کد خبر: 1040797
تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۳۹۹ - ۲۲:۲۹
عباس حاجی نجاری
ادعای هفته گذشته رسانه‌های صهیونیستی مبنی بر تلاش گردانندگان این رژیم برای ایجاد یک ائتلاف نظامی در منطقه علیه ایران با شرکت برخی از شیوخ منطقه، در کنار بیانیه اتحادیه عرب که حاوی ادعای تعلق جزایر سه گانه به شیخ نشین امارات است، نشان از توهم جدیدی دارد که حکام مرتجع منطقه دچار آن شده و این بار با اتکا به صهیونیست‌ها تلاش کرده‌اند برای خود اعتبار و حیثیت کسب کرده و البته امنیت منطقه را بیش از پیش به خطر بیندازند.

شبکۀ خبری اسرائیل ٢٤ به نقل از منابع آگاه نوشت که اسرائیل، عربستان، بحرین و امارات متحد عربی از ماه‌ها پیش مذاکرات خود را برای تشکیل یک ائتلاف دفاع امنیتی بر اساس سرمشق ناتو برای مقابله با تهدید‌های جمهوری اسلامی ایران آغاز کرده‌اند. همین منابع افزوده‌اند که گفتگو‌ها جهت اتخاذ موضع مشترک به منظور مقابله با دستیابی ایران به بمب اتمی و همچنین برنامۀ موشکی این کشور در حال پیشروی است. در این خبر رسانی همچنین ادعا شده که چهار کشور شرکت کننده در این مذاکرات برنامه‌های اتمی و موشکی تهران و رفتار‌های بی ثبات کنندۀ ایران در خاورمیانه را تهدید واقعی برای کل منطقه می‌دانند. به موازات این گفت‌وگوها، اسرائیل سرگرم تحکیم مناسبات خود با دیگر کشور‌های عرب است.

یورونیوز نیز هفته گذشته گزارش داد که وزرای خارجه کشور‌های عضو اتحادیه عرب بار دیگر حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه در خلیج فارس را زیر سوال برده و بر حق حاکمیت امارات عربی متحده بر ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک تأکید کرده‌اند. در قطعنامه پایانی این نشست که در جریان جلسه اعضای این کشور‌ها در قاهره پایتخت مصر به تصویب رسید، کشور‌های عربی ایران را به نقض حاکمیت امارات متهم کردند و آن را اقداماتی در جهت بی ثبات کردن منطقه و تهدیدی برای صلح و امنیت بین‌الملل خواندند. در بخش دیگری از این بیانیه اعضای اتحادیه عرب اقدام ایران در گشودن دفاتری در ابوموسی را محکوم کردند و خواهان خروج نیرو‌های ایرانی از این جزیره شده‌اند.

کمتر از چهار سال پیش بود که ترامپ بعد از استقرار در کاخ سفید در راستای پروژه ایران هراسی حکام کشور‌های منطقه را به خط کرده و با تحقیر آن‌ها به عنوان گاو‌های شیرده امریکا، توانست با انعقاد قرارداد‌های چند صد میلیارد دلاری در عین رونق بخشیدن به کارخانجات اسلحه سازی امریکا، سلطه خود را بر منطقه گسترش داده و در راستای این پروژه تا آنجا پیش رفت که به سعودی‌ها اعلام کرد که اگر امریکا نباشد در عرض یک هفته باید در ریاض فارسی صحبت کنند. ترامپ، اما با همه آن لشکرکشی واعزام ناو‌های هواپیمابر و زیردریایی اتمی وبمب افکن‌های ب ۵۲ به منطقه، نه تنها نتوانست برای این شیخ نشین‌ها امنیت بیاورد، بلکه حتی نتوانست از اعتبار و حیثیت نظامیان امریکایی که مدعی هستند بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان هستند، دفاع کند و زمانی که پهپاد متجاوز و پیشرفته امریکایی بر فراز خلیج فارس با ضدهوایی کاملاً ایرانی سوم خرداد هدف گرفته شد و اسقاط گردید، ترامپ به رغم لاف زنی‌های اولیه برای بمباران مراکزی در داخل کشورمان، وقتی از احتمال واکنش قدرتمندانه ایران مطلع وبه او گفته شد که باید هزینه تابوت هزاران نظامی امریکایی را متحمل شود، جرئت نکرد واکنشی نشان دهد و آنگاه بود که گاو‌های شیرده منطقه فهمیدند که این ستون لرزان دیگر برای آن‌ها قابل اتکا نیست. این ناتوانی البته در جریان هدف گرفته شدن پایگاه عین الاسد توسط موشک‌های دوربرد ایرانی و ناتوانی امریکایی‌ها در پاسخگویی به آن تکرار شد و برای شیخ نشین‌ها مسجل شد که با گره زدن دم خود به شتر ترامپ نمی‌توانند برای خود حیثیت و اقتدارکسب کنند و باقی مانده امنیتشان نیز به شدت متزلزل شده که سرنوشت ذلت بار عربستان و امارات در ائتلاف علیه مردم مظلوم یمن و کنار کشیدن غربی‌ها از آن به دلیل پیامد جنایات آن‌ها علیه مردم یمن، جلوه‌ای از آن است

