سرویس تاریخ جوان آنلاین: اثری که هماینک در معرفی آن سخن میرود، پیجویی تاریخی دولت انگلستان برای تجزیه ایران را، با نگاهی به غائله آذربایجان و نهضت عشایر جنوب در بحبوحه جنگ جهانی دوم، مورد رصد قرار داده است. این پژوهش با نظر به نقشآفرینی بریتانیا در آن سالیان برای تجزیه ایران، نوع کنشگری انگلیس به عنوان متغیری مستقل در برخی از تحولات ایران، بهویژه غائله آذربایجان و فارس را، تحلیل کرده است. جواد حقگو مؤلف این کتاب- که به همت مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران روانه بازار نشر شده است- در دیباچه آن، چنین آورده است: «برخی اندیشمندان، منازعات پیشآمده میان امریکا، شوروی و انگلیس برای حل و فصل بحران اشغال ایران در جنگ جهانی دوم را، سرآغاز جنگ سرد دانستهاند، بحرانی که آثار و پیامدهای فراوانی بر روندهای سیاسی تاریخ معاصر ایران داشت. شورشهای آذربایجان و فارس را، باید از مهمترین این پیامدها بهشمار آورد. جنگ جهانی دوم را، باید سرفصل جدیدی در تاریخ معاصر ایران بهشمار آورد. اشغال ایران توسط متفقین و حرکتهای تجزیهطلبانه در برخی نقاط کشور از جمله آذربایجان، کردستان و فارس، دو پیامد عمده جنگ جهانی دوم در ایران بود. به دلیل ضعف عمده دولت مرکزی، مناسبات ایران در آن دوره زمانی، بیش از هر چیز در گرو کشمکش میان قدرتهای بزرگی، چون بریتانیا و روسیه بود. این مسئله همزمان با آغاز جنگ جهانی دوم و ورود ناخواسته ایران به جنگ، از ابعاد جدیدتری برخوردار شد، به گونهای که کشورمان به یکی از کانونهای اصلی منازعه میان متحدی ن و متفقین تبدیل شد. هرچند اشغال ایران توسط متفقین در ۳ شهریور ۱۳۲۰، پایانی بر استبداد رضاخانی بود، اما دخالتهای ناروای متفقین بهویژه انگلیس و شوروی، مشکلات و مصائب عدیدهای را برای ایران به بار آورد که در نهایت، با پیروزی امریکا به پایان رسید. همزمان با اشغال ایران، دولتهای اشغالگر همه تلاش خود را برای تحکیم پایههای نفوذ خود در کشورمان، بهکار بستند. دولت انگلیس که از سالهای پیش امتیاز نفت جنوب را بهدست آورده بود، بر آن بود که ضمن تثبیت منافع خود در ایران، به گسترش نفوذ خود در منطقه بپردازد. اهمیت امتیاز نفت جنوب ایران برای آخرین سنگرهای استعماری انگلیس در خاورمیانه، موجب شده بود این کشور استعماری، نه تنها از اشغال ایران توسط شوروی در آذربایجان نگران نباشد، بلکه به نظر میرسد در برخی مقاطع با اتخاذ سیاست سکوت، حمایت از فعالیت تجزیهطلبانه در شمالغربی ایران را، در دستور کار قرار داده بود. به عبارت دیگر بریتانیا برای تثبیت منافع خویش در جنوب ایران، روزهای پس از اشغال را بهترین فرصت برای احیای قرارداد ۱۹۰۷ یافته بود. حتی بنا بر برخی روایتها، یکی از اهداف اصلی اشغال ایران در آن مقطع زمانی، مسئله تجزیه یا تحت قیومیت درآوردن ایران بوده است...»
عناوین ۱۳ فصل کتاب «تکاپوی انگلستان برای تجزیه ایران» (با نگاهی به غائله آذربایجان و نهضت عشایر جنوب در بحبوحه جنگ جهانی دوم)، عبارتند از: فصل نخست: نگاهی گذرا به علل و زمینههای جنگ جهانی دوم. فصل دوم: اشغال ایران، هدف مشترک انگلیس و شوروی. فصل سوم: بازخوانی رفتار متجاوزانه انگلیس در جریان جنگ جهانی اول (از اشغال خاک ایران تا تحمیل قرارداد ۱۹۱۹). فصل چهارم: تجاوز متفقین به ایران و ارتش فروپاشیده پهلوی. فصل پنجم: نگاهی به چرایی اهمیت ایران برای انگلیس. فصل ششم: قرارداد ۱۹۰۷، اولین تلاش رسمی انگلیس برای تجزیه ایران. فصل هفتم: پیمان سهجانبه و اشغال ایران. فصل هشتم:
تشکیل فرقه دموکرات آذربایجان و مواضع متغیر انگلیس. فصل نهم: غائله فارس (نهضت عشایر جنوب). فصل دهم: مروری بر سیاستهای انگلیس در قبال عشایر ایران (بررسی تاریخی). فصل یازدهم: انگلیس، غائله فارس و دیگر حرکتهای جداییطلبانه در جنوب ایران. فصل دوازدهم: پیمان سهجانبه مسکو، تلاشی برای تجزیه ایران (نگاهی به طرح ارنست بوین). فصل سیزدهم: نگاهی گذرا به مبارزات مردمی علیه جریانات چپ (در آذربایجان و فارس).