کد خبر: 1031743
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۳۹۹ - ۲۳:۲۶
حسین فصیحی
اتفاق‌های ناگوار یک به یک در حال تکرار شدن هستند. تکرار‌های بی‌ثمر؛ بی‌ثمر بودن از آن جهت که وقوع مدام اتفاق‌های ناگوار نه تنها منجر به پیشگیری از حوادث مشابه نشده، بلکه باعث تثبیت بی‌تفاوتی به رویداد‌های دلخراش هم شده است. مثل سیلاب‌هایی که هر ساله جان و مال خیلی از مردم شهر‌های مختلف کشور را می‌برد و خبرهایش در رسانه‌ها منتشر می‌شود، اما تلاشی برای جلوگیری از اتفاق‌های مشابه صورت نمی‌گیرد و فصل بارندگی که از راه می‌رسد در بر همان پاشنه‌ای می‌چرخد که سال‌های قبل چرخیده بود. درست است که سیلاب و زمین‌لرزه بلای طبیعی است، اما آمادگی داشتن مقابل این حوادث با ایمن‌سازی خانه‌ها و مسیر‌ها و رسیدگی به حادثه‌دیدگان را که دیگر نمی‌شود به قضا و قدر حواله داد یا اتفاقی مثل حادثه پلاسکو که ۳۰ دی‌ماه سال ۹۵ به دلیل اتصال سیم برق و انفجار گاز پیک‌نیک اتفاق افتاد و جان ۱۶ آتش‌نشان و پنج شهروند را گرفت و خسارت مالی بسیاری برجای گذاشت یا حادثه انفجار در کلینیک سینای اطهر که ۱۰ تیرماه امسال اتفاق افتاد و جان ۱۹ انسان بی‌گناه را گرفت. اتفاق‌هایی این گونه ناگوار و مرگ فردی و جمعی شهروندان در تقویم حوادث ایران به وفور رخ داده و به دلیل شیوع بی‌مسئولیتی‌ها هر لحظه امکان وقوع رویدادی هولناک‌تر هم وجود دارد. اگر هر کدام از این اتفاق‌های ناگوار در کشوری غربی روی می‌داد، رسانه ملی از صبح تا پاسی از شب آن را در شبکه‌های مختلف خبری نشان می‌داد و مدیران آن جامعه را به ناکارآمدی در رسیدگی به امور مردمشان متهم می‌کرد. اینجا، اما بعد از هر حادثه و پیش یا پس از مشخص شدن دلیل آن اتفاق، همه چیز به فراموشی سپرده می‌شود تا حادثه‌ای تازه روان جامعه را تکان دهد.

برای اینکه به عمق بی‌تفاوتی نسبت به وقوع حوادث هولناک پی ببریم، مرور چند حادثه دیگر هم خالی از لطف نیست. مرگ غم‌انگیز شش دانش‌آموز و یک قایقران در پارک شهر تهران که اردیبهشت سال ۸۱ اتفاق افتاد، حادثه آتش‌سوزی مسجد ارک تهران که ۲۶ بهمن سال ۸۳، ۷۸ کشته برجای گذاشت، قتل ۱۷ کودک و سه بزرگسال به دست جنایتکاری به نام بیجه که سال ۸۳ اتفاق افتاد، مرگ ۲۰ سرباز در سقوط اتوبوس سربازان به دره که دوم تیرماه سال ۹۵ در شهرستان نی‌ریز اتفاق افتاد و مرگ ۲۱ معدنچی در معدن آزادشهر که سوم اردیبهشت ماه سال ۹۶ رقم خورد، خودکشی دختربچه‌ای به نام زینب به دلیل نداشتن لباس عید که فروردین امسال در شهرستان هلیلان به وقوع پیوست، خودکشی پسربچه ۱۱ ساله در شهرستان بوشهر که مهرماه امسال به خاطر نداشتن گوشی تلفن همراه برای شرکت در کلاس مجازی اتفاق افتاد. این اتفاق‌های تلخ و اتفاق‌های بیشتر که با یک برآیند ساده می‌توان به صرافت دریافت قابل پیشگیری بودند و در صورتی که هر مسئولی در جای خود به وظیفه قانونی و فرا‌تر از آن به وظیفه انسانی‌اش عمل می‌کرد، خانواده‌هایی تا ابد سوگوار عزیزانشان نمی‌شدند.

سال‌هاست اتوبوس‌های مسافربری با وجودداشتن نقص فنی حرکت می‌کنند، هواپیما‌ها با وجود داشتن ایراد فنی پرواز می‌کنند، ساختمان‌های بلندمرتبه‌ای با وجود داشتن تخلف‌های بسیار پذیرای انبوه مردم هستند و تخلف‌هایی از این دست که در ذهن همه مردم به وفور وجود دارد. این اتفاق‌ها در حالی در جریان بوده و هست که هر سازمان و نهاد برای خودش بازرسی‌های عریض و طویلی دارد که در جای خود مدعیان بزرگی هستند که چشم به روی وظایف خود بسته‌اند و ظاهراً به کاری دیگر مشغولند که این گونه جامعه به ناگاه سوگوار می‌شود. مخلص کلام در مواجهه با این حوادث که عمدتاً قابل پیشگیری است، ذکر این ضرب‌المثل ژاپنی است که می‌گوید: «به خاطر میخی نعلی افتاد، به خاطر نعلی اسبی افتاد، به خاطر اسبی سواری افتاد، به خاطر سواری جنگی شکست خورد، به خاطر شکستی مملکتی نابود شد و همه این‌ها به خاطر کسی بود که میخ را خوب نکوبیده بود.»
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
رهنماتاگ
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۴:۲۸ - ۱۳۹۹/۰۹/۲۹
0
0
سپاس سرباز
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار