سرویس بین الملل جوان آنلاین: برای پاسخ به این پرسش به چهار سال پیش و انتخاب «دونالد ترامپ» بهعنوان رئیسجمهور ایالات متحده باید بازگشت. از آن زمان تاکنون چه در عرصه داخلی و چه بینالمللی ترامپ دست به اقدامات خارج از عرف بسیاری زده که نتایج فاجعهباری را برای این کشور به بار آورده است، از جمله خروج از قراردادهای بینالمللی و بدعهدیهای فراوان نسبت به دیگر کشورها و حتی متحدان نزدیک به خود، اعلام خروج از سازمان بهداشت جهانی و قطع بودجه آن، سیاستهای نامعقول اقتصادی- اجتماعی که سببساز افزایش بیکاری و رشد نژادپرستی در داخل امریکا شده است، بیتوجهی به قراردادهای بهداشتی در اوج بیماری کرونا، تشویق و ترغیب و مسلح شدن راستگرایان افراطی و سرانجام سیاستهای ضدمهاجرتی غیرانسانی. این دست اقدامات در جامعه ایالات متحده با وجود موافقان، اما مخالفان بسیاری نیز پیدا نمود. این رخدادها باعث شد بسیاری از رأیدهندگان منفعل، تلاش کنند بر سر دو راهی آیندهای بد و بدتر یکی را انتخاب کنند.
دور از انتظار نبود که در آستانه انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده، بیش از هر زمان دیگری شاهد جامعه دو قطبی این کