سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: گردان کمیل از لشکر قدس گیلان از گردانهای خطشکن و تأثیرگذار در عملیاتهایی مثل والفجر ۹، کربلای ۲ و کربلای ۵ بود. این گردان همانند عملیات کربلای ۲ در کربلای ۵ با تمام قوا وارد عمل شد و نقش مهمی در پیشبرد عملیات داشت. گردان کمیل در شرایط سختی به کربلای ۵ رسید و توانست با ساماندهی خوب و شجاعت نیروهایش، با موفقیت مأموریتهایش را انجام دهد.
شهادت فرمانده
در عملیات کربلای ۲ نیروهای زیادی از گردان کمیل به شهادت رسیدند. شهادت فرمانده گردان، حسن رضوانخواه بزرگترین اتفاق ممکن بود. ضربه سختی به روحیه نیروهای گردان خورده و رزمندگان به لحاظ روحی باید زودتر آماده میشدند. موعد عملیاتهای دیگر نزدیک بود و نیروها باید آمادگیشان را حفظ میکردند. همه رزمندگان نگران بودند پس از شهادت فرمانده چه بر سر گردان خواهد آمد. گردان به ظاهر استحکام خود را از دست داده و وضعیت خوبی نداشت.
در زمان مرخصی نیروها پس از عملیات کربلای ۲ فرماندهان به دنبال تصمیمگیری جهت انتخاب فرمانده بودند. مدت کوتاهی طول نکشید تا «محمد اصغریخواه» به عنوان فرمانده گردان معرفی شد و این تصمیم اتفاق خوبی برای گردان بود. بسیاری از رزمندگان وصف اصغریخواه را از فرمانده سابقشان شنیده بودند و میدانستند فرمانده جدید، فردی باتجربه و پای کار است. اصغریخواه از رزمندگان شناخته شده و خوشنام شهرستان لنگرود بود که قبلاً به عنوان فرمانده عملیات در سپاه و فرمانده گردان در چند عملیات در ابتدای جنگ امتحان خود را پس داده بود. تعداد زیادی از رزمندگان او را از قبل میشناختند و به او اعتماد داشتند. خون شهید رضوانخواه و بقیه نیروها تأثیر مثبتی در روحیه جوانان شهر گذاشته بود. جمع زیادی از نیروهای تازهنفس به گردان ملحق شدند که باعث دلگرمی گردان بود.
گردان خطشکن
فرمانده جدید در عملیات رمضان دچار موجگرفتگی شده بود و پزشکان حضورش در مکانهای پرسروصدا را لغو کرده بودند. به همین خاطر مدتی را دور از فضای فرماندهی بود و دوباره آمده بود تا تجربیاتش را در اختیار نیروهای گردان بگذارد. او عاشق جبهه و رزمندگان بود و نتوانسته بود از آنها دور بماند.
اصغریخواه در مدت فرماندهی رضوانخواه تأثیر زیادی بر کارایی فرمانده در جنگ داشت. پس از شهادت فرمانده قسم یاد کرده بود که راهش را ادامه بدهد. حالا رزمندگان میدانستند با آمدن اصغریخواه و اضافه شدن نیروها و فرماندهان دیگر گردان دوباره ساماندهی میشود.
گردان در شوشتر مستقر بود. پس از کربلای ۴ زمزمههایی مبنی بر انجام یک عملیات دیگر به گوش میرسید. فرماندهان در پی تدارک عملیات بزرگی بودند. جو حاکم بر گردان متحول شده و گردان حالوهوای خاصی پیدا کرده بود. هر روز که میگذشت شور و شوق نیروها بیشتر میشد. خواندن دعاها و توسلها رنگ دیگری گرفت. مراسمها باشکوهتر برگزار میشد. گردان کمیل در جریان عملیات کربلای ۲ شصت درصد از نیروهایش را از دست داده بود و در ابتدا بنا به تشخیص حاجحسین همدانی جزو گردانهای خط شکن نبود، اما پس از برگزاری جلساتی با فرمانده گردان و مشاهده آمادگی گردان قرار شد گردان کمیل یکی از گردانهای خطشکن و پیشقراول باشد.
نبرد سخت در جزیره
شب نوزدهم عملیات گسترده کربلای ۵ با هدف نهایی تصرف شهر بصره شروع شد. نیروهای گردان شب بیست و یکم حرکت کردند و دو شب در خرمشهر زیر باران شدید آتش دشمن بودند. مأموریت گردان کمیل تصرف جزیره بوارین بود. این جزیره مقر فرماندهی یک تیپ عراقی بود. فرماندهان گردان مقری بسیار مستحکم و آماده دفاع را در جزیره دیدند. درگیری در جزیره آنقدر سخت و نزدیک بود که تا آن زمان در هیچیک از عملیاتها چنین چیزی را ندیده بودند. برای پیشروی در یک مسافت کوتاه بیش از دو ساعت میجنگیدند. رزمندگان سنگر به سنگر میجنگیدند. پشت سر هم شهید و مجروح میدادند.
فرمانده نیز در کنار نیروهایش حضور داشت و جز گرفتن آخرین سنگر به چیز دیگری فکر نمیکرد. رزمندگان به قلب دشمن زده بودند و لحظات بسیار سختی بود. رزمندگان از یک پل که بعدها نامش را «سه راهی مرگ» گذاشتند عبور کردند. وقتی رزمندگان گردان کمیل به نقطه انتهایی جزیره رسیدند نیروهای دشمن پا به فرار گذاشتند. حدود ساعت ۳ شب به طور کامل بر جزیره بوارین مسلط شدند. ۲۳ دی ۱۳۶۵ نزدیک اذان صبح فرمانده لشکر، حاجحسین همدانی به اتفاق جانشین لشکر، حسین املاکی به خط مقدم در جزیره بوارین آمدند.