در حاشیه موج اعتراض مردم و رسانهها به علی اصغر عنابستانی، نماینده سبزوار به دلیل سیلی او بر صورت سرباز وظیفه راهور، یک موضوع جالب توجه رسانهای هم رخ نمود و آن همراه شدن رسانهها و فعالان سیاسی و مجازی اصلاحطلب با این موج بود. اصلاحطلبان در موارد مشابه قبلی به توجیه اقدام مسئول توهینکننده پرداخته بودند. از جمله در ماجرای توهین عباس آخوندی، وزیر وقت مسکن و شهرسازی به خبرنگار زن صداوسیما و پرت کردن میکروفن او، یا توهین و برخورد محمد باسط درازهی، نماینده سراوان در مجلس دهم یا درگیری فیزیکی حمدالله کریمی، نماینده بیجار در مجلس دهم با مأمور فرودگاه مهرآباد، اصلاحطلبان نه تنها موضع محکومیت واقعه پیش آمده را نداشتند، بلکه بعضاً موضعی کاملاً برعکس موضع امروز اتخاذ کردند، از جمله به جای محکومیت درازهی پی استیضاح وزیر اقتصاد رفتند، به دلیل آنچه بدرفتاری مأمور گمرک با درازهی نامیدند! یا مثلاً کتک کاری نماینده بیجار، دفاع از ناموس برابر توهین مأمور فرودگاه اعلام شد. دلیل آن هم روشن بود؛ چون نمایندهها و وزیر موردنظر حامی دولت و اصلاحطلب بود. اما اکنون نماینده سیلی زننده از جناح آنان نیست و برخلاف فعالان سیاسی و مجازی انقلابی که فراتر از حزب و دسته و جریان، تخلف و توهین و درگیری فیزیکی را محکوم میکنند، اصلاحطلبان با نگاه جناحی به موضوعات اجتماعی و حتی اخلاقی نگاه میکنند.
مجلس اصلاحطلب دهم، چنانکه گفته شد، حداقل دو سابقه ضرب و شتم با مأمور قانون را در کارنامه خود دارد؛ درازهی و کریمی؛ دولت روحانی هم با وجود آخوندی از این سابقه ننگین در امان نبوده است، با این همه حسام الدین آشنا، مشاور فرهنگی روحانی، روز گذشته در مورد این اتفاق، با بی اخلاقی کل مجلس را تخریب کرد و توئیت زد: «چه زود دست بزن پیدا کردهاند!» چرا آشنا وقتی آخوندی میکروفن خبرنگار صداوسیما را پرت کرد، یا نمایندگان حامی دولت وارد درگیری فیزیکی با مأمور قانون شدند، نگران دست بزن پیدا کردن مقامات نشده بود؟!
او البته در همان توئیتر جوابش را گرفت. از جمله جوابهایی که آشنا گرفت: «موضعتان درباره قاتل خانم استاد را هم منتشر کنید تا ببینیم حق اظهارنظر درباره عنابستانی را دارید؟»، «ولی با یک مرد درگیر شدن باز شرف دارد به دست روی خبرنگار زن بلند کردن»، «تازه کارن، هنوز یاد نگرفتند با کلت بزنن، شما ببخشید»، «جبهه انقلاب خودش مطالبهگری میکنه، شک نکن کوتاه نمیاییم سر این موضوع. فرق ما با شما اینجاست؛ ما برای تبرئه خطاکار، تهمت پرستو بودن به مقتول نمیزنیم.»، «یادمون نمیره دست بزن رو اون وزیری داشت که برای فرار از پاسخگویی، روی خبرنگار خانم دست بلند کرد و هر روز تو راهروهای مجلس دهم به دنبال لابی بودن برای منتفی شدن استیضاحش»، «اگر آن روزی که نجفی همسر خود را به قتل رساند، مثلاً نوشته بودید چه زود هفت تیرکش شدهاند، شاید میشد این عجله شما برای حمله به مجلس انقلابی را پروپاگاندا و عقده گشایی و قبیلهگرایی ترجمه نکرد.» و ...
روزنامه اعتماد هم هنگام درگیری درازهی با مأمور گمرک تیتر زده بود: «درازهی بهانه است، اصل مجلس نشانه است»، اما روز گذشته تیتر زده: «سیلی بر چهره قانون» و در زیرتیتر نوشت: نماینده اصولگرای مجلس... و در مطلب هم آورده: «علیاصغر عنابستانی، هفت ماهی است که نماینده سبزوار، در مجلس یکدست اصولگرای یازدهم است و درگذشته، مسئول ستاد محمود احمدینژاد در استان خراسان رضوی، استاندار چهارمحال و بختیاری در دولت احمدینژاد بوده است؛ سیاستمداری اصولگرا که با ۸ هزار و ۲۸ رأی وارد «خانه ملت» شد و از همان بدو ورود، با انتقادات تند و تیزش علیه دولت و وزرای حسن روحانی، «پاستور» را به رگبار بست...» در واقع سیلی مهم نیست؛ اصولگرا بودن سیلی زننده مهم است. یا روزنامه آفتاب یزد که زمان موضوع درازهی از احتمال استیضاح وزیر اقتصاد به دلیل درگیری مأمور گمرک با درازهی نوشته و روتیتر زده بود: «رفتارشناسی اقدام ارباب رجوع در گمرک در قبال نماینده سراوان»، حالا تیتر زده: «سیلی بر صورت قانون». این دوگانگی اخلاقی اصلاحطلبان خود رویدادی بی اخلاقانه و قابل نقد و بررسی و ارزیابی است که چطور یک جریان مدعی اخلاق، اینگونه ارزشها و هنجارهای اخلاقی را ابزار کار سیاسی خود میکند. در حالی که جریان انقلابی در همه این رویدادها با ثابت دانستن اصول اخلاقی، به تخلف و توهین، صرف نظر از آنکه فاعلش به کدام جناح تعلق داشته، اعتراض کرده است.