کد خبر: 1034858
تاریخ انتشار: ۲۳ دی ۱۳۹۹ - ۲۲:۱۳
داود عامری
امریکا سال‌ها است که با شعار دموکراسی و ارزش‌های امریکایی، مدعی پایان تاریخ با نظام دموکراتیک خود می‌باشد. این کشور با مدیریت پشت صحنه صهیونیست‌ها تلاش می‌کند نظام امریکایی را کامل‌ترین نوع دموکراسی القا کند و به دنبال جهانی سازی از ارزش‌های خود است و به بهانه حفاظت از دموکراسی، نظام‌های حکومتی مغایر با خود را تحت فشار قرار می‌دهد. هر چند مدت‌ها است که کارشناسان از افول امریکا در عرصه‌های مختلف حرف می‌زنند، اما وقایع اخیر انتخابات ریاست جمهوری در امریکا و آخرین صحنه تماشایی آن، ورود عده‌ای معترض به کنگره با هدایت و حمایت ترامپ، نشان داد که این ارزش‌هایی که به دنبال جهانی کردن آن بودند، به چه میزان بدلی و غیرارزشی هستند و امریکایی‌ها به هیچ یک از قوانین بین المللی و حتی داخلی خود احترام قائل نیستند و تا جایی قانون را قبول دارند که به نفع آن‌ها باشد. آن‌ها حتی به مقررات داخلی خود نیز پایبندی ندارند، از این رو انتخابات امریکا و حوادث آن را از چند منظر می‌توان مورد توجه قرار داد.

۱. جو بایدن رئیس جمهور منتخب امریکا به صراحت اعلام کرده دموکراسی ما در بدترین وضع خود است که در تاریخ مدرن امریکا سابقه نداشته است. این اظهارات از یک سو نشان دهنده وضعیت دموکراسی در امریکا است که یکی از رقبای انتخاباتی به انحطاط آن به صراحت اشاره می‌کند و از سوی دیگر جهان شاهد فرو ریختن حیثیت دموکراسی امریکایی بود.

آنچه در جریان تبلیغات انتخاباتی تا لشکرکشی‌های خیابانی و ورود طرفداران ترامپ به کنگره و فرار نمایندگان، همه و همه پوشالی بودن دموکراسی امریکایی را به جهانیان نشان داد و ثابت کرد که امریکا بر خلاف ادعای مدیریت دموکراتیک جهان، در حال حرکت به سمت یک تنزل حیثیتی در جهان است، به طوری که ریچارد هاس رئیس اندیشکده شورای روابط خارجی امریکا وقایع اخیر را هشداری تکان دهنده و آن را نشانی از افول امریکا در جهان توصیف کرد.

۲. امریکا سال‌ها بود که با تبلیغات گسترده، خود را جهان آزاد با شفاف‌ترین نوع انتخابات معرفی می‌کرد. در انتخابات ۲۰۲۰ جهان به وضوح و به کرات شاهد آن بود که رئیس جمهور حاکم این کشور شیوه انتخابات در امریکا را غلط و مدعی تقلب در انتخابات شد. این سخن راست یا دروغ، پیام مهمی را به جهانیان مخابره کرد که دیگر امریکا نمی‌تواند خط مشی دموکراسی خود را به کسی تحمیل کند، چرا که این مدل دموکراسی غلط است و یا اساساً دولتمردان به دموکراسی اعتقاد ندارند و یا دموکراسی را تا جایی قبول دارند که منافع آن‌ها تأمین می‌شود.

۳. طی چندین سال گذشته در منطقه و جهان شاهد آن بودیم که امریکا با بهره گیری از قدرت تبلیغاتی و برافراشتن پرچم حمایت از دموکراسی، تلاش‌های فراوانی برای راه اندازی انقلاب‌های مخملی در کشور‌های مختلف اقدام و در مواردی هم با استفاده از این حربه، به تضعیف حکومت‌های قانونی کشور‌ها اقدام و آن‌ها را از طریق کودتای مخملی ساقط کرده است.

این بار حربه امریکا به خود او بازگشت و بومرنگ اجتماعی امریکا در پرتو تکنیک‌های انقلاب‌های رنگی تمام حیثیت و اعتبار ارزش‌های امریکایی را به یکباره نابود کرد. وقایع انتخابات ۲۰۲۰ نشان داد که ارزش‌های دموکراتیک امریکا همان دستکش مخملی این کشور برای پوشاندن چنگال‌های چدنی آن بود که به سوی ملت‌ها دراز می‌کرد و با بهره‌گیری از تبلیغات گسترده رسانه‌ای، بسیاری از مردم جهان را از دستیابی به واقعیت‌های درون امریکا باز می‌داشت.

۴. آنچه مسلم است با این رسوایی بزرگ برای دموکراسی امریکایی، باید گفت که دیگر این امریکا بزک شدنی نیست، به طوری که بیشترین واژگان برای توصیف وضعیت امریکا از سوی تحلیلگران و سیاستمداران در روز‌های گذشته عبارت بودند از: «شرم آور»، «ننگین»، «رسوایی تمام‌عیار»، «سیاه‌ترین روز تاریخ امریکا»، «جنگ داخلی»، «پایان امریکای بزرگ» و «بازگشت انقلاب رنگی به صاحبش» و «پایان دموکراسی امریکایی» بود. حادثه ژانویه به اندازه‌ای سخیف و مفتضح بود که بعضی آن را میخی بر تابوت دموکراسی امریکایی دانستند.

۵. دموکراسی امریکایی نشان داد که توانسته است فردی همچون ترامپ را به قدرت برساند که نه تنها به هیچ قاعده و قانون بین‌المللی پایبند نبود و طی چهار سال در تضعیف نهاد‌های بین‌المللی هر آنچه توانست، انجام داد و با وجود مخالفت‌های مختلف از درون امریکا، هیچ نهادی نتوانست در برابر زیاده‌خواهی‌های او ایستادگی کند. در عرصه داخلی امریکا با وجود بسیج تمام نهاد‌های قدرت، تا همین چهارشنبه هیچ‌کس توان به پایین کشیدن او را نداشت. بنابراین، اگر در جهان دیکتاتور‌ها از طریق کودتا و با حمله به نهاد‌های قانونی به حکومت می‌رسند، عملاً دموکراسی امریکایی نشان داد که خود یک دستگاه تولید دیکتاتور از نوع بزک کرده آن است.

۶. وقایع انتخابات امریکا را باید یک چراغ پر نور برای عبرت و درس آموزی پیروان بی، چون و چرای غرب در کشور و منطقه به حساب آورد که اگر اندکی بصیرت به خرج دهند، بی هیچ استدلالی همین وقایع برای پرهیز از تبلیغ و کاستن ازهیمنه دروغین دموکراسی و آزادی در غرب برای آن‌ها کفایت می‌کند تا کور کورانه به پیاده نظام تبلیغ ارزش‌های پوشالی و فریبنده غرب تبدیل نشوند و دست به ریسمان محکم هویت ملی و انقلابی خود بزنند که می‌تواند الگوی مناسبی برای جهان در عصر اضمحلال دموکراسی غرب باشد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار