سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: فریدون رحیمی (فریاد) از همان سطرهای آغازین کتاب به مخاطبش میفهماند که داستان «تمام خوابهایم پر از کبوتر و بادبادک است» یک اثر رئال با نثری شاعرانه و لطیف است. همچنین پرداختش سرشار از تشبیهات، توصیفات و استعارههای ادبی است. «خواب میبینم... خوابهایم پر از کبوتر و بادبادک و بادکنکهای رنگی است» فریدون رحیمی را در ادبیات معاصر بیشتر به عنوان مترجم شعرهای یونانی میشناسیم تا یک نویسنده کودک و نوجوان، اما این مترجم کارهای انگشتشماری هم در زمینه ادبیات نوجوان دارد که یکی از آنها همین کتاب «خوابهایم پراز کبوتر و بادبادک است» نام دارد که در مورد اولین روزهای جنگ و حمله ناغافل عراق به خرمشهر است.
داستان در مورد پسرکی خرمشهری به نام «الوان» است که به همراه مادرش در یکی از محلههای حاشیه شهر خرمشهر زندگی میکند. او پدر ندارد و مادرش مجبور است برای تأمین هزینه زندگی در خانههای مردم پولدار کار کند. الوان هم مثل تمام بچههای خودساخته و اهل کار برای اینکه کمک خرج مادرش باشد در شهر و در کنار شط خودش را با فروختن بادبادک مشغول کرده است. او آرزو دارد روزی آنقدر پول جمع کند که برای خودش یک دوچرخه بخرد. الوان مثل تمام کودکان و مردم ایرانزمین در یکی از روزهای سال ۱۳۵۹ صدای انفجار بمبهای عراقی را میشنود و در بهت و شوک فرو میرود.
او به درستی نمیداند که جنگ چیست، اما وقتی میبیند که خیلی از دوستان و همشهریها و آشنایانشان را در اولین حمله هواپیماهای عراقی از دست داده و خانهشان هم خراب شده، آرزو میکند کهای کاش جنگ تمام شود و آنها همان زندگی فقیرانه، اما صمیمیشان را کنار دوستان و همسایگان داشته باشند. حالا دیگر آرزوی او داشتن یک دوچرخه نیست بلکه او آرزو میکند وقتی صبح که از خواب بیدار شد، شهر خرمشهر دوباره مثل قبل آباد شود. الوان در رؤیاهای معصومانهاش خواب صلح میبیند و صبح که از خواب بیدار میشود خوابهای کودکانهاش را تعریف میکند.
داستان از دو زاویه دید تشکیل شده؛ اولین زاویه همان اول شخص حال است که از زبان الوان راوی بیان میشود و زاویه دوم هم از زبان نویسنده به زبان سوم شخص مفرد روایت میشود. نویسنده با استفاده از این تکنیک قصه را از حالت خطی و مستقیمگویی خارج کرده و پرداختی نو به داستان داده است. نام داستان هم یک جمله نمادین است و اشاره به صلحی دارد که آرزوی هر کودکی است. نویسنده صحنههای غمگین و خشن جنگ را با زبانی کودکانه روایت کرده تا نوشتهاش برای کودکان و نوجوان بار منفی نداشته باشد. نکته جالب توجه دیگر داستان، نگاه اقلیمی و بومیگرایانه نویسنده به داستان است و با استفاده از اصطلاحات و تکیهکلامهای مردم جنوب کشور نیمنگاهی هم به آداب و رسوم و سبک زندگی آنها داشته است.
با این همه داستان از مشکلات ویرایشی زیادی رنج میبرد و در بیان دیالوگها و بعضی از جملهبندیها، اشکالات ویراستاری را به وضوح میبینیم.ای کاش ناشر در تجدید چاپهای بعدی این کتاب این مشکل را برای مخاطبان نوجوان کتابش برطرف کند. داستان خوابهایم پر از بادبادک است در ۵۴ صفحه توسط انتشارات امیرکبیر منتشر شده است.