اکنون در حالی که دموکرات‌ها در دوره ریاست بایدن، به ظاهر نشان داده‌اند که باز گرداندن اعتبار امریکا در جهان را مهم‌تر از حفظ موقعیت رژیم‌های متزلزل خلیج فارس می‌بینند و تلاش دارند از بحران دست ساخته ترامپ در عراق و دیگر کشور‌های منطقه رهایی یابند، دخیل بستن رژیم‌های مرتجع منطقه به تار‌های عنکبوتی رژیم اشغالگر صهیونیستی، به طور قطع برای آن‌ها هزینه بیشتری خواهد داشت وچه بسا این اندک امنیت باقی مانده برای آن‌ها نیز از آنان سلب وبحران‌های درونی شان را که به دلیل شکست از مقاومت مردم یمن به اوج خود رسیده، تشدید گردد.

در این زمینه به چند نکته باید اشاره کرد:

۱. مبنای صف بندی کنونی در منطقه که بر اساس راهبرد امریکایی‌ها وصهیونیست‌ها بر ایران هراسی بنا گردیده است، از اساس باطل است، چرا که ایران هیچ چشمداشتی به این شیخ نشین‌ها نداشته و بار‌ها بر آمدگی برای گفتگو با آن‌ها برای حل سوء تفاهم‌ها در منطقه تأکید کرده و از اساس آن‌ها را در حدی نمی‌بیند که برای ایران تهدید باشند.

۲. البته با باز شدن پای صهیونیست‌ها به منطقه ومیدان دادن این رژیم‌ها به صهیونیست‌ها، ماجرا تفاوت می‌کند، چرا که با توجه به خصومت اعلام شده صهیونیست‌ها علیه مردم ایران، چنانچه این شیخ نشین‌ها زمینه‌ای را برای تهدید ایران از جانب صهیونیست‌ها ایجاد کنند، به طور طبیعی باید آماده باشند تا هزینه این میدان دادن به صهیونیست‌ها را بپردازند که البته برایشان آسان نخواهد بود

۳. حکام منطقه باید به خاطر داشته باشند، در جایی‌که امریکا با آن هیمنه و قدرت نظامی نتوانست برای آن‌ها کاری انجام دهد، طبعاً رژیم غیرقانونی وضد مردمی صهیونیستی که خانه‌اش متزلزل‌تر از خانه عنکبوت است، کاری از دستش نمی‌آید. با این تفاوت که از این پس هرگونه اخلال در روند تحولات منطقه به حساب آن‌ها نوشته خواهد شد وآن‌ها باید هزینه‌اش را بپردازند.

۴. ایران بار‌ها نشان داده که نه فقط هیچ هراسی از تهدیدات امریکا ندارد بلکه با هر گونه اقدام توطئه آمیز از جانب عوامل منطقه‌ای امریکا به ویژه صهیونیست‌ها نیز قاطعانه برخورد می‌کند.

۵. انتظار این بود که برای رژیم‌های عربستان وامارات، شکست از انصارالله به عنوان مظهر مقاومت مردم یمن مایه عبرت شده وبیش از این خود را با نیرو‌های مقاومت در گیر نکنند. اما بدیهی است که تقویت روابط میان آن‌ها با رژیم صهیونیستی به عنوان عامل اصلی جنایات در منطقه در هفتاد سال گذشته، آن‌ها را در برابر تمامی نیرو‌های مقاومت قرار خواهد داد که طبعا تصور آن نیز باید برای حکام مرتجع منطقه بسیار سخت باشد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار