سرویس جامعه جوان آنلاین: محمد میلانی، مترجم، روزنامهنگار، نویسنده و پژوهشگر حوزه فلسفه است. او گفتوگویی تفصیلی با خبرگزاری مهر در مورد کلیپی که اخیراً از ساسی مانکن و با حضور یک بازیگر فیلمهای مستهجن منتشر شد، انجام داده است. بخش کوتاهی از آن گفتگو را که به موضوع سواد رسانه مرتبط است، بخوانید.
سؤال: در جوامع غربی عرضه آثارشان محدودیت دارد. حتی شبکههای مجازی نیز برای صفحات اینها محدودیتهایی ایجاد میکنند. اما با کمال تعجب برخی از این بازیگران وارد بخشی از فرهنگ عامه امروز ایرانیان شدهاند. مصداق بارز این حضور نیز ساخت جوکهای بسیار درباره این بازیگران چگونه میتوان این حضور را توجیه کرد؟
جواب: حتی در امریکا هم این بازیگران جایگاهی در پسِ جامعه دارند و حضور آنها در انظار عمومی نیز با مسائلی روبهروست. این بازیگران خودشان برای خودشان گعدههایی دارند و عرف سلامت اجتماعی در جامعه امریکایی، آنها را پس میزند. حال یکی از بازیگران به صورت رسمی و متفاوت از فعالیتهای دوربینی خود ظاهر و همین باعث تکان خوردن جامعه ایرانی شد. برخی مردان ایرانی در طیف سنی ۱۸ تا ۴۵ سال، تصویر، کلیپ یا فیلمی کوتاه از این بازیگر را خواسته یا ناخواسته، دیدهاند. حتی اگر نمیدیدند با وجود حجم زیاد جوکها در فضای مجازی با آنها آشنایی پیدا میکردند. پدر و مادرها به این شوخیها آرام و ریز میخندیدند، اما به ناگاه مواجه شدند با حضور آنها در ویدئوکلیپ آن مطرب ایرانی که از قضا خودشان باعث رواج آهنگهایش میان فرزندانشان شده بودند. چند سال پیش آهنگی از همین خواننده بسیار میان خانوادهها رواج پیدا کرده بود و ویدئوهای رقص بچهها با این آهنگ را خود پدر و مادرها در شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذاشتند. خانوادهها از این ترسیدند که همان خوانندهای را که خود به فرزندانشان معرفی کرده بودند، این سؤال را در ذهن فرزندان کاشته که خاله الکسیس کیست؟ همچنین از این ترسیدند که فرزندان بروند و در اینترنت سرچ کنند که اینها کیستند. والدین در استیصال ماندند که به بچههای شش تا هشت ساله خود که این روزها به دلیل شیوع کرونا و انتقال آموزش به فضای مجازی همهشان موبایل دارند، چه جوابی بدهند؟ بحران دقیقاً در این نقطه ایستاده است.
شوخی نیست با ارکان خانواده ایرانی- اسلامی به طرز غمانگیز و وحشتناکی بازی شده، به آن اهانت شده و اگرهم میبینید دیگر واکنشی حتی قهری در قبال چنین محصولی رخ نداده ناشی از همین نداشتن برنامه بلندمدت فرهنگی ماست. همچنین جامعه ما عادت به تولید شوخی پیدا کرده و از همه چیز و هر امر مهم و معقولی نیز شوخی تولید میکند و کاری به تبعاتش ندارد. متأسفانه جامعه ایرانی و خانوادههای ایرانی خودشان حرمتها را شکستند. حالا میدانیم که چرا فساد، فحشا، طلاق و… هست. حال میفهمیم که چرا سن ازدواج بالا رفته است؟ این وسط صدای هیچکس درنمیآید. روشنفکر فرهنگی کجاست؟
یک معضل ما اکنون نبودن دانش و سواد اطلاعاتی است. سیطرهای که فضای مجازی بر جوامع و مردمان دارد، ضرورت سواد رسانهای و سواد اطلاعاتی را پیش میکشد که به زعم من سواد اطلاعاتی اگر نباشد سواد رسانهای را هم نخواهیم داشت و به همین دلیل است که محتواهای مستهجن خود را به جامعه ما تحمیل کردهاند.