کد خبر: 1028935
تاریخ انتشار: ۰۷ آذر ۱۳۹۹ - ۲۲:۳۵
در یک بیمارستان روانی، بیماران هر روز صبح دور هم جمع می‌شدند و هر کس خود را یکی از مشاهیر بزرگ جهان معرفی می‌کرد. یکی فلان سیاستمدار بزرگ می‌شد و آن دیگری هنرمند مشهور و جالب اینکه همه هم می‌پذیرفتند که مثلاً فلانی چرچیل است و دیگری ونگوگ تا اینکه یک روز یکی گفت: «من دیه‌گو مارادونا هستم.» همه نگاهی از سر تمسخر به او کردند و یکصدا گفتند که هیچ‌کس «مارادونا» نمی‌شود تا مارادونا به قول خودش متوجه شود که چه بلایی سر خودش آورده و مردم چه نگاهی به او دارند.
فريدون حسن
سرویس ورزشی جوان آنلاین: هیچ‌کس مارادونا نمی‌شود، این جمله‌ای است که حالا بیشتر از هر زمان دیگری معنا پیدا کرده است. چهارشنبه شب وقتی دنیا مبهوت خبر درگذشت اسطوره فوتبال خود شد، همه خوب فهمیدند که هیچ‌کس مارادونا نمی‌شود. مارادونا را باید دید نه اینکه نوشت؛ اصلاً فوتبال بی‌مارادونا یعنی هیچ. فوتبال بی‌مارادونا یک مرده متحرک است، حالا هرچه می‌خواهد مسی، رونالدو، دیبالا، بنزما، بکهام، زیدان و لواندوفسکی داشته باشد.

این را ما که با دریبل‌های کشویی، چیپ‌های استثنایی، کاشته‌های مهار نشدنی و لایی‌های شور‌انگیز او آن هم در سال‌هایی که خبری از اینترنت، موبایل و فضای مجازی نبود، فریاد می‌کشیدیم و شاد می‌شدیم، نمی‌گوییم، بلکه خود این ستاره‌های فوتبال می‌گویند که مارادونا یکی بود و دیگر نیست. وقتی پله، سلطان فوتبال جهان در حسرت فقدان او آرزو می‌کند که همبازی او در آسمان‌ها باشد یا زیدانی که می‌گوید مارادونا در ذهنش حک شده و منبع الهام اوست. راستی در بین این همه ستاره امروز فوتبال کسی را سراغ دارید که در نیمه‌نهایی جام‌جهانی و ضربات پنالتی تا جلوی توپ با پای راست برود، ولی با چپ ضربه بزند تا جهان فوتبال انگشت به دهان بماند. پس با این اوصاف این تعریف‌ها از کسانی، چون پله و زیدان تکلیف بقیه روشن است. جز ستایش چیزی شایسته مارادونا نیست.

مارادونا را باید در چشم‌های مردم حومه بوینس‌آیرس جست‌وجو کرد. در چشم هواداران بوکا جونیورز، اما نه سراغ مارادونا را باید از ناپلی‌ها گرفت. همان‌هایی که با او از حضیض ذلت به قله و اوج عزت و شهرت رسیدند. همانجا که مردمش اگر مسیح را نمی‌شناختند حتماً «دن دیه‌گو» را می‌پرستیدند. هرچند که دست‌آخر مافیای همین ناپل نابودش کرد، وقتی تحمل نکرد یکی غیر از خودش بر قلب، روح و جسم مردم ناپل احاطه و رهبری داشته باشد. مارادونا همه چیز مردم ناپل بود، وقتی در کمتر از پنج سال دو بار آن‌ها را قهرمان ایتالیا کرد و یک‌بار هم بر قله اروپا ایستادند. با این اوصاف طبیعی بود وقتی در نیمه‌نهایی جام جهانی ۹۰ بین ایتالیا و آرژانتین، دومی را برگزیدند و مارادنا را تشویق کردند تا راهی فینال شود. همان فینالی که فیفا نخواست اسطوره برای دومین بار متوالی جام جهانی را بالای سر ببرد که اگر می‌برد آن وقت دیگر...

مارادونا، مارادونا شد، چون خودش بود با تمام حواشی‌ها، کج‌خلقی‌ها و کج‌رفتاری‌هایش فقط خودش بود و همین باعث شد که همواره محبوب بماند. مارادونا را باید در عقاید ضداستعماریش جست‌و‌جو کرد، عقایدی که خیلی وقت‌ها پشت اعتیاد و حاشیه‌سازی‌هایش پنهان شد، ولی او صراحتاً و بدون ترس آن‌ها بیان می‌کرد، درست مانند وقتی که در نشست سال ۲۰۰۵ کشور‌های امریکایی اعلام کرد «بوش را متوقف کنید» و با حضور جرج دابلیو بوش، رئیس‌جمهور وقت امریکا در آرژانتین مخالفت کرد یا وقتی که در سال ۲۰۰۷ با حضور در برنامه هفتگی تلویزیونی چاوز فراتر رفت و گفت: «من از هرچه از امریکا می‌آید، متنفرم. با تمام توان از آن متنفرم.» مارادونا را می‌توان در چشمان کودکان فلسطینی هم دید، وقتی در حمایت از آن‌ها و ضدرژیم غاصب و کودک‌کش صهیونیستی اعلام کرد: «من قلباً یک فلسطینی هستم.»

طبیعی است که سربازان ملکه در انگلستان ته دل‌شان شاد باشد از اینکه زننده گل قرن به آن‌ها دیگر نیست. طبیعی است که با تیتر‌های معنادار وانمود کنند که از فقدان مارادونا ناراحت هستند. مارادونا انتقام سختی بابت جزایر مالدیناس که آن‌ها فالکلند می‌خوانندش از آن‌ها گرفت. انگلستان «دست خدا» را هیچ‌گاه فراموش نخواهد کرد و حالا بیشتر از همیشه ضرب‌شصت آن دست را احساس می‌کند. طبیعی است که امروز آن‌ها خواهان VAR باشند، حتی اگر بگویند می‌خواهیم که برگردد!

دن دیه‌گو تکرار شدنی نیست، مردی برای تمام فصول. فوتبال جهان در فقدان او به کما رفته شاید هم مرده و صدایش
در نمی‌آید.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار