سرویس حوادث جوان آنلاین: سال۹۴ مأموران پلیس پایتخت از حادثه آتشسوزی در یکی از پارکهای شهر باخبر و راهی محل شدند. اولین بررسیها نشان میداد مرد جوانی به نام فرامرز در یک حادثه آتش سوزی عمدی از سوی مردی به نام رامین دچار سوختگی شده و راهی بیمارستان شده است.
تحقیقات در این زمینه ادامه داشت تا اینکه فرامرز که به طور معجزهآسایی زنده مانده بود بعد از بهبود نسبی در طرح شکایتش از رامین به مأموران گفت: «روز حادثه در پارک نشسته بودم که با دختر جوانی روبهرو شدم. قصد داشتم با او صحبت کنم و پیشنهاد دوستی بدهم که ناگهان رامین را دیدم. او وقتی فهمید میخواهم با آن دختر صحبت کنم اعتراض کرد. فهمیدم او هم میخواهد با آن دختر صحبت کند و پیشنهاد دوستی بدهد. این شد که با هم درگیر شدیم. دختر جوان وقتی درگیری ما را دید ترسید و از پارک بیرون رفت، اما رامین دست بردار نبود. حتی چند نفر هم برای میانجیگری وارد درگیری شدند، اما رامین ظرف بنزینی که همراه داشت را روی صورتم و بدنم پاشید سپس آتش زد و گریخت.» با ثبت این توضیحات رامین ۲۷ساله بازداشت شد، اما جرمش را انکار کرد و گفت عامل آتشسوزی نبوده است. متهم بنا به شواهد و قرائن موجود راهی زندان شد و پرونده نیز بعد از کامل شدن تحقیقات به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و بعد از تعیین شعبه در تاریخ رسیدگی روی میز هیئت قضایی شعبه هفتم دادگاه قرار گرفت.
ابتدای جلسه شاکی بار دیگر شکایت خود را مطرح کرد و گفت: «در این پنجسال چند عمل جراحی انجام دادم و خیلی سختی کشیدم، اما هنوز آثار سوختگی روی صورت و بدنم مشخص است. زندگیام تحت تأثیر این حادثه قرار گرفته و روزهای سختی را میگذرانم. برای شاکی درخواست اشد مجازات دارم و راضی به گذشت نیستم.»
در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت و بار دیگر جرمش را انکار کرد. او در شرح ماجرا گفت: «قبول دارم آن روز با شاکی درگیر شدم، اما او دروغ میگوید من روی او بنزین نریختم.»
متهم ادامه داد: «برای اثبات حرفم شاهدانی دارم تا ثابت شود بیگناه هستم. من میدانم چه کسی از آن درگیری سوءاستفاده کرد و روی صورت شاکی بنزین پاشید، اما میترسم حقیقت را بگویم، چون آن مرد خیلی کینهای و خشن است. نگرانم از من انتقام سختی بگیرد. به همین خاطر از ترس سکوت کردهام. باور کنید بیگناهم.»
در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد.