سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: مد هرچه باشد، خوب یا بد، اخلاقی یا غیراخلاقی، ارزشی یا غیرارزشی، نکته مهم شیوه برخورد با آن است، در تأیید یا رد آن نباید افراطی یا احساسی برخورد کرد. چنانچه انسان به دنبال زندگی قبلی خود باشد و نخواهد آن را تغییر دهد و خواهان خلق چیز جدیدی نباشد، جامعه هیچگاه پیشرفت نخواهد کرد، اما باید دید هدف از مد چیست؟
از خودکم بینی تا خودنمایی
گاهی هدف از مدگرایی، جلوهگری، خودنمایی و تفاخر به دیگران است. این ویژگیها که از برخی ضعفهای روحی انسان، چون خودکمبینی و حقارت ریشه میگیرد، موجب میشود افراد با پناه بردن به هر فکر و عمل ممکن، از جمله ایجاد تغییر شکل حتی غیرعادی در ظاهر، تغییردادن وسایل زندگی و دگرگونی در رفتار و گفتار، توجه دیگران را به خود جلب و ظاهراً خود را از گم شدن در جامعه رها کنند.
گاهی هدف از مدگرایی، تقلید از الگوهای غیر همکیش است، چنانکه پیروان اینگونه مدها، انتساب به فرهنگ غیرخودی را برای خود افتخاری بزرگ و ارزشمند میپندارند. آنها میکوشند در شیوههای رفتاری از جمله پوشیدن، خوردن، حرف زدن، تفریح کردن، لذت بردن و به طور کلی در سبک زندگی، مانند غیر همکیشان خود رفتار کنند و از آخرین دستاوردهای مصرفی آنان بهرهمند شوند. در حقیقت، این گروه از مدگرایان، چگونگی و حالتهای ظاهری دیگران را به جای حقیقتهای زندگی خود مینشانند و از هستی و داشتههای خویش بیگانهمیشوند.
مد یک نیاز واقعی است یا کاذب؟
برطبق نظریه مازلو روانشناس امریکایی به طورکلی تمامی رفتارهای انسان در راستای برآوردهکردن نیازهای او میباشد و انسان سعی میکند در قالب رفتارها یا واکنشها به نیازهای خود پاسخ دهد. مدگرایی نیز یکی از رفتارهایی میباشد که ما طی آن به طور ناخودآگاه به نیازهای خود پاسخ میدهیم. به اعتقاد مازلو نیازهای انسان پنج دسته میباشد که عبارتند از: نیازهای جسمانی (اساسیترین نیازهای حیات مثل غذا و آب)، نیازهای امنیتی (محیط فیزیکی و احساسی مطمئن)، نیازهای تعلق داشتن (برقراری دوستی و پذیرش از سوی دیگران)، نیازهای احترام (شناخت، توجه و نیاز از سوی دیگران) و نهایتاً نیازهای خودشکوفایی (تعالی و پیشرفت، بالاترین دسته نیازها.) به گفته مازلو احترام یا ارزش و منزلت یکی از نیازهای مهم انسان میباشد. جوانان نیز بر حسب مقتضیات سنی میخواهند از ارزش واحترام دیگران برخوردار باشند و برای رسیدن به این هدف از ابزارها و شیوههای مختلف استفاده میکنند؛ برخی از طریق درس خواندن، عدهای با ورزش و هنر و برخی نیز با تغییرات ظاهری باب روز، اظهار وجود مینمایند. بنابراین از لحاظ روانی مد با خودنمایی و نیاز به جلب توجه دیگران به خود بستگی دارد، بنابراین به نظر مازلو، علت مدگرایی افراد، وجود نیاز احترام یا مورد توجه دیگران واقع شدن هست که یکی از نیازهای اصیل در وجود آدمی است. به این وسیله نظر مازلو به نوعی در مقابل نظر مارکوزه قرار میگیرد، زیرا مارکوزه پدیدهای مانند مدگرایی را جزو نیازهای کاذبی میداند که جهان سرمایهداری با استفاده از آن سعی دارد مردم را از نیازهای اصیل و راستین غافل سازد؛ در حالی که مازلو آن را از مصادیق نیازهای اصیل در وجود آدمی میداند.
مد، نابربریهای اجتماعی و چشم و همچشمی
برخی جامعهشناسان ریشه مد و مدسازی و مدگرایی را در نابرابریهای اجتماعی میدانند که به عنوان مد، آن را در جامعه مطرح کنند. رقابت و چشم و همچشمی با دیگران: انگیزه رقابت و چشم و همچشمی با دیگران، از دیگر عوامل پیروی از مد در بین جوانان و نوجوانان محسوب میشود. این انگیزه، در همه افراد وجود دارد و به گونههای مختلف بروز میکند. رقابت اگر در زمینههای مثبت جهت داده شود، باعث پیشرفت و رشد و تکامل معنوی فردی میشود، اما اگر جهتگیری آن به سوی امور مادی و مدپرستی باشد و فرد، سعی کند از لحاظ ظاهری (و مثلاً در سبک و شیوه لباس پوشیدن) از دیگران عقب نماند، آسیبهایی را به همراه خواهد داشت.
مدگرایی و الزام دوستی
مدگرایی و التزام ناشی از دوستی یکی از عوامل پیروی از مد در بین جوانان و نوجوانان، ترس و نگرانی از مجازات سوی دوستان است؛ بنابراین تحقیر و تمسخر، پوزخند زدن و متلک گفتن اطرافیان و ترس از آن باعث میشود که جوانان و نوجوانان از مدهای رایج پیروی کنند.
افرادی هستند که با تعویض و تغییر هر روزه لباس و آرایش خود و خریدن لباسهای گران قیمت و مد روز، درصدد جلب توجه دیگران برمیآیند. استفاده از لباسهای چسبناک و براق و رنگارنگ، جورابهایی شبیه تور ماهیگری، کفشهایی با پاشنههای خیلی بلند، آرایش تندی با رنگهای غیر طبیعی و... (که بیش از همه در بین جوانان و بهخصوص دختران رایج است)، باعث جلب توجه دیگران شده، نگاههایی را به خود معطوف میدارد.
مدگرایی و تشخصطلبی
برتری جویی و تشخصطلبی از دیگر عوامل پیدایش مد در بین جوانان است. افرادی که خود را برتر از دیگران و مربوط به قشر مرفه جامعه میدانند، سعی میکنند این برتری را در گویش، لباس پوشیدن، محیط آرایی و سبک آرایش و زیور آلات خود نشان دهند و بنابراین مدهای جدید را مطرح میکنند. تورشتاین وبلن مد را وسیلهای برای اینکه افراد، نشاندهند ثروتمند و با شخصیت یا دارای اندیشهای خاص هستند، میداند و موردتوجه واقع شدن عامل تقلید از مد و مدگرایی است.
افراط و تفریط در مدگرایی
جدا از خوب بودن و بد بودن آن، افراط و تفریط در هر اموری خود نوعی نابهنجاری تلقی میشود. زیبابودن و شیکپوش بودن تقلید از مد تا جایی لازم است که آرامش درونی فرد را ازبین نبرد و فرد دچار چالش و استرس نشود. جدا از بار مالی و هزینههای اضافی ناشی از آن و اسرافکردن، تقلید کورکورانه از مد و مدگرایی در روابط بین خانوادگی حتی روابط میان فردی و حتی رابطه خود با کل اجتماع اثرگذار است. اینکه فرد به هر طریقی هر لباسی یا هر کالای لوکس و بهاصطلاح لاکچری را بخواهد تهیه کند و اگر غیر از این کار انجام دهد، دچار سرخوردگی و نداشتن اعتماد به نفس شود کهای وای مرا نمیبینند، من دوست داشتنی و زیبا نخواهم بود، یا اینکه دچار احساس وارونه شده باشد با برآوردهشدن احساس تأیید طلبی فرد دچار نوعی اعتماد به نفس کاذب میشود. با مطرحکردن این نکات؛ هدف نویسنده این نیست که بگوید شیک نباشیم یا لباس آراسته و زیبا به تن نکنیم، بلکه هدف بیان این نکته است که زیادهروی در هر اموری تابو شکنی محسوب میشود و خود نوعی نابهنجاری است.