سرویس تاریخ جوان آنلاین: بانو «منیره گرجی» استاد حوزه و قرآنپژوه معاصر، تنها زن مجلس خبرگان قانون اساسی بود که در جریان تصویب اصلیترین سند نظام جمهوری اسلامی و به ویژه قوانین مربوط به زنان و خانواده، نقش مهمی را ایفا کرد. سوگمندانه وی، برای بسیاری از مردم ایران شناخته شده نیست! حتی بدتر از آن، اینکه نام او در بسیاری از دانشنامهها و دایرهالمعارفهایی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی منتشر شده، برده نشده و مدخلی به نامش وجود ندارد! به همین دلیل و در این مقال، سعی کردم ضمن مروری بر زندگی و نقشآفرینی او در مبارزات دوران انقلاب و در جریان تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی، کارنامه او را مورد بازخوانی قرار دهم. امید آنکه مقبول آید!
در تکاپوی اندوختن
منیره علی [معروف به گرجی]در سال ۱۳۰۸ ش و در خیابان عینالدوله تهران به دنیا آمد. پدرش محمدآقا در زمینهای سرخهحصار (شرق تهران)، به کار کشاورزی مشغول بود. او هشت خواهر و برادر داشت. از دوران دبستان، به مباحث قرآنی به ویژه تفسیر آیات علاقه پیدا کرد. به دلیل همین علاقه، با پشتکار فردی شروع به یادگیری قرآن و بعدها دروس حوزوی کرد. در سن ۱۵ سالگی با مردی کفاش و مذهبی - که اجداد گرجستانی داشت- ازدواج کرد. او بعد از ازدواج هم، تحصیل علوم قرآنی را به شکل فردی ادامه داد، درحالیکه در آن سالها، هم به امور منزل و بچه داری میرسید (خداوند به ایشان سه فرزند دختر داده بود) و هم با سعی بلیغ، به کسب علم میپرداخت. ایشان از دهه ۴۰ شمسی، تدریس قرآن، احکام و علوم دینی را به بانوان در محل زندگی خود، واقع در خیابان «ژاله» آن زمان و خیابان «شهدا»ی فعلی آغاز کرد. برگزاری جلسات برای بانوان در قالب جلسات تفسیر قرآن و برگزاری کلاس احکام و مسائل اعتقادی.
باید این روحیه بماند!
بعد از چندی جلسات اعتقادی و قرآنی بانو گرجی، شکل سیاسی به خود گرفت. تا جایی که مجالس وعظ و خطابه ایشان در سالهای ۵۷ -۵۶، در شهر تهران معروف شد و زنان و از طریق آنها بقیه اعضای خانواده آماده مبارزه میشدند. حتی شهید معروفی، چون شهید محبوبه دانش آشتیانی- که در تظاهرات ۱۷ شهریور ۵۷ در میدان ژاله به شهادت رسید - از شاگردان این بانو بوده است. با اوجگیری فرآیند انقلاب اسلامی در سال ۵۷، فعالیتها و مبارزات ایشان هم گسترش پیدا کرد. بانو گرجی درباره آن دوران پرالتهاب تعریف میکند که «هفتهای که قرار بود حضرت امام به ایران بیایند، یک روز چهارشنبه قرار بود بچههای نیروی هوایی، پروازی را انجام دهند و به پاریس بروند و امام را بیاورند. ما شب اجتماعمان آنجا بود. خدا رحمت کند آقای طالقانی هم بودند. یک نفر از بین بچه ها، حرفهایش را زد و گفت ما فردا پرواز میکنیم و ممکن است ما را در حین پرواز بزنند و دوست داریم این پرواز، در حضور ملت باشد. این حرف تأثیر عجیبی روی افراد گذاشت. ما صبح زود به فرودگاه رفتیم که پرواز این بچهها را شاهد باشیم. با مشکلات زیادی توانستیم به محیط پرواز برویم. پرواز را نگذاشتند انجام شود و ظاهراً بچهها را هم گرفتند. من آن روز با دختر بزرگم رفته بودم. به ما فرمان دادند که تا شماره سه را میشماریم، باید اینجا را ترک کنید، وگرنه شلیک میکنیم! برف میآمد، ما همه روی زمین نشسته بودیم و قرار بود بنشینیم تا تکلیف معلوم شود، چیزی مثل تحصن. نکتهای که برایم خیلی عجیب بود، وقتی که گفتند ما تا سه را میشماریم، دختر من پشت سر من نشسته بود. من سعی کردم بروم و پشت سر دخترم بنشینم، چون سربازها پشت سر ما قرار داشتند، به صورتی که من در اولین ردیف بودم. دخترم با خشمی گفت مادر! هر کسی در نوبت خودش! البته تیراندازی نکردند و آقای طالقانی از ما خواهش کردند و گفتند من به شما میگویم بلند شوید. این خاطره هیچ وقت یادم نمیرفت، آن خشمی که دخترم داشت که اگر قرار است من اول تیر بخورم، تو حق نداری جای من را بگیری! این برای من خیلی عجیب بود. باید این روحیه بماند.»
دعوت از سوی زنان روشنفکر برای عضویت در مجلس خبرگان قانون اساسی
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و در زمانی که امام خمینی در پاریس بودند، تدوین پیشنویس اولیه قانون اساسی، توسط عدهای از یاران امام، همچون شهیدان مطهری و بهشتی آغاز شده بود، اما با پیروزی انقلاب اسلامی، تدوین پیشنویس قانون اساسی در شورای انقلاب، جدیتر دنبال شد. پس از آغاز به کار دولت موقت و با تصویب هیئت دولت، «شورای عالی طرحهای انقلاب» در تاریخ هشتم فروردین ۵۸ تأسیس و در اساسنامه مصوب این شورا، یکی از وظایف آن تهیه طرح قانون اساسی بر مبنای پیشنویس اولیه تعیین شد. چند ماه بعد هم این پیشنویس در ابتدای ماه اردیبهشت ۵۸، منتشر شد. از ابتدا امام دستور داده بودند که تدوین و تصویب قانون اساسی، در دو مرحله به رأی عمومی گذاشته شود و یکبار مردم در طی یک انتخابات نمایندگانی را برای تدوین قانون اساسی انتخاب کنند و بعد از تدوین قانون توسط آن منتخبان، دوباره متن کامل قانون اساسی منتشر شود، تا با انتخابات در معرض رد یا تأیید مردم قرار بگیرد. به این شکل و بعد از اعلام تاریخ ۱۲ مرداد ۱۳۵۸ ش برای انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی توسط وزارت کشور، ثبتنام از نامزدهای این انتخابات آغاز شد. بانو گرجی درباره علت تصمیمشان برای کاندیداتوری در این انتخابات میگویند: «یک شب در تلویزیون دیدم خانمی که کاندیدا بود، میگفت اگر بتوانیم به مجلس برویم، این اتفاق میافتد یا آن اتفاق میافتد. خیلی مسائل را مطرح کرد و گفت حتی باید قرص ضدحاملگی در کشور باشد، تا افراد بیجهت باردار نشوند! وقتی دیدم چنین افرادی تصمیم ورود به مجلس خبرگان دارند، تصمیم گرفتم خودم نامزد شوم. یک بار دیگر هم شنیدم کسی در رادیو در حال صحبت بود و قولهایی که داشت به مردم میداد و حرفهایی که میزد، با اهداف انقلاب مغایرت داشت. گفتم اگر اینها بروند، همه مجلس به سمتوسویی میرود که نباید برود، بنابراین تصمیم گرفتم که کاندیدا شوم و احساس مسئولیت کردم. من از زمان شاه، سخنرانیهای تند و داغ داشتم و در دانشگاه مرا میشناختند. سطح مطالعات و پیشینهای که داشتم و ارتباطی که با قرآن داشتم، باعث شده بود در بین مردم به خصوص نسل جوان، طرفدارانی داشته باشم و از طرفی مطالعات قرآنیام باعث شد که برای کاندیداتوری مجلس خبرگان قانون اساسی، از سوی زنان روشنفکر دعوت شوم.»
من مطمئن هستم که در این مجلس، گناه نمیکنم!
