سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: این روزها امر به معروفها پا را فراتر از نماز و روزه نهادهاند و در بسترهای متنوعی گام نهادهاند. این روزها امر به معروف اجتماعی، بسیار چشمگیر است. یعنی ما به عنوان مردم یک ملت باید مراقب این اوامر باشیم و فروع دینمان را به درستی انجام هیم.
ما به عنوان مخاطب حق داریم سازندگان فرهنگی و هنری کشور را به ساخت برنامههای مناسب اخلاق و مناسبات خانواده ایرانی سوق دهیم. امر به معروفمان در حد تماس با روابط عمومی صدا و سیماست یا نوشتن نقد آنچه بر قاب میبینیم تا از فیلمهای خوب و مناسب دفاع کنیم و برای هر چیزی که به اسم فیلم به خوردمان میدهند، اعتراض کنیم. اگر منفعل نباشیم و برای بودجههایی که به اسم سلایق ما و برای ما خرج میشوند حساب بخواهیم آن وقت دیگر تلویزیون ملی، مجبور به ارتقا کارهایش میشود، چراکه زیر ذرهبین مخاطب است و خودش را با شعور مخاطب هماهنگ میکند. حق داریم از مسئولان پوشش مناسب بخواهیم و اگر لباسی خارج از عرف فرهنگیمان روانه بازار شد، به آن معترض شویم. حتی اگر شده با نخریدن نشان دهیم که ناراحتیم. این خودش عین نهی از منکر است، اما در لفافه و بسیار تیزبینانه. کاری که ما اصلاً نمیکنیم و بیشتر از مدهای عجیب و غریب استقبال میکنیم و به دورشدن از فرهنگ اصیلمان دامن میزنیم. نخریدن ما حکم نهی از منکر دارد. اگر هر جنس بیکیفیتی را که صرفاً برای منافع خودشان به خوردمان میدهند نخریم و بازار بخوابد، بسیاری از مشکلات ما حل میشود. ما این روزها به همبستگی ملی نیاز داریم. به اینکه پشت هم و در کنار هم بمانیم. فرقی نمیکند سوژه فرهنگی باشد یا سیاسی. مهم واکنش ما به این اتفاق است. ما نیاز داریم کالای ایرانی خرید کنیم و اگر کسی را دیدیم که در حال خرید مشابه خارجی است توجیهش کنیم که ایرانی بهتر است. آن هم به هزار و یک دلیل! ولی قبل از توجیه دیگران خودمان باید اهل مطالعه باشیم و بتوانیم از ادعایی که میکنیم به خوبی دفاع کنیم.
این روزها یکی از ابزارهای اجتماعی امر به معروف یا برعکس نهی از منکر، استفاده از فضای مجازی است. آدمهای زیادی حتی اگر اعتقادات مذهبی محکمی نداشته باشند، به خوبی میتوانند این مقوله را به بهترین نحو سامان دهند. خوشبختانه در این حوزه اتفاقات خوبی افتاده و ما هر روز شاهد پیشرفت امر به نیکی هستیم. بسیاری از کمپینهای اجتماعی فرقی با این فریضه ندارند. شاید در حوز ه دین نباشد، اما، چون با زندگی مردم در ارتباط است پس مهم و کارگشاست. مثلاً این روزها به بازیافت پسماندتر و خشک زیاد توجه میشود. طرفداران محیطزیست هر روز بیشتر میشوند و اعمال خیرخواهانه زیادی از آنها سر میزند. ساخت بطریها بیشتر میشود، اما آگاهی مردم هم بالاتر میرود و کمتر در طبیعت رها میشوند. حیوان آزاری کمتر شده و حالا خیلی از مردم طرفدار حقوق حیوانات هستند. حالا تشویق به کتابخوانی هر روز در صفحات مجازی رخ میدهد و مردم زیادی را با کتاب و موسیقی آشتی دادهاند. حالا مردم با این