سرويس ورزشي جوان آنلاين: انتخاب شائبه برانگیز سرپرست تیم ملی فوتبال از سوی رئیس فدراسیون این روزها داغترین خبر مربوط به این فدراسیون پرحاشیه است. انتخابی که بازهم قدرت لابی گری رفیق بازی و صد البته نفوذ گسترده شبکه دلالی در فوتبال ایران را ثابت میکند.
در این میان، اما باد متوجه باشیم که این مسئله نه فقط مربوط به حضور نزدیک به دو ماه عزیزی خادم رئیس جدید فدراسیون فوتبال در ساختمان سئول که مربوط به سالها قبل است. عزیزی خادم با شعارها و وعدههایی که برای حرکت روبه جلو و استفاده از نخبهها در فوتبال قبل از انتخابات سرداد امروز به سبب انتصابهایی که با امضاء او در فدراسیون صورت میگیرد زیر سئوال است و باید پاسخگو باشد که چگونه هنوز مهر حکم ریاستش خشک نشده زیر تمام وعده و وعید هایش زده و اینگونه عنان فوتبال کشور را در اختیار کسانی قرار میدهد که حضورشان بدون تردید باعث نابودی فوتبال خواهد شد؟
با اینحال باید متوجه باشیم که این شبکه گسترده نه در این دوماه حضور عزیزی خادم که سالهاست در فوتبال کشور رخنه کرده و امروز کار به جایی رسیده که دلالها حتی برای مهمترین ارکان فدراسیون فوتبال تصمیم گیری میکنند و متاسفانه تصمیمات خود را به مرحله اجرا هم میگذارند. عزیزی خادم قرار بود از نخبهها استفاده کند ما گویا در قاموس رئیس تازه فدراسیون فوتبال تعریف نخبه با آنچه که ما و حتی دیگران میپندارند متفاوت است و این خود نفوذ بیشتر جریان دلالی و لابی گری سودجویان فوتبال را رقم خواهد زد.
انتصاب شائبه برانگیز سرپرست تیم ملی این زنگ خطر را به صدا در آورده، اما گویا علیرغم انتقادهای همه جانبه به این انتخاب و انتصاب گوش مسئولان و رئیس فدراسیون فوتبال شنوا نیست و کار خودش را میکند، که اگر شنوا بود حداقل در خصوص انتخابها و انتصابهای قبلی نیز که کم از انتصاب جدید ندارد پاسخگو بود.
با این اوصاف به نظر میرسد باید منتظر روزهای سختتر از این برای فوتبال کشور بود. روزهایی که شبکههای دلالی با قدرت بیشتر و بالاتر در فوتبال نفوذ کنند و کاری هم از دست کسی بر نیاید. همین حالا که خوب نگاه کنید متوجه میشوید که چگونه در حال آماده سازی خود برای نقل و انتقالات فصل بعد هستند و چگونه با بزرگ نمایی برخی بازیکنان پا به سن گذاشته رقمهای قراردادها را بالا میبرند تا باز هم شاهد دیافتهای چندین میلیاردی بازیکنانی باشیم که حتی درصدی از قرارداهایشان هم ارزش ندارند، اما سئوال اینجاست وقتی که این جریان حتی تا ردههای بالای فدراسیون نفوذ کرده و حتی رئیس جدید علیرغم تمام شعارهایی که داده در این مسیر حرکت میکند آیا میتوان منتظر رشد فوتبال و حرکت رو به جلوی آن بود؟
کار استفاده از نخبهها و حرکت رو به جلو امروز به اینجا رسیده و نمیتوان انتظار هم داشت که بهتر از این شود. فقط شاید بتوان امیدوار بود که با تغییر نگاه مسئولان فوتبال و اندکی تدبر و دلسوزی برای این رشته پر هوادار و پرحاشیه یک اتفاق خوب رخ دهد و الا با این اوضاع کار از آنچه که قبلا بود هم خرابتر خواهد شد و دیری نخواهد پایید که شاهد افول فوتبال کشور چه در رده ملی و چه در رده باشگاهی خواهیم بود. اتفاقی که همین حالا هم رخ داده، اما گویا همه چشم بر روی آن بسته اند و کسی نمیخواهد باور کند که فوتبال ایران در سراشیبی سقوط قرار گرفته و در لب پرتگاه است و تنها به یک اشاره احتیاج است تا به انتهای دره بیفتد.