در جریان انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی، تعدادی زیادی از بانوان از طیفهای گوناگون سیاسی و حزبی، برای راه یافتن به این مجلس کاندیدا شدند. زنانی با گرایش ملی- مذهبی، تودهای، مجاهدین خلقی، فدائی خلق و. از میان بانوانی که با گرایش اسلامی کاندیدا شده بودند، میتوان به اعظم طالقانی، زهرا رهنورد، طاهره صفارزاده و منیره گرجی اشاره کرد، ولی در نهایت به دلیل حمایت ویژهای که حزب جمهوری اسلامی از خانم منیره گرجی کرد، وی توانست بهعنوان تنها بانوی نماینده و با کسب ۱۳۰۶۵۶۲ رأی، از طرف مردم تهران به مجلس خبرگان قانون اساسی راه پیدا کند.
از ابتدای ورود خانم گرجی به مجلس خبرگان تدوین قانون اساسی، ایشان اهتمامی ویژه درباره قوانین مربوط به خانواده و حقوق زنان داشت. برای همین سخنرانیهای زیادی در مراکز دانشگاهی و سیاسی درباره حقوق زن در اسلام و حقوق زنان در مکتب تشیع داشت و در ضمن سخنانش نیز، مراحل و چگونگی تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی را برای مستمعان شرح میداد که خبر آن در روزنامههای آن زمان منعکس میشد.
اینگونه فعالیتهای ایشان اما، مورد اعتراض دو گروه قرار میگرفت یک گروه که مخالفان جمهوری اسلامی بودند و گروه دیگر متحجرین! بانو گرجی درباره اعتراض متحجرین و رنجی که از ناحیه سخنان آنها کشیده، میگوید: «در جلسه اول مجلس خبرگان، یکی از نمایندگان که اهل شیراز بود، بلند شد و گفت: این مجلس، مجلس گناه است! یک زن و ٧٠ مرد؟! شما نمیتوانید معنی این حرف را بفهمید! من پشت بلندگو رفتم و گفتم من مطمئن هستم گناه نمیکنم، هر کس فکر میکند گناه میکند و مجلس، مجلس گناه است، تشریف ببرد بیرون. مجلس، مجلس شناخت انسان است. آن شخص رفت... بعد از این جواب من، حرفی از این موضوع دیگر هیچجا زده نشد. واقعاً برایشان غیرقابل تصور بود! من، نه دختر کسی بودم و نه همسر شخصیتی، بلکه یک آدم معمولی بودم. دوره مجلس خبرگان قانون اساسی، خیلی کوتاه بود، اما من به اندازه ٥٠٠ سال، در این مجلس رنج کشیدم! کار خیلی سختی بود، با اینکه چهرههای خیلی خوبی در آن مجلس بودند. همیشه فکر میکنم صحنهای که آیتالله طالقانی روی زمین نشسته بودند، هیچوقت در تاریخ فراموش نمیشود، بالاخره این افراد الگوهای ما بودند.»
مقابله بانو گرجی با سکولارها و مارکسیستها
با حمایت علمای روشن ضمیری، چون شهیدآیتالله بهشتی، شهیدآیتالله صدوقی، آیتالله طالقانی و عالمانی از این طیف، دیگر مخالفان نتوانستند موضعی علیه بانو گرجی بگیرند، اما از سوی دیگر، هجمه لیبرالها و مارکسیستها - که به اسلام اعتقادی نداشتند - به ایشان و مواضع اسلامیشان آغاز شد. بیشتر این هجمه هم، از طریق نویسندگان ضدانقلاب و روزنامهها و مجلات وابسته به آنان انجام میگرفت، اما اولین بلوای مطبوعاتی از این دست، با درج تحریف آمیز سخنان خانم گرجی درباره حقوق زن در قانون اساسی، در روزنامه اطلاعات، مورخ ۵ شهریور ۵۸ (شماره ۱۵۹۳۹) و در صفحه ۵ کلید خورد! تحریفی که باعث عکسالعمل خانم گرجی شد. ایشان در نامهای با عنوان «چرا حقایق را به این سادگی تحریف میکنید؟» خطاب به سردبیر روزنامه اطلاعات آورد: «آنچه نویسنده آن روزنامه بهعنوان تیتر انتخاب و ادعا کردهاند که گویا بنده در مجلس بررسی قانون اساسی اظهار داشتهام به خدا قسم شرمم میآید از حقوق زن حرف بزنم! نهتنها در هیچ جای سخنرانی من، این عبارت وجود ندارد، بلکه با محتوای سخنرانی من، منافات کلی دارد... گردانندگان روزنامه شما در قلب واقعیات، متبحرند و تا آنجا پیش میروند که دقیقاً عکس مطالبی که در متن سخنرانی قید شده است، مینویسند...!»
