سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: متن زیر در گفتگو با مسلم حیدری از رزمندگان حاضر در کردستان تهیه شده است. حیدری در این گفتگو علاوه بر تعریف خاطره، از دو دوست شهیدش تعریف کرده است که از رزمندگان بومی کردستان بودند و در عین غربت و مظلومیت، شجاعانه با ضدانقلاب و همینطور بعثیها میجنگیدند. این گفتگو با هماهنگی رضا رستمی از فعالان فرهنگی استان کردستان تهیه شده است.
تیرانداز بینظیر
یکی از دوستانی که در کردستان با او آشنا شدم، شهید عثمان فرشته بود. ایشان در کنار خصوصیات خوبی که از نظر اخلاقی داشت، یک رزمنده شجاع و تیراندازی بینظیر بود. با قناسهاش معجزه میکرد. از فاصلهای که کسی فکرش را نمیکرد، میتوانست ضدانقلاب را با قناسه نشانه برود و به هلاکت برساند. کمتر پیش میآمد که تیرش به خطا برود. کردها به تیراندازی دقیق شهره هستند. شهیدعثمان فرشته هم یکی از آنها بود. خدا را شکر میکنم که توانستم با چنین آدم خوب و شریفی همرزم باشم و همراهی با وی را درک کنم.
فرمانده گمنام
شهید کیکاووس پیری هم از رزمندگان بومی کردستان بود که ظاهر و باطن یکسانی داشت. ایشان از دو رویی بیزار بود و همیشه میگفت آدم منافق از کفار بدتر است، چون کافر در زبان و عمل میگوید کیست، ولی منافق در کنار ظاهر خوبش، باطن زشتی دارد و نیت بدش را پشت چهره خوبش مخفی میکند. تنفر شهیدپیری از آدمهای دورو باعث شده بود که نفرت زیادی از ضدانقلاب و منافقین و در جنگ با آنها جدیت زیادی داشته باشد.
شهید پیری یک خصوصیت خوبی که داشت این بود که به دنبال پست و مقام نبود. حتی فرماندهی بعضی عملیاتها را که خودش انجام میداد، به نام دوستانش معرفی کرد. در کردستان بیشتر عملیاتها برونمرزی بود. نیروهای پیشمرگ باید به داخل خاک دشمن پیشروی میکردند و ضربهای به واحدهای آنها میزدند و سپس دوباره به خاک کشورمان برمیگشتند. شهید پیری هر چند در خیلی از این عملیاتها پیشقدم بود و آنها را فرماندهی میکرد، اما غالباً بسیاری از کارهایی که خودش انجام میداد را به نام دیگری مینوشت و خودش در گمنامی میماند. ایشان عاقبت در سال ۶۴ به شهادت رسید.
یک خاطره
پاکسازی راهها و نواحی مرزی از سختترین عملیاتهایی بود که در کردستانات انجام میگرفت. یکبار فرماندهان و رزمندگان سپاه شهرستان مریوان تصمیم گرفتند در منطقه شمال اورامانات یک رشته عملیات پاکسازی علیه مواضع ضدانقلاب انجام بدهند.
این عملیات باید در طول ۱۲۰ کیلومتر نوار مرزی مشترک ایران و عراق انجام میشد. هدف کلی عملیات آزاد کردن جادههای مواصلاتی مثل آزادسازی جاده شهرستان سنندج، مریوان و آزادسازی جاده شهرستان سقز- مریوان بود. اوایل مرداد ۱۳۶۰ این عملیات انجام شد. نکته بارز عملیات در اینجا بود که حاجاحمد متوسلیان در شهرستان مریوان حضور نداشت و در نبود او باید این عملیات انجام میشد.
در نبود حاجاحمد، پیشمرگانی مثل شهید عثمان فرشته پیشنهاد آزادسازی جاده شهرستان سروآباد را ارائه دادند و به هر ترتیب این پیشنهاد مورد تصویب قرار گرفت. عملیات موردنظر حوالی دهم مرداد ۱۳۶۰ با طرحی که عثمان فرشته تهیه کرده بود، آماده اجرا شد. طبق آن طرح، گردان تحتامر حمید سالکی و عثمان فرشته به همراه بچههای سپاه و بسیج، به استعداد دو گردان رفتند و شهرستان سروآباد را دور زدند و از طریق ارتفاعات مشرف به آن، وارد شهرستان سروآباد شدند و مقر حزب دموکرات کردستان را به تصرف خودشان درآوردند.
فردای آن روز، عملیات را به سمت روستای نگل ادامه دادند. روز دوم عملیات حاجاحمد متوسلیان خودش را به منطقه رساند. او نگران بود مبادا ما تا رسیدنمان به شهرستان سروآباد، تلفات زیادی داده باشیم. وقتی متوجه شد که شهرستان سروآباد فقط با یک شهید آزاد شده، خیلی خوشحال شد و شخصاً فرماندهی عملیات را بر عهده گرفت.