سرویس حوادث جوان آنلاین: ساعت ۱۷عصر روز سه‌شنبه ۳۱فروردین امسال ساکنان ساختمان مسکونی در شرق تهران نزدیکی خیابان نارمک با اداره پلیس تماس گرفتند و اعلام کردند که بوی متعفنی از طبقه چهارم ساختمان که مرد تنهایی در آن زندگی می‌کند به مشامشان می‌رسد و احتمال می‌دهند برای مرد همسایه اتفاقی رخ داده باشد.
با اعلام این خبر تیمی از مأموران کلانتری۱۲۷ نارمک راهی ساختمان مسکونی شدند.
یکی از همسایه گفت: چند سالی است در طبقه‌چهارم این ساختمان مرد تنهایی زندگی می‌کند. همسرش فوت کرده‌بود و از فرزندانش هم خبری نبود، اما مدتی بود که متوجه شده‌بودیم پسر جوانش به خانه رفت و آمد دارد و با پدرش زندگی می‌کند. چند روزی بود از مرد تنها و پسرش خبری نبود و ما هم احتمال دادیم به مسافرت رفته‌اند تا اینکه امروز بوی بدی از خانه‌شان بیرون آمد و هر ساعتی هم که می‌گذرد بوی متعفن بیشتر در ساختمان منتشر می‌شود که برای بررسی موضوع با اداره پلیس تماس گرفتیم.
خوابیدن کنار جسد
در ادامه مأموران زنگ خانه را به صدا در آوردند، اما کسی در را باز نکرد. از سوی دیگر مأموران در طبقه اول، دوم و سوم این ساختمان متوجه بوی بد شدند که از خانه مرد تنها به بیرون می‌آمد. بدین ترتیب با دستور قضایی و با کمک عوامل آتش‌نشانی در خانه را تخریب کردند و وارد آنجا شدند. وسایل خانه بهم ریخته بود و بوی تعفن هم تمامی فضای خانه را فراگرفته بود به طوریکه نفس کشیدن را با مشکل روبه‌رو می‌کرد. مأموران پلیس در ادامه بررسی‌ها در یکی از اتاق‌ها با پسر جوان ۳۵ ساله‌ای به نام کامبیز روبه‌رو شدند که روی تخت خوابیده بود. به گفته همسایه و بررسی مدارک هویتی‌اش مشخص شد پسر این خانواده است که همراه پدرش در این خانه زندگی می‌کند.
در حالی که پسر جوان با رفتاری عجیب مدعی بود که بوی بد خانه‌شان را احساس نمی‌کند، مأموران پلیس در ادامه بررسی‌ها در اتاق دیگری با تله انباری از پتو و لباس و رختخواب روبه‌رو شدند که مشخص بود منشا بوی بد در زیر انبوهی از پتو و رختخواب قرار دارد.
پس از کنار زدن پتو‌ها و رختخواب‌ها مأموران پلیس جسد صاحبخانه را که مرد ۶۵ساله‌ای به نام حبیب است کشف کردند که حکایت از آن داشت چند روزی از مرگش گذشته است.
از آنجایی که مرگ صاحبخانه مشکوک به نظر می‌رسید قاضی واحدی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران همراه تیمی از کارآگاهان اداره‌دهم پلیس‌آگاهی و مأموران تشخیص هویت برای بررسی راهی محل شدند.
قاتل مادرم بودم، اما بخشیده شدم
تیم جنایی در محل حادثه تحقیقات خود را آغاز کرده بودند که یکی از مأموران تشخیص هویت هنگام بررسی محل حادثه را شناسایی کرد و گفت: پنج‌سال قبل به خاطر حادثه‌ای به همین خانه آمده بودم. او به کامبیز اشاره کرد و گفت پنج‌سال قبل حادثه‌ای به ما گزارش شد که همراه بازپرس دادسرای جنایی و کارآگاهان مبارزه با قتل پلیس‌آگاهی به این خانه آمدیم. آن روز زن میانسالی به قتل رسیده‌بود که در بررسی‌ها مشخص شد کامبیز مادرش را به قتل رسانده و ما هم او را بازداشت کردیم که به قتل مادرش اعتراف کرد.
مأموران پلیس در تحقیقات بعدی دریافتند کامبیز پس از قتل مادرش در دادگاه کیفری محاکمه می‌شود، اما بعد اولیای‌دم او را می‌بخشند تا اینکه مدتی قبل از زندان آزاد می‌شود و به خانه‌شان بر می‌گردد و همراه پدرش زندگی می‌کند.
کامبیز هم در بازجویی‌های اولیه گفت که پس از قتل مادرش، خانواده‌اش او را بخشیدند واز زندان آزاد شد. وی که حال خوبی نداشت و مدعی بود که از مرگ پدرش خبری نداشته به دستور قاضی واحدی برای بررسی سلامت روحی و روانی‌اش به پزشکی قانونی فرستاده شد.
در حالی که پزشکی قانونی در محل حادثه اعلام کرده بود پنج‌روز از مرگ مرد سالخورده گذشته است و علت مرگ آن مشخص نیست، جسد برای انجام آزمایش‌های لازم و مشخص شدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد.
تحقیقات درباره این حادثه تا روشن شدن راز مرگ مرد سالخورده ادامه دارد.
