سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: کرونا که آمد یک برچسب ورود ممنوع سر در خانهها زد و غیرمستقیم اعلام کرد از پذیرفتن مهمان معذوریم. دورهمیها دچار دگرگونی شد و به نظر میرسد اصل دید و بازدیدهای نوروزی که بر پایه سنتهای شیرین ایرانی است، دچار تغییرات فراوانی شده و اگر با این روال پیش برویم تا چند سال دیگر چیزی از این رسوم باقی نمیماند. روز سیزده بدر است در محل گزارشم کیپ تا کیپ ادم نشسته و مشغول تفریح و گپ زدن هستند. با آنها وارد گفتگو میشوم.
گپ و گفتی با مهمانان روز طبیعت
خانم ملاقلی میگوید: مدت زیادی در خانه بودیم. کرونا و یکجا نشینی خستهمان کرده بود. روز طبیعت دل را زدیم به دریا و آمدیم در دل طبیعت تا کمی رخوت این روزهای کرونایی را بشوید و ببرد. ما امسال نه جایی رفتیم و نه کسی خانهمان آمد. همه پروتکلها را نیز رعایت کردیم. او میگوید: تماسهایش مجازی بوده و فقط به دیدار اقوام درجه یک مثل خواهر، برادر، پدر و مادرش رفته است.
خانم رضاوند نیز میگوید: ما پنج خواهر و برادر هستیم که هر کداممان در یک شهر ساکن هستیم. امسال دید و بازدید عید نداشتیم. فقط هر پنجتاییمان به خانه پدری رفتیم و تعطیلات را کنار هم سپری کردیم. او میگوید: بزرگان فامیل را هم تلفنی جویای احوالشان شدیم و در کل چیزی به نام دید و بازدید نداشتیم.
فاطمه قنبری که اصالتش از زنجان است، میگوید: خانواده من بزرگ خاندان هستند و حتی کرونا هم نتوانست جلوی دید و بازدیدها را بگیرد. آنها به رسم ادب مثل سالهای گذشته به خانه پدریام آمدند و دیدار تازه کردند، ولی پدرم به خاطر شرایط کرونایی و بیماری قلبی مادرم به بازدید هیچکدام از اقوام نمیرود و با یک عذرخواهی موضوع را تمام میکند.
یکی دیگر هم از تجربه جدید نوروزیشان در روزهای کرونایی تعریف میکند. او میگوید: به دلیل رعایت شیوهنامههای بهداشتی و دوری از ویروس کرونا امسال دید و بازدیدمان متفاوت بود. با ماسک به خانه بزرگان فامیل و اقوام میرفتیم و همان جا مقابل در ادای احترام میکردیم. همه را دیدیم بدون اینکه حتی یک چای خانه کسی نوشیده باشیم.
کل عید را دید و بازدید نرفتند
با لبخندی گوشه لب از یکی از آنها میپرسم شما که تمام عید را به خاطر کرونا مراعات کردید و دید و بازدید نرفتید، پس چرا حالا همگی یکجا کنار هم با فاصله کم نشستهاید؟ پاسخش صادقانه و حرف خیلی از مردم جامعه بود: رفت و آمد این روزها هزینه زیادی دارد. کسی وسعش نمیرسد مثل سابق برای آن همه مهمان آجیل و شیرینی بخرد. ما هر سال دو کیلو آجیل و چند جعبه میوه میخریدیم برای مهمانی نوروز. از شهرستان کلی مهمان داشتیم و هر کس میآمد و چند روزی مهمان خانه ما بود، ولی حالا اوضاع فرق میکند. یک صبحانه ساده کلی هزینه برمیدارد. نه میزبان دلخوش به این مدل دورهمیهاست و نه مهمان رویش را دارد خانه کسی بماند. قدیمیها مهمان را با تعارف یک لقمه نان و پنیر یا یک لقمه نان و سبزی راضی به ماندن میکردند، ولی حالا با این نرخ تورم و گرانی موادغذایی حتی نیمرو هم پر هزینه است. اگر خانه کسی چیزی بخوری از انصاف جا ماندهای و چیزی از گلویت پایین نمیرود. اگر هم نخوری میزبان دلخور و برایش سوءتفاهم درست میشود. بعد هم او دیگر زحمتش را کشیده و در خرج افتاده، حالا خوردن یا نخوردن ما خیلی تأثیر در سبد اقتصادی او ندارد، ولی به لطف کرونا نه میرویم و نه میآییم. کسی هم دلخور نمیشود، زیرا پای سلامتی خودشان در میان است.
او ادامه میدهد: ما هر سال مهمانان زیادی داشتیم. هر کس گذرش به شهر ما میافتاد، سری به ما میزد. خیالشان راحت بود هر کجا یک پاتوق دارند. وقتی کرونا آمد دید و بازدیدها کلاً متوقف شد.
انگار فقط بقیه کرونا میگیرند
رفتار مردم برایم جالب است. آنها به ملاقات عزیزانشان میروند و ریسک مبتلاکردن آنها را به جان میخرند، ولی وقتی پای دیگران در میان میآید، آنها نگران سلامتی میشوند و از رفتوآمدها پرهیز میکنند. از رفتن دو سه نفره به خانه بزرگان اقوام خودداری میکنند، ولی خودشان ۴۰ نفر یکجا سر سفره خانه پدری مینشینند.
انگار هر کس خود و خانوادهاش را فقط مبرا از ویروس میداند. آنها گردش میروند. جاهای شلوغ تردد میکنند برای خرید سوغاتی به پاساژها و بازارهای سنتی شهر میروند، اما موقع دیدار با عمه یا خاله نگران کرونا میشوند.
من در این ایام دانستم کرونا برای خیلیها بهانه است تا دورهمیها کمرنگ شود و به قول یکی از مخاطبانم در گزارش، پولی که صرف پذیرایی نوروزی از مهمانهایش میکند، خرج نیازهای خود و فرزندانش میکند. به نظر میرسد بسیاری از مردم دید و بازدیدها را براساس یک سنت و باور ادامه میدادند و فلسفهای برایش نداشتهاند حالا که کرونا آمده دلیل و بهانه پیدا کردهاند.
من دانستم چیزی که بیش از کرونا معجزه دید و بازدیدهای نوروزی را نشانه گرفته، وضع نابسامان اقتصاد است. خانوارها آنقدر اولویت مالی دارند که مهمانی دادن آن هم با تشریفات زیاد برایشان خیلی مهم نیست و اتفاقاً از کرونا هم قدردانی میکنند که مراعات جیبشان را کرد، ولی چیزی که ترسناک و قابل تأمل است ادامه این روند بیتفاوتی نسبت به اقوام و سنت نیکوی صلهرحم میتواند تأثیرات جبرانناپذیری ایجاد کند. این بیتفاوتی در تمام طول سال ادامه مییابد و دیگر کسی به خودش زحمت نمیدهد حال اقوام را جویا شود.
آیا صلهرحم را فراموش خواهیم کرد؟
کرونا آمد تا خیلیها ثابت کنند پایبند اصول خانواده نیستند و فقط از سر وظیفه در مراسم فامیلی مثل عزا یا عروسی شرکت میکنند. حالا که به لطف کرونا نه خانی میآید و نه خانی میرود، آبی از آب تکان نمیخورد و برای همه بیتفاوتیها یک چاشنی ببخشید به خاطر کرونا نیامدم هزینه میکند. البته چه از این بهتر که بسیاری از رسوم پرهزینه شناسایی و محدودیتها باعث شد آدمها بدانند حضورشان موجب تسلی است نه تاجهای گرانقیمت گل یا پارچه نوشتههای روی دیوار.
کرونا ثابت کرد اگر کسی واقعاً دوستت داشته باشد درست در همین شرایط برای تنها نگذاشتن تو راهحل پیدا میکند و بدون اینکه به تو آسیب ویروسی بزند، مثل کوه پشتت میایستد. کرونا آنقدر که بد بود یکسری خوبی هم داشت و باعث شد تکلیف خودی و بیخودی از هم سوا شود و تو آدمهای واقعی زندگیات را بشناسی. رسوم غلط را بشناسی و بدانی برای همدردی میشود بدون خوردن شام و ناهار، خانواده داغدیده را تسلی داد. میشود بدون خرجتراشیدنهای الکی فاتحه نثار کرد و به جای آب نباتهای رنگی فکر خیرات مؤثرتری افتاد که زندهها را خوشحال کند.
کرونا تا چند وقت دیگر پروندهاش بسته میشود و زندگی اجتماعی به روال عادی برمیگردد. باید منتظر ماند و دید آیا صلهرحم دوباره پا میگیرد یا عوامل اقتصادی مردم جلوی این سنت را خواهد گرفت.