صفحاتشان قدرتی برابر با ستاد امر به معروف دارند و میتوانند به سهم خودشان در اشاعه نیکیها مؤثر باشند. به همان نسبت بدیها بیشتر به چشم میآید و افراد عادی بیشتری در مقابلش موضع میگیرند. فضای مجازی برای آمر به معروفها خوب است و تعامل مردم و مسئولان را زیاد کرده است. من به خاطر دارم قبلاً مردم برای یک مشکل شخصی یا شهریشان به هر دری میزدند تا نامهشان به طور خصوصی دست قاضی یا رئیس قوه قضائیه برسد. تازه اگر میرسید و اگر شانس خواندن پیدا میکرد، ولی حالا اوضاع فرق کرده است. مردم به راحتی به صفحات مسئولان دسترسی دارند و به راحتی با آنها در تعامل هستند و خواستهشان را مطرح میکنند. حالا بسیاری از پروندههای مهم با تعداد زیاد نظرات کاربران موفق به نظر اول میشوند و شانس دیده شدن مییایند. این روزها هشتکها هم اهرمی برای امر به معروف شدهاند. کوتاه و موجز به اصل مطلب اشاره میکنند و با زیاد دیده شدن در مقابل چشمان مخاطب برایش عینیت مییابد. حتی مشاهیر ما هم از این هشتکها بیبهره نیستند و دیگر کمتر کسی از استوریهای اینستاگرام غافل میشود که اخبار فرهنگی ولادت یا وفاتشان را نداند. مردم در خانههایشان بودند و همه در وحشت از ویروس کرونا به سرمیبردند. تنها چیزی که آنها را کنار هم، اما دور از هم آرام میکرد هشتکهای در خانه بمانیم و ماسک بزنیم و حمایت از مدافعان سلامت بود. هرچند کوتاه بود، اما فرهنگ سپاسگزاری یک ملت را آزمود و تفکرات مختلف را کنار هم گرد آورد. این هنر دنیای مجازی بود که توانست دلها را در روزهای کرونایی کنار هم نگاه دارد.
این روزها بسیاری از پستهای افراد هم شبیه فریضه است. آنهایی که تجریبات تلخشان را از کرونا به اشتراک میگذارند و مردم را نسبت به بیتفاوتیهایشان اگاه میکنند. هر کسی به سبک خودش سعی دارد گامی در جهت روشنگری بردارد و افراد بیشتری که خودشان را به خواب زدهاند، بیدار کند.
این روزها مردم این واجب شرعی را میتوانند در کوچه و خیابان احیا کنند، با تذکراتشان با جدیت و درخواست کردن حقشان. این روزها ماسک نزدن و رعایت نکردن پروتکلهای بهداشتی عین حقخوری است و افراد دیگر حاضر نیستند نسبت به حق خود کوتاه بیایند. به همین دلیل نسبت به آنچه آزارشان میدهد، حساس میشوند. اگر کسی در اماکن عمومی ماسک نزده باشد یا موقع مکالمه با آنها سرش را در حلق طرف فرو کند، حتماً به رفتارش عکسالعمل نشان داده میشود. این روزها اگر کسی بخواهد بیتوجه به شرایط موجود و صرفاً از سر خودخواهی، مراسم تولد یا عروسی بگیرد باید او را نهی کرد. شاید عدهای دلخور شوند، اما شب با وجدان آسوده میخوابید که کسی با بیاحتیاطی شما درگیر کرونا نشده است. این روزها اگر کسی خواست دست بدهد باید او را با آرامش از خود دور کنید. این روزها دوره خانه ماندن است و امر به خانه ماندن و کاری نکردن مهمترین فریضه است. اگر کسی خواست مهمانتان شود مخالفت کنید و با اجرای این فریضه و دست در دست هم کرونا را شکست بدهیم و ایرانمان را به روال عادی و دور از هراس بازگردانیم.