سرویس تاریخ جوان آنلاین: خوانش تاریخ انقلاب اسلامی بدون مرور و تحلیل دقیق ابعاد رهبری آن، ناتمام است. هم از این روی و تا کنون، در داخل و خارج از کشور و با انگیزهها و رویکردهای مختلف، آثار گوناگونی در این باره پدید آمده است. اثر تاریخی-تحلیلی «تاکتیکهای مبارزاتی امام خمینی» در زمره آثاری است که در این باره، به اهل پژوهش عرضه شده است. دکتر حسین احمدی نویسنده این کتاب-که از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی نشر یافته است- در بخشی از دیباچه آن چنین مینویسد:
«وجود سه عنصر رهبری، حضور مردم و ایدئولوژی انقلابی برای هر انقلابی لازم است. در انقلاب اسلامی ایران نیز پیوند عمیق و آگاهانه رهبری و مردم بر اساس مکتب تشیع، عامل محرکه انقلاب بود. امام خمینی روحانی مجاهد و مرجع تقلید مبارزی بود که با الهام از سیره نبی گرامی اسلام (ص) و امامان شیعه و در سایه درسآموزی از تاریخ اسلام و کسب تجربه از رویدادهای زندگی، مبارزه با ظلم و جور سلسله پهلوی را تکلیف شرعی و الهی دانسته و ابتدا در یک فرایند نسبتاً طولانی با توکل بر خدا و اخلاص در اعمال و رفتار خویش، با تبلیغ و ترویج اسلام ناب محمدی (ص)، مردم و فضای فکری حوزههای علمیه را با جریان مبارزه همراه نمود. سپس در قامت یک احیاگر دینی تبیین تازهای از مفاهیم و مضامینی چون: عدالت، شهادت و حکومت ارائه کرد و با طرح تئوری ولایت فقیه، مشروعیت نظام شاهنشاهی را زیر سؤال برد. ایشان بعد از قیام ۱۵ خرداد ۴۲ مورد توجه آحاد جامعه ایران قرار گرفته و با افشای جنایات خاندان پهلوی و وابستگی آنان به اجانب، سرنگونی حکومت را اولویت اصلی مبارزه شمرد و در وطن و تبعید، همه آزادیخواهان را به یاری فراخواند. امام در نهایت نیز به لطف الهی و در سایه وحدت اقشار مختلف جامعه و استفاده از تاکتیکهایی چون: تظاهرات خیابانی، اعتصاب و دعوت از سربازان و افسران ارتش برای فرار از پادگانها و پیوستن به موج انقلاب، موفق به سرنگونی نظام شاهنشاهی و استقرار جمهوری اسلامی در ایران شد که در این اثر در راستای تبیین تاکتیکهای مبارزاتی ایشان تهیه شده است. انقلاب اسلامی ایران یکی از پدیدههای شگفت و تحسینبرانگیز تاریخ معاصر جهان است که هم بررسی چگونگی وقوع آن و هم شیوه رهبری عالمانه حضرت امام خمینی (ره) به عنوان رهبر آن مورد توجه و مطالعه جامعهشناسان و اندیشمندان سیاسی قرار گرفته است. افراد و گروههای مختلف با افکار متفاوت و گاه متناقض، روند رهبری و راهبردهای مبارزاتی امام را در طول دوران مبارزه با رژیم پهلوی مورد بررسی و تحقیق و توجه قرار دادهاند. اما حقیقت آن است که بیشتر تحقیقات و تألیفاتی که در این زمینه به رشته تحریر درآمدهاند، دو نقیصه مهم و اساسی دارند:
الف) بخش زیادی از این نوشتهها بر مبنای پارادایم فکری انسان غربی درباره رهبری و انقلاب تدوین شده و انطباق دقیق آن با شخصیتی مانند امام و شکل سیادت و رهبری ایشان، به یک پارادوکس نظری و علمی منتهی میشود. تقریباً همه آثاری که خارج از ایران راجع به انقلاب اسلامی و امام نوشته شده، در این طیف قرار میگیرند. حتی برخی از نوشتهها و کتب داخلی نیز که با الگوبرداری از بینش و فلسفه غرب یا شرق تحریر و تدوین شده است در همین دسته قرار میگیرند.
ب) در بسیاری از کتب و نوشتههایی که به بررسی شیوه رهبری امام در فرایند مبارزه پرداختهاند، نکات و مطالبی درباره استراتژی مبارزاتی و تمهیدات جهادی امام بیان شده است. اما این نوشتهها پراکنده و منفصل هستند و تقریباً در بیشتر آثاری که به بررسی شکل مبارزه امام با رژیم پهلوی پرداخته است، کارکردهای رهبری در کنار راهکارهای مبارزاتی ایشان مورد توجه نبوده است.»