کد خبر: 1041764
تاریخ انتشار: ۲۳ اسفند ۱۳۹۹ - ۲۳:۴۲
سید رحیم نعمتی
شکست دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری امریکا بیش از هر چیز بر سیاست‌های منطقه‌ای عربستان و امارات تأثیر گذاشت. این دو تحت حمایت‌های بی‌دریغ ترامپ به خصوص در سه پرونده جنگ یمن، محاصره قطر و جنگ داخلی لیبی اهداف بلند‌پروازانه‌ای را دنبال می‌کردند که با شکست ترامپ و پیروزی جو بایدن چاره‌ای برای هر دو باقی نماند جز بازنگری اساسی در این سه پرونده. با این حال، به نظر می‌رسد که اماراتی‌ها رغبت کمتری از سعودی‌ها برای انجام این بازنگری از خود نشان داده‌اند. این موضوع در مورد رفع محاصره قطر و عادی‌سازی روابط با این کشور به خوبی دیده شد، چنان که اماراتی‌ها برخلاف سعودی‌ها با، اما و اگر تن به این کار دادند و با گذشت دو ماه هنوز در حال رایزنی با قطر هستند. یک وجه دیگر از بازنگری، مربوط می‌شود به روابط سعودی‌ها، اماراتی‌ها و مصری‌ها با ترکیه که باز هم اماراتی‌ها چندان تمایلی به عادی‌سازی روابط با آنکارا ندارند.

دلیل عدم تمایل اماراتی‌ها پیش‌شرط‌هایی است که برای از سرگرفتن روابط با آنکارا مطرح کرده‌اند. عبدالخالق عبدالله از اساتید دانشگاهی امارات و مشاور سابق محمد بن زاید ولیعهد ابوظبی است که گفته می‌شود رابطه نزدیکی با مراکز تصمیم‌گیری در امارات دارد. او در حساب توئیتری خود هفت شرط را مطرح کرده و گفته که رئیس‌جمهور ترکیه رجب طیب اردوغان برای عادی شدن روابط امارات با ترکیه، باید ابتدا به این هفت شرط عمل کند. پایان دادن به اشغالگری در سوریه و عراق، خارج کردن نیرو‌های مزدور از لیبی، توقف حمایت از اخوان‌المسلمین، خارج کردن نیروهایش از خلیج فارس، بازنگری در توسعه‌طلبی عثمانی و عذرخواهی بابت حمله به رهبران سعودی شروطی هستند که او مطرح کرده است. بعید است که دولت امارات به صورت رسمی این شروط را مطرح کند و به نظر می‌رسد و باید گفت که این پیام توئیتری در واقع پیام دولت امارات و به خصوص شخص محمد بن زاید به عنوان حاکم واقعی این کشور به اردوغان است.

نگاهی گذرا به این هفت شرط، خاطره ۱۳ شرطی را زنده می‌کند که امارات به همراه سعودی، بحرین و مصر بعد از محاصره قطر مطرح کردند و رفع محاصره را منوط به اجرای آن شروط از سوی دوحه دانستند. حالا ابوظبی همان کار را در همان حد و اندازه تکرار می‌کند، اما به نظر می‌رسد که محمد بن زاید و مشاورانش از تجربه قطر درس نگرفته‌اند و دوباره خطای سابق را تکرار می‌کنند. قطر طی چهار سال محاصره هرگز حاضر نشد حتی یکی از آن شروط سیزده‌گانه را انجام دهد تا دست کم کاهشی در فشار سعودی‌ها و متحدانش ایجاد کرده باشد و در مقابل زیاده‌خواهی آن‌ها ایستاد تا در نهایت مجبور شوند از جاه‌طلبی بی‌مورد خود عقب‌نشینی کنند و دوباره امیر قطر را در جمع کشور‌های عضو شورای همکاری خلیج فارس بپذیرند. حالا ترکیه نه وضعیت ژئوپولیتیک قطر را دارد و نه مناسبات تجاری و اقتصادی‌اش با اماراتی‌ها در حدی است که عادی‌سازی روابط برای آن حیاتی باشد تا مجبور به برآورده کردن این شروط باشد. گذشته از این، شروط اماراتی‌ها به معنای دست شستن از سرمایه‌گذاری عظیمی است که ترکیه طی بیش از یک دهه گذشته داشته تا بتواند رؤیای نوعثمان‌گرایی و احیای نفوذش بر قلمرو امپراطوری عثمانی را محقق کند. شکی نیست که اردوغان و دیگر مقامات ترکیه هیچ‌گاه حاضر نخواهند شد برای رضایت خاطر ابوظبی دست از این سرمایه‌گذاری بکشند بلکه بر عکس، باید گفت استقبال اردوغان از بازنگری سعودی‌ها در روابط‌شان با ترکیه درست در جهت تحقق همین رؤیا است. در حقیقت، سعودی‌ها بعد از عقب کشیدن امریکا از جنگ یمن به دنبال جایگزینی برای آن هستند و ترکیه و به خصوص نیروی پهپادی آن را گزینه مناسبی دیده‌اند. به همین جهت است که سعودی‌ها سعی می‌کنند با وارد کردن ترکیه به جنگ یمن جای خالی امریکا را پر کنند، اما باید توجه داشت که هدف آنکارا برای ورود به این جنگ گسترش برد نوعثمان‌گرایی‌اش است تا اینکه ابعاد آن را از دریای منطقه قفقاز در شمال تا باب‌المندب در جنوب گسترش دهد و حتی با ورود به جنگ یمن به نوعی رخنه در نیروی نظامی سعودی‌ها داشته باشد. به هر صورت، پیش‌شرط‌های ابوظبی برای اردوغان چیزی بیشتر از تکرار اشتباه قبل نیست و معلوم است که نتیجه‌ای به دنبال نخواهد داشت و حتی دعوت سعودی‌ها از ترکیه برای ورود به جنگ یمن درست برخلاف این پیش‌شرط‌ها و در جهت نقشه‌های توسعه‌طلبانه نوعثمان‌گرایی است.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار