سرویس سیاست جوان آنلاین: این روزها بسیاری در داخل و خارج از شکست فشار حداکثری ترامپ سخن میگویند و آن را به عنوان مبنایی برای مذاکره برای بازگشت امریکا به برجام میدانند. در رأس این افراد مقامات دولتی قرار دارند که گذر از فشار سنگین تحریمی دوره ترامپ را نتیجه اقدامات دولت میدانند و به صراحت خواستار تشکر برای مدیریت خود نیز میشوند.
البته نمیتوان از برخی اقدامات دولت در مقابله با فشارهای امریکا در دوره ترامپ گذشت، اما واقعیت اینجاست که جمعبندی اقدامات دولت در طول هشت سال گذشته نشان میدهد برخی حرکات دولت روحانی نه تنها با تحریمهای امریکا مقابله نکرده، بلکه عملاً سبب شده است مشکلات اقتصادی نیز شدت پیدا کند.
اشتباهات دولت اقتصاد ایران را تضعیف کرد
معروفترین نمونه چنین اقدامی بحث اختصاص ارز ۴۲۰۰ تومانی به تمام مصارف در بهار سال ۹۷ بود که منجر به توزیع یک رانت بزرگ میان واردکنندگان شد و هنوز با گذشت نزدیک به دو سال تبعات این اقدام همچنان گریبانگیر کشور است.
به این لیست میتوان اقدامات دیگری همچون تلاش نکردن برای متنوع کردن اقتصاد یا تکیه بیش از حد بر راههای جایگزین پیشنهاد شده از سوی مقامات اروپایی را نیز اضافه کرد.
با این تفاصیل میتوان گفت مهمترین دلیل شکست سیاستهای ترامپ در فشار بر ایران و ایجاد آَشوب مقاومت مردم مقابل چنین فشارهایی بود. مقامات امریکایی امیدوار بودند تا بتوانند با استفاده از راهکار فشار اقتصادی و ایجاد یک آشوب سراسری نظام را بر سر میز مذاکره بیاورند، اما در نهایت چنین اتفاقی نیفتاد.
البته در این میان برخی اشتباهات دولت همچون اصلاح ناگهانی قیمت بنزین یا بحث مؤسسات غیر قانونی مالی سبب به وجود آمدن برخی ناآرامیها شد، اما در مجموع با وجود شدیدترین نوسانات اقتصادی هیچ اتفاقی در سطح داخلی کشور نیفتاد.
شکست فشار حداکثری امریکا در به آشوب کشیدن ایران
اندیشکدهها و نشریات خارجی نیز با اشاره به این مسئله بحث ایجاد ناآرامی در داخل ایران با فشار اقتصادی به مردم را طرحی شکست خورده میدانند که به نتیجه نخواهد رسید.
به عنوان مثال نشریه وال استریت ژورنال در سال ۲۰۱۹ طی مطلبی با اشاره به عدم تأثیرگذاری فشار حداکثری بر مردم ایران مینویسد: «تحریمهای بینالمللی هنگامی کارساز میشوند که مردمی که هدف این تحریمها واقع میشوند با اهداف آن تحریمها قرابتی احساس کنند. این تفاوت بزرگ موجود بین تحریمهای اعمال شده برای پایان دادن به آپارتاید در آفریقای جنوبی و تحریمهایی است که قرار است ایران را وادار به رها کردن برنامه غنیسازی کند. بسیاری از مردم ایران هیچ ارتباطی با برنامه غنیسازی هستهای احساس نمیکنند و شاید تعداد انگشتشماری از آنها توقف برنامه غنیسازی را هدف نهضت اعتراضی خود قرار دهند.»
در بخشی دیگر از این مطلب نیز آمده اسـت: «علاوه بر این، تاریخ نشان میدهد مردم ایران هنگامی که با تحریم تهدید میشوند بعید است علیه دولت کشورشان قد علم کنند. در سال ۱۹۵۲، تحریم غرب علیه نفت ایران به اقتصاد این کشور ضربه زد، اما مردم کنار دولت کشورشان ایستادند و این دشواری را تحمل کردند. بعداً یک سال و نیم طول کشید تا امریکا با یک کودتا دولت ملیگرای این کشور را سرنگون کند و به قدرتهای غربی اجازه دستیابی به هدفهایشان را بدهد.»
این واکنش مردم ایران در مقابله با تحریمها سبب شد تا بسیاری از مراکز تصمیمگیری غربی به این نکته اشاره کنند که اراده نظام جمهوری اسلامی ایران برای پیگیری برنامه هستهای خود بیشتر نیز میشود و با قدرت بیشتری مقابل کشورهای غربی خواهد ایستاد.
مرکز تحقیقات کنگره امریکا در گزارشی درباره ارزیابی تحریمها علیه ایران تصریح میکند در سطح جامعه شاهد وقوع ناآرامیهای کارگری بودیم که به خاطر افزایش قیمت مواد غذایی و کاهش شدید ارزش پول ملی ایران رخ دادهاند. در اکتبر ۲۰۱۲ بازاریان به خاطر اعتراض به سقوط ارزش ریال مغازههای خود را بستند. با این حال این مغازهها بیش از یک روز بسته نبود. اوایل ۲۰۱۳ نیز برخی کشاورزان اصفهانی به علت کمبود آب به خودروهای دولتی حمله کردند، اما این هم نتوانست ناآرامی پایداری را در سطح ناآرامیهای سال ۲۰۰۹ که نظام را تهدید کرد، ایجاد کند. در جمعبندی تحقیقات کنگره آمده است: عدم وقوع آشوب احتمالاً باعث میشود رهبران ایران فشار اندکی را حس کنند تا برنامه هستهای خود را متوقف نمایند.
همین موارد نشان میدهد دولت جمهوری اسلامی ایران در دوره جدید بایدن میتواند روی این مقاومت و شکست سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ حساب کند و با قدرت بیشتری با دولت امریکا روبهرو شود تا واشنگتن را وادار به ارائه امتیازات جدی از جمله بازگشت به برجام و برداشتن تحریمها کند.