چند ماه بعد، اما و در مقطع بررسی مسئله قوانین مربوط به حقوق زن در خانواده و به ویژه بحث طلاق، شایعاتی درباره تضییع حقوق زنان در قانون اساسی، از سوی برخی مطبوعات منتشر شد که عکسالعمل جمعی از زنان را، علیه مجلس خبرگان به دنبال داشت. از آنجا نیز که بانو گرجی در مواضع خود در مجلس خبرگان، برای تصویب قوانین مربوط به زنان و خانواده و طلاق، با تکیه بر آیات و روایات سخن میگفت، نوک پیکان حملات فمینیستها (با گرایش مارکسیستی و لیبرالیستی) به سوی ایشان بود. بهگونهایکه در عصر روز سه شنبه ۸ آبان ۵۸، تظاهراتی به وسیله اتحادیه انقلابی زنان – با گرایشات چپ- در پارک دانشجوی تهران سازماندهی شد که در آن، تظاهرکنندگان شعارهایی مبنی بر «منیره گرجی منتخب زنان نیست، تحمیل ارتجاع است» و یا «جنگیدیم، خون دادیم، اما هنوز در بندیم» میدادند. البته درست در همان روز و در قسمت دیگر پارک، تظاهراتی از سوی انقلابیون برپا شده بود که تظاهرکنندگان فریاد میزدند: «بیبندوبار دیروز – مبارزان امروز» و یا «کردستان تمام شد - توطئهها شروع شد» که در نهایت، کار این دو گروه به زد و خورد و درگیری انجامید.
پاسخ امام (ره) و پایان بلوا!
در واقع میتوان گفت از آنجا که بانو گرجی براساس مبانی اسلامی درباره مسائل خانواده و از جمله مسئله «طلاق»، در مجلس خبرگان قانون اساسی سخنرانی میکرد، بیش از بقیه علما و از سوی روشنفکران مورد حمله قرار میگرفت. حملاتی که در اصل علیه خود اسلام بود، ولی بهانهای به نام مواضع بانو گرجی داشت.
امام خمینی (ره) بعد از وقوع آن تظاهرات و برخوردها، در سخنرانی خود در تاریخ ۹ آبان ۵۸ و در دیدار خانواده شهدای ۱۵ خرداد ۴۲، به موضوع قوانین در حال تصویب مربوط به طلاق اشاره کردند و فرمودند: «من امیدوارم که این قشرهای مختلفی که هست، همه توجه داشته باشند که این توطئههایی که الان در بین هست با توجه خودشان خنثی کنند. شما دیدید و خانمهای به قول خودشان روشنفکر دیدند، که یک دروغی در تهران منتشر کردند و این خانمها بدون اینکه رسیدگی کنند، میخواستند به خیابانها بریزند. در صورتی که اصلاً یک چنین قانونی که آنها خیال میکردند، مطرح نبود. معذلک، معالأسف این روشنفکرها معلوم شد که اینقدر بیتوجه به مسائل روز هستند و به مسائلی که مربوط به سرنوشتشان است که مطالبی که در رادیو - تلویزیون، در مطبوعات منتشر شده است، اینها نگاه نکردند و فقط به نوشته بعض اشخاص مُفْسِد نگاه کردند... این معنا [از]من قبلاً سؤال شده بود و جواب دادم که طلاق در صورتی که شرط بشود در ضمن عقد با مرد، وقتی که میخواهند عقد کنند، شرط بکنند و در ضمن عقد این شرط بشود که وکیل باشد [زن]در طلاق خودش، یا مطلقاً، یا در شرایطی یک سؤالی پیش آورده است و آن اینکه این زنهایی که حالا تحت زوجیت هستند چه؟ این ولایت فقیه را اینها مخالفت میکنند، در صورتی که نمیدانند از شئون فقیه است که چنانچه یک مردی با زن خودش رفتارش بد و ناسالم باشد، او را اولاً نصیحت کند و ثانیاً تأدیب کند و اگر دید نمیشود، اجرای طلاق کند.»
این سخنان امام در روزهای بعد، در مطبوعات منعکس شد و حتی روزنامه کیهان، در شماره ۱۰۸۴۶ خود (مورخ ۱۲ آبان ۵۸، ص ۹) به شکل مبسوط، به این موضوع و سخنان امام پرداخت و به این شکل، بلوای تصویب قوانین مربوط به حقوق زن در قانون اساسی جمهوری اسلامی هم تمام شد. از سوی دیگر و بدین ترتیب، حمله مطبوعات ضدانقلاب به بانو گرجی کمتر شد.
نماینده زن و تعریف رجل در قانون اساسی
با وجود مخالفت ضدانقلاب با دیدگاههای اسلامی بانو گرجی، ایشان بدون توجه به هجمهها به، بیان نظرات خود میپرداخت. یکی از موضوعاتی که ایشان تلاش فراوان کرد تا حق زنان در آن دیده شود، تعریف «رجل» برای کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری بود. بانو گرجی معتقد بود که زنان هم با استناد به آیات قرآن و هم براساس توانمندیهایی که خداوند به ایشان داده، باید بتوانند کاندیدای ریاست جمهوری شوند. ایشان درباره تلاشهایش برای احقاق حق بانوان در این موضوع، میگوید: «شنبه صبحی، عنوان رجل در مجلس بحث شد. پنج شنبه قبلش، من خدمت امام رفتم و گفتم این درست نیست نباید اینطور باشد و تذکری بدهید، زیرا منظور همه افراد است و زن و مرد ندارد. امام گفتند: شما خودتان زن هستید و فکر کنید چه باید بگویید. در عین حال گفتند: چرا زودتر اصل ولایت فقیه را تصویب نمیکنید؟»
گرچه در آن مقطع نظر بانوگرجی اعمال نشد، اما سالها بعد و با تصویب نمایندگان دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی و تأیید شورای نگهبان، تعریف رجل سیاسی شامل زنان و مردان شد. فعالیت بانو گرجی در مجلس خبرگان قانون اساسی، ادامه داشت تا همه اصول و فروع آن نوشته شد و در نهایت بعد از انتشار تمام قوانین مصوب مجلس خبرگان قانون اساسی که شامل ۱۲ فصل و ۱۷۵ اصل و یک مقدمه و موخره میشد، مردم با اکثریت آراء در ۱۲ آذر ۵۸، به قانون اساسی رأی مثبت دادند. رأیی که باعث اتمام کامل هجمه ضدانقلاب به نمایندگان این مجلس و از جمله بانوگرجی شد.
تدریس و تدریس و تدریس
بانو گرجی پس از پایان دوره مجلس خبرگان قانون اساسی، غیر از چند مسئولیت کوچک در امور بانوان، به کل از فعالیت سیاسی دست کشید و به فعالیت علمی و دینی خود بازگشت. گرچه ایشان اقدام به تأسیس اولین سازمان غیردولتی در حوزه تخصصی زنان با عنوان «مؤسسه مطالعات و تحقیقات زنان» کرد، اما در گمنامی سالها به تدریس تفسیر، فقه، احکام و اخلاق به بانوان طلبه در حوزه علمیه خدیجه کبری (س) و دانشجویان مرکز تربیت معلم شهیدرجایی پرداخت و با اهتمامی که به تربیت دینی و قرآنی بانوان داشت، برای نظام جمهوری اسلامی نیروسازی کرد. شاید به همین دلیل هم است که تنها بانوی عضو مجلس خبرگان قانون اساسی، حتی برای بسیاری از دانشنامهها و دایرهالمعارفهای نگاشته شده در چند دهه اخیر هم، شناخته شده نیست!