سرویس حوادث جوان آنلاین: ۶خردادسال۹۴، زن جوانی مأموران کلانتری۱۳ کرج را از ناپدید شدن شوهر ۳۵سالهاش به نام ابراهیم باخبر کرد و گفت: شوهرم دو روز قبل به محل کارش رفت. حوالی ساعت ۹ شب با گوشی تلفن همراهش تماس گرفتم و در حال صحبت بودیم که یکباره تماس او قطع شد. فردای آن روز مرد ناشناسی تماس گرفت و گفت شوهرم را گروگان گرفته است. سپس با تهدید برای آزادی ابراهیم ۱۰۰ میلیونتومان پول درخواست کرد. زن جوان ادامه داد: آدم رباها چند بار تماس گرفتند و درخواست پول کردند که من به پلیس خبر دادم. نگرانم بلایی سر شوهرم آمده باشد.
با ثبت این توضیحات تلاش برای یافتن مرد جوان آغاز شد تا اینکه یکی از دوستان ابراهیم به نام فرامرز که با هم اختلاف داشتند بازداشت شد. فرامرز تحت بازجویی قرار گرفت، اما مدعی شد از سرنوشت دوستش اطلاعی ندارد. در شاخه دیگری از تحقیقات مردی افغان به نام فؤاد هم به عنوان مظنون بازداشت شد و در روند بازجوییها گفت سه نفر از دوستانش به نامهای احمد، زکی، امان، ابراهیم را ربوده و وی را به قتل رساندهاند و او تنها در دفن جسد حوالی صفادشت به آنها کمک کرده است.
با اقرارهای متهم، مأموران به آدرس محل دفن جسد رفتند و با کشف بقایای جسد و انتقال به پزشکی قانونی، در تعقیب دیگر متهمان دریافتند سه مرد افغان به کشور افغانستان گریخته و فرار کردهاند.
به این ترتیب فؤاد بار دیگر مورد بازجویی قرار گرفت و با انکار قتل در شرح ماجرا گفت: آن شب احمد تماس گرفت و از من خواست به صفادشت بروم. وقتی به آنجا رفتم متوجه شدم او همراه زکی و امان جسد مرد ناشناسی را در حالیکه دست و پایش با طناب بسته شده بود در صندلی عقب خودرویشان قرار داده و قصد دارند آنرا دفن کنند. من که از دیدن جسد ترسیده بودم در این مورد سؤال کردم که احمد گفت سر خرید ۳۰ کیلوگرم تریاک با مقتول درگیر و او را کشتهاند. خواستم فرار کنم، اما آنها مرا تهدید به مرگ کردند سپس یک بیل و کلنگ به من دادند و خواستند در دفن جسد به آنها کمک کنم. من هم مجبور شدم قبول کنم.
چند ماه از حادثه گذشت و در حالیکه ردی از سایر متهمان به دست نیامده بود، کیفرخواست برای فؤاد و سه متهم دیگر به اتهام مشارکت در قتل و آدمربایی صادر و پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در اولین جلسه محاکمه، پدر و مادر و همسر مقتول که قیم پسر خردسالش بود برای متهمان درخواست قصاص کردند.
سپس فؤاد در جایگاه ایستاد و با انکار قتل بار دیگر ماجرا را شرح داد و در آخرین دفاعش گفت: باور کنید مقتول را نمیشناختم و قصد کشتن او را نداشتم. من فقط بخاطر تهدید دوستانم مجبور شدم در دفن جسد آنها را کمک کنم.
در پایان فؤاد و دیگر متهمان بنا به مدارک موجود در پرونده هر کدام به قصاص و هفتسال حبس محکوم شدند. این حکم به دیوان عالی کشور فرستاده شد، اما از سوی قضات شعبه۲۴ دیوان نقض و به شعبه همعرض ارجاع داده شد.
به این ترتیب متهم بار دیگر در شعبه یازدهم دادگاه بار دیگر از خودش دفاع خواهد کرد.