کرونا درو میکند و جلو میرود. تمام بخشهای اقتصادی و مشاغل و اصناف به نوعی زخم خورده این ویروس ناشناخته هستند و هر روز اخبار زیادی در مورد خساراتی که به آنها وارد شده، منتشر میشود.
در این میان کشاورزی را باید به صورت ویژه در لیست صنایعی قرار داد که اگر هر آسیبی به آن وارد شود، عوارضش بخشهای دیگر را هم در بر میگیرد. در همه استانهای ایران افراد زیادی در بخش کشاورزی اشتغال دارند، اما بعد از ورود کرونا به ایران و شیوع آن در استانها، مشخص شد، چرخه سنتی و فعالیت به سبک آبا و اجدادی برروی زمینها، فعالان این عرصه را به شدت شکننده کرده است.
تجربه نشان داده در ایران برای حفظ و نگهداری محصولات کشاورزی چرخه کامل وجود ندارد و گواه این ادعا همین بس که هر وقت محصولی به زمان برداشت میرسد، سروکله دلالان بر سر زمینهای زراعی و باغات پیدا میشود. چون نه دولت برنامهای برای خریداری محصولات دارد و نه کشاورز قدرت و توان نگهداری دسترنجش را.
حالا کرونا مزید بر علت شده و با ایجاد محدودیتهای شدید، محصولات دارای پایداری پایین را از چرخه خارج میکند.
وقتی از تعطیلی برخی مشاغل و کاهش رفت و آمدها و محدودیت داد و ستدها به خاطر شیوع ویروس کووید ۱۹ صحبت به میان میآید، حتماً کشاورزی را نیز در بر میگیرد. مشکل بزرگی به نام تأمین و حضور نیروی کار در بخشهای مختلف و همچنین جابهجایی و حمل و نقل محصولات که به درد اصلی کشاورزی سنتی ایران تبدیل شده است.
اگر سالها در مورد مکانیزه شدن کشاورزی و ساخت کارخانههای فرآوری و بستهبندی نزدیک زمینهای زراعی و باغات میوه تأکید میشد، به خاطر این بود که علاوه بر اشتغالزایی و بالا بردن میزان بهرهوری بتوان برای چنین روزهایی نیز برنامه داشت و آن را مدیریت کرد.
به گفته متخصصان، کرونا همچنان هست و کسانی موفقند که بتوانند برای روزهای باکروناییشان برنامهریزی کنند.
بنابراین، اگر قرار باشد همین روند کند تجهیز و مکانیزاسیون اجزا و بخشهای مختلف کشاورزی ادامه پیدا کند، حتماً روزهای سختی در انتظار این صنعت خواهد بود.
کرونا در ایران توانسته در مؤلفههای اساسیِ صنعتی نفوذ کند که به صورت عادی از رشد توسعه در تولید و عرضه و فرآوری محصولاتش عقب مانده و اگر واقعاً ارادهای برای پیشگیری از زیانهای بیشتر بر پیکره کشاورزی کشور وجود دارد باید در کمترین زمان ممکن نسبت به ایجاد زیرساختهای مکانیزه مربوط به بخشهای مختلف این صنعت از تولید تا زمان رسیدن محصولات به دست مصرف کننده، برنامهریزی شود.
در کشاورزی سنتی ایران تقریباً ۷۰ درصد کارها با حضور کارگر و به صورت یدی انجام میشود و همین امر، اقتصادی بودن تولید را پایین آورده است. به عنوان مثال در سالجاری و زمانیکه کرونا افراد زیادی را خانهنشین کرده بود، شالیکاران استانهای شمالی به دنبال نیروی نشاکار میگشتند و به خاطر کمبود شدید کارگر، کاشت برنج با تأخیر و کیفیت پایینتر انجام شد.
اما تجهیز همین بخش از صنعت کشاورزی به ماشینآلات نوین و مکانیزه شدن آن، نه تنها میزان استرس کشاورز را به شدت پایین میآورد، بلکه با صرفهجویی در هزینهها میزان بهرهوری را بالاتر میبرد.
شاید کرونا بهانهای باشد برای توجه مسئولان به مشکلات و معضلات و حوادث پیشبینی نشدهای که میتوانند صنعت کشاورزی ایران را تا مرز از بین رفتن پیش ببرند. چیزی شبیه کرونا که نشان داد بیشتر مشاغل باید در شیوه تولید و رفتار و فروش خود تجدید نظر کنند. دنیای قبل و بعد از کرونا بسیار متفاوت خواهد بود و اگر صنعت کشاورزی منتظر نشسته تا کووید ۱۹ از ایران خارج شود تا به روزهای قبل خود بازگردد سخت در اشتباه است. حالا کشاورزی ایران که هم پیشوند صنعت و هم پسوند سنتی را یدک میکشد، نیازمند شیوههای مدرن کشت، داشت و برداشت است. البته این پایان ماجرا نیست و در عرضه نیز باید به سیستمها و روشهای مبتنی بر عرضه غیر مستقیم تجهیز شود.
دوران کرونایی فرصتی برای خارج شدن صنعت کشاورزی سنتی ایران از پوسته قدیمی خود است و در این مدت میتواند با تغییراتی که در نظام تولید، برداشت، بستهبندی، فرآوری و حتی ارسال و عرضه محصولات انجام میدهد، دنیای جدیدی برای دوران پساکرونایی خود ترسیم کند.