فوتبال ما به کجا میرود، با نابسامانی که در فوتبال ایران حاکم است باید منتظر روزهای تیرهتری هم برای این رشته جذاب، پرطرفدار و محبوب باشیم. همین پرطرفدار بودن است که هر آدم بیربطی را به مستطیل سبز میکشاند تا از طریق چند عکس و فیلم برای خود در فضای مجازی شهرتی به دست بیاورد.
اتفاقی که چند روز پیش در تمرین استقلال رخ داد، بیدروپیکری فوتبالمان را به رخ همه کشید؛ حضور یک چهره معلومالحال و بدنام در تمرینی که قرار بود بازیکنان برای رویارویی با نفت مسجدسلیمان آماده شوند، این واقعیت تلخ را با شکل و شمایل جدیدی به معرض نمایش گذاشت. فرد معلومالحال که سابقه زندان، درگیری و شرارت دارد و یکی، دو سال پیش نیز به خاطر عربدهکشیهای مجازی دستگیر شده مثل آب خوردن سر از تمرین یکی از پرهوادارترین تیمها درمیآورد و با استقبال فوقالعاده گرم کادر فنی و بازیکنان نیز روبهرو میشود!
از سرمربی گرفته تا بازیکنان گلزن استقلال با دیدن این فرد چنان از خود بیخود میشوند که برای به جا آوردن رسم مهماننوازی حتی بیخیال کرونا و لزوم رعایت پروتکلهای بهداشتی میشوند و آقای شرور را در آغوش میکشند. یک نفر نیست از مسئولان باشگاه بپرسد مگر استقلال دروپیکر ندارد که هر کس و ناکسی برای دیده شدن و موجه جلوه دادن خود در تمرین این تیم حاضر میشود! البته که وقتی محمود فکری به عنوان سرمربی خود با آغوش باز از این نامهمان استقبال میکند، دیگر چه انتظاری میتوان از بازیکنان جوان داشت.
کمیته انضباطی بعد از سه روز به این مسئله واکنش نشان داده و از باشگاه استقلال خواسته تا دفاعیاتش را در مورد حضور افراد غیرمرتبط در تمرین به این کمیته ارسال کند. در این روزهای آشفته فوتبال همین که آقایان کمیته انضباطی زحمت واکنش نشان دادن به این قضیه را به خود دادهاند نیز خودش جای امیدواری دارد. اما مگر قرار است چه اتفاقی رخ دهد و چه جریمه عبرتآموزی در انتظار مسببان این قضیه باشد. این اولین بار نیست که افراد غیرمرتبط در تمرینات تیمهای پرطرفدار حضور مییابند و عکسهای تاریخی میگیرند. چند سال پیش وقتی خواننده زیرزمینی مسئلهدار با تیم اصلی پرسپولیس تمرین کرد، نه کسی توبیخ شد و نه کسی توضیحی داد تا امروز کار به اینجا کشیده شود که اگر آن روز برخورد درست انجام میشد، امروز بار دیگر شاهد تکرار شدن آن نبودیم. نکته قابل تأمل، اما ابهامی است که همیشه وجود دارد و آن اینکه آدمهای بیربط و مشکلدار چطور و چگونه پایشان به اردوی تیمهایی که مستقیماً زیر نظر وزارت ورزش هستند باز میشود.
متأسفانه اوضاع مدیریتی سرخابیها به حدی خراب است که هر کسی جرئت میکند برای رسیدن به شهرت و اهداف خود آبروی دو قطب اصلی فوتبال ایران را خدشهدار کند. رسانهها بارها نسبت به حضور دلالان و افراد مشکلدار پیرامون تیمهای فوتبال، بهویژه سرخابیها هشدار دادهاند. تا قبل از این فقط بحثهای دلالی، تبانی، شرطبندی و جادوگری مطرح بود و گویا باید موضوع اراذل و اوباش شناخته شده را نیز به مباحث قبلی اضافه کرد. در این بین نقش وزارت ورزش، مدیران باشگاه، سرمربی و سرپرست تیم چیست؟
متأسفانه همگی مسئولیت خود را فراموش کرده اند یا بهتر است بگوییم اهمیتی به آن نمیدهند. جالب اینکه هیچ واکنشی از سوی باشگاه استقلال دیده نشده، به طوری که گویا اصلاً اتفاقی نیفتاده، کسی چه میداند اوضاع از چه قرار است. این روزها موسفیدکردهها و آدمهای سالم فوتبال باید بیرون گود بنشینند و از دور حضور آدمهای بیربط در کنار تیمهای محبوبشان را نظاره کنند. به هر حال فوتبالیهای امروز ظاهراً اینجور آدمها را بیشتر میپسندند!