سرویس حوادث جوان آنلاین: سردار حسین رحیمی، رئیس پلیس تهران بزرگ در حاشیه طرح رعد۴۳ در جمع خبرنگاران از دستگیری ۸۶۴ مجرم خبرداد و گفت: از این ۸۶۴ سارق مالخر حدود ۴ هزار و ۹۰۰ فقره سرقت کشف شد و ۳۰نفر از این محکومان دستگیر شده محکومان فراری هستند که دستگیری آنها جز اولویت کاری پلیس پایتخت است. از سارقان و مالخران تاکنون مقدار زیادی وسایل خودرو، وسایل صوتی، تصویری و اقلام دیگر کشف شده که ارزش اموال مکشوفه حدود ۹میلیارد و ۶۰۰میلیون تومان است.
تعدادی از متهمان دستگیر شده به صورت باندی عمل میکردند که در جریان آن ۲۹ باند شناسایی و ۱۳۲دستگاه موتورسیکلت و خودرو و ۳۵دستگاه دوچرخه از آنها کشف و ضبط شده است.
سردار رحیمی با بیان اینکه طرحهای پلیس با قدرت و اقتدار برای مجرمان و برهم زنندگان نظم و امنیت اجرا خواهد شد، افزود: در این مرحله از طرح رعد چهارقبضه سلاح جنگی، ۲۷قبضه سلاح سرد و ۱۶کیلوگرم مواد مخدر کشف و ضبط شده است.
وی درباره بازگرداندن اموال مسروقه به مالکان آنها نیز گفت: متأسفانه حدود ۲۰ تا ۳۰درصد اموال مسروقه از سوی سارقان فروخته میشود، اما برای مابقی آن تلاش پلیس این است که این اقلام را در کمترین زمان ممکن به مالباختگان باز گرداند. وی درباره فرارسیدن ماه مبارک رمضان نیز گفت: همه مردم شئون اسلامی را رعایت کنند و از اصناف از جمله رستورانها و اغذیهفروشیها میخواهیم که رعایت کنند، گرچه برخی از رستورانها و اغذیهفروشیها که در مبادی خروجی و ورودی شهر تهران قرار دارند براساس ضوابط میتوانند فعالیت کنند.
فرمانده انتظامی تهران بزرگ در خصوص موج چهارم شیوع فراگیر کرونا و رعایت شیوه نامهها و همچنین بسته بودن اصناف گفت: ۷۰ تا ۷۵ درصد از کسبه رعایت میکنند و ممکن است در حاشیه و همچنین خیابانهای خلوت برخی از مغازهها باز باشند که به آنها تذکر دادهایم که مصوبات ستاد ملی کرونا را رعایت کنند و پلیس اماکن تاکنون به ۳ هزار و ۴۰۰ واحد صنفی تذکر داده است. سردار حسین رحیمی درباره افزایش حضور در بوستانهای جنگلی و تفرجگاههای حاشیه پایتخت گفت: متأسفانه تجمعات در پارکهای بیرون شهر و حاشیه شهر افزایش یافته و ما این موضوع را به مسئولان ستاد ملی مقابله با کرونا نیز منتقل کردهایم. البته از مردم نیز درخواست داریم که این نکات را رعایت کرده و از حضور در اماکن پر تجمع پرهیز کنند. وی در واکنش به خاموشیهای اخیر تهران گفت: در برخی مواقع شاهد خاموشیهای مجدد در تهران هستیم که این خاموشیها موجب افزایش تصادفات شده است و به مسئولان اطلاع دادهایم که جلوی این کار گرفته شود.
رئیس پلیس تهران بزرگ در پاسخ به پرسشی درباره فروش واکسن در بازار ناصرخسرو گفت: در خصوص فروش واکسن مورد خاصی مشاهده نشده است؛ در این باره صحبت زیاد میکنند، اما مورد رسمی کشف نکردهایم؛ همچنین در فضای مجازی نیز موردی از خرید و فروش واکسن مشاهده نشدهاست و ما در این خصوص نظارت کامل داریم و خرید و فروش واکسن به جز از سوی وزارت بهداشت جرم است و قطعاً پلیس با افراد متخلف در این زمینه برخورد میکند.
سرقت از بیمارستان پس از زایمان
متهمی که از سوی مأموران کلانتری۱۴۸ انقلاب بازداشت شدهبود زن ۴۵سالهای بود که آثار کتکهای شوهرش پای یکی از چشمانش به چشم میخورد. او صورتی استخوانی داشت که هنگام سرقت تجهیزات بیمارستانی در پایتخت دستگیر شده بود. وی مدعی بود شوهرش او را مجبور به سرقت کرده است.
اعتیاد داری؟
بله، ۱۵سال پیش شوهرم به نام حمید مرا معتاد کرد. من و حمید در خیابان آشنا شدیم تا اینکه عاشقش شدم، اما بعد از ازدواج فهمیدم معتاد و خلافکار است.
سابقه داری؟
بله، به خاطر تأمین مواد سوابقی مثل جیببری، سرقت و به خاطر مواد مخدر هم چند بار بازداشت شدم.
