سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: سردار شهید حمید باکری سومین شهید از خانواده باکریها بود که ششم اسفند ۱۳۶۲ در جریان عملیات خیبر به شهادت رسید. برادر بزرگترش علی در مبارزه با رژیم طاغوت به شهادت رسیده بود و پس از او، نوبت حمید بود که زودتر از مهدی دامان پاکش را از زمین جدا کند و به ملکوت اعلی پرواز کند. مروری بر زندگی جهادی این سردار رشید اسلام را پیش رو دارید.
یکسال فاصله
سال ۱۳۳۴ حمید در ارومیه به دنیا آمد. از روی شناسنامه مهدی یکسال از او بزرگتر بود. سال ۱۳۵۱ که برادر دیگرش علی به شهادت رسید، حمید ۱۷ ساله بود. او هم همراه برادرش مهدی علاوه بر فعالیتهای انقلابی درسش را ادامه داد و توانست دیپلمش را بگیرد. بعد از دیپلم به خدمت سربازی رفت و بعد برای ادامه تحصیل به آلمان رفت. در آنجا بود که حمید متوجه شد حضرت امام به نوفل لوشاتوی پاریس آمده است. مهدی هم خودش را به آنجا رساند و از اینجای کار، مسیرش با جهاد و رزمندگی گره خورد.
حضور در لبنان
در سالهای پیش از پیروزی انقلاب، ارتباط انقلابیون ایرانی با کشورهای حوزه مقاومت نظیر لبنان بسیار بود. حضور گروههای فلسطینی در لبنان باعث میشد تا انقلابیون ایرانی به این کشور بروند و آموزشهای نظامی را پشت سر بگذارند. حمید باکری نیز چنین کرد و پس از فراگیری برخی آموزشهای نظامی، مسئولیت حمل سلاح به کشور برای مبارزه مسلحانه با طاغوت را برعهده گرفت. وی تسلیحات مورد نظر را تا مرز ترکیه حمل میکرد و پس از آن وظیفه مهدی بود که این سلاحها را به داخل کشور بیاورد و توزیع کند.
پاسدار جهادگر
پس از پیروزی انقلاب، حمید هم مثل مهدی وارد سپاه پاسداران شد. حمید هم همزمان با عضویت در سپاه، در قالب گروههای جهادی به روستاهای استان آذربایجانغربی میرفت و در بازسازی و محرومیتزدایی آنها تلاش میکرد. حمید زودتر از مهدی اسلحه در دست گرفت و راهی کردستان آشوبزده شد. با شروع جنگ، به جبهه آبادان رفت و در خط دفاعی ذوالفقاریه به مبارزه با دشمن پرداخت. سردار شهید حمید باکری در عملیات فتحالمبین و الی بیتالمقدس (آزادسازی خرمشهر) فرماندهی یکی از گردانهای تیپ نجف اشرف را بر عهده داشت و در گشودن دژ عراقیها در خرمشهر بسیار تلاش کرد.
جانشین لشکر عاشورا
تا عملیات الی بیتالمقدس، حمید مثل برادرش مهدی، در تیپ نجف مسئولیت داشت. مهدی معاون تیپ بود و حمید فرمانده یکی از گردانهای تیپ، پس از دو عملیات بزرگ فتحالمبین و الی بیتالمقدس، در عملیات رمضان که مهدی باکری فرمانده تیپ ۳۱ عاشورا شد، حمید نیز به کمک برادر آمد و در عملیات مسلم بن عقیل مسئول محور یکم تیپ عاشورا و در عملیات والفجر مقدماتی فرمانده تیپ ۹ لشکر ۳۱ عاشورا بود. در ابتدای سال ۱۳۶۲، شهید حمید باکری جانشین فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا شد و در عملیات والفجر ۱، والفجر ۲، والفجر ۴ و خیبر جانشینی فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا را بر عهده داشت.
شهادت در خیبر
در عملیات خیبر شهید حمید باکری به همراه چند گردان خطشکن مأموریت یافت تا با ورود به جزیره مجنون جنوبی، خود را به پل شحیطاط برساند و تنها راه ارتباطی زمینی دشمن با جزیره را به تصرف درآورد. این اقدام میتوانست از ورود یگانهای زرهی دشمن به جزایر مجنون جلوگیری کند تا دیگر نیروها بتوانند نیروهای موجود در جزایر را از بین برده و جایگاه خود را مستحکم کنند و به ادامه نبرد با دشمن بپردازند. حمید و نیروهایش به سرعت خود را به پل مورد نظر رساندند و با تصرف آن، شهید باکری با بیسیم خبر تصرف جزیره مجنون را به اطلاع قرارگاه رساند. پس از آن، بعثیها با درک اهمیت نفوذ به جزیره مجنون جنوبی، سه روز تمام با تمام قوا به محوری که حمید و یارانش حضور داشتند فشار آوردند و در این سو، شهید باکری و نیروهایش با سلاحهای سبک و انفرادی که در اختیار داشتند، با قدرت تمام در برابر پاتکهای سنگین دشمن ایستادگی کردند. نهایتاً در روز سوم عملیات که مصادف با ششم اسفند ۱۳۶۲ بود، حمید باکری و بسیاری از یارانش به شهادت رسیدند و پیکر حمید برای همیشه مفقود ماند.