سرقت آخری که در بیمارستان مرتکب شدی نقشه خودت بود؟
باردار بودم و برای عمل سزارین به بیمارستان رفتم و بستری شدم. زمان بستری متوجه شدم بیماران و همراهانشان گوشیهایشان را بدون توجه در گوشهای رها میکنند و دنبال کارشان میروند. تجهیزات بیمارستانی هم خیلی راحت در دسترس بود. این شد که وسوسه شدم و نقشه سرقت به سرم زد.
از شیوه سرقت خود بگو.
برای سرقت ابتدا لباس بهیاری که به راحتی در بازار پیدا میشد، خریدم و بعد از پوشیدن لباس بهیاری به عنوان بهیار وارد اتاقهای بیمارستان شدم و تلفن همراه بیماران و تجهیزات بیمارستان را سرقت کردم.
شما تازه زایمان کرده بودی و نوزاد داری، چه شد که با این وجود دست به سرقت زدی؟
شوهرم وقتی مواد ندارد و خمار میشود مرا به شدت کتک میزند. آخرین بار هم مرا کتک زد و چشمم کبود شد و از من خواست سرقت کنم و با پول آن برای او مواد بخرم. من هم به خاطر اینکه کتکم نزند سرقت میکردم.
باند همکلاسیهای خلافکار
سردسته باند سه نفره پسر کم سن و سالی به نام سعید بود که سه بار به زندان رفته بود. خالکوبی دستانش یادگار روزهای سرقت است. او همراه اعضای باند برای سرقت گوشیهای تلفن همراه تقسیم کار میکرد. سعید و همدستانش بعد از خداحافظی از درس و مدرسه سراغ خلاف رفتند تا هزینه موادی که گرفتارش شده بودند را تهیه کنند.
نقشه سرقت را تو طراحی میکردی؟
بله، معمولاً طراح نقشه بودم و خودم نیز در سرقتها شرکت داشتم.
پس سردسته باند بودی؟
بله، خودم با انتخاب سوژهها میگفتم هر کس چه کاری را انجام دهد.
اعضای باند را چطور انتخاب کردی؟
ما سه نفر با هم همکلاسی بودیم. بعد از خداحافظی از درس و مدرسه گیر اعتیاد افتادیم و برای تأمین هزینه مواد سراغ خلاف رفتیم. قرار شد من سردسته باند باشم، چون زورم زیاد بود و برای سرقت گوشی خیلی تمرین کرده بودم به همین خاطر قاپیدن گوشی کار من بود. همدست دیگرم پژمان نام داشت. او قوی هیکل بود به همین خاطر دفاع با قمه را به او سپرده بودم تا اگر مالباخته مقاومت کند با تهدید قمه از من دفاع کند. شهروز ریز نقش بود که او را برای انجام کارهای فنی گذاشته بودم. شهروز در یک چشم بر هم زدن خودرو را سرقت میکرد، چون رانندگیاش خیلی خوب بود و کسی حریف او نمیشد.
در یکی از سرقتها پای یکی از شاکیان شکسته بود توضیح بده.
شهروز باعث این حادثه شد، اما از روی قصد نبود. آن روز شاکی و برادرزادهاش بعد از سرقت تلفن همراهشان در پارک دنبالمان کردند. بلافاصله سوار ماشین شدیم تا اینکه حین فرار شاکی با ماشین برخورد کرد و پای شاکی شکست.
گفتی خودت سوژهها را پیدا میکردی؟ چطور؟
با پرسه در پارکها، وقتی فردی مشغول صحبت با تلفن همراه بود یا گوشی تلفن همراهش روی صندلی پارک رها بود در یک چشم بر هم زدن آنها را سرقت میکردیم.
چطور به دام پلیس افتادید؟
وقتی تلفن همراه مردی را سرقت کردیم، شاکی مقابل ما مقاومت کرد و همان لحظه مأموران کلانتری ۱۶۱ رسیدند و دستگیر شدیم.
خودروهایی که با آن سرقت میکردید هم سرقتی بود؟
بله، آنها را از کنار خیابان سرقت میکردیم و بعد از تمام شدن بنزین خودروها را کنار خیابان رها میکردیم.
سرقت به خاطر انتقام
متهمی که در این طرح دستگیر شده بود مدعی است به خاطر شکست عشقی سارق شده است و طعمههایش همه خانم بودند.
سابقه داری؟
نه، آرایشگر بودم که به خاطر یک شکست عشقی در زندگی سارق شدم.
چرا از خانمها فقط سرقت میکردی؟
گفتم که به خاطر شکست عشقی سارق شدم و به همین خاطر از خانمها کینه داشتم.
توضیح بده.
مدتی قبل با دختری آشنا شدم که پس از چند بار ارتباط تلفنی عاشق او شدم و به او علاقه پیدا کردم و قصد ازدواج داشتم، اما او مرا رها کرد. با این شکست روحی به فکر انتقام افتادم و تصمیم گرفتم تلفن همراه خانمها را سرقت کنم. میدانستم تلفن همراه برای آنها خیلی مهم است.
از شیوه سرقت خود بگو.
سر چهارراهها کمین میکردم و وقتی خانمی در حال صحبت با تلفن همراه بود آنرا میقاپیدم یا اینکه تلفن همراه رانندههای خانمی که پشت چراغ قرمز توقف میکردند سرقت میکردم.
بعد از سرقت چه میکردی؟
گوشیها را میفروختم و با پول آنها فقط تفریح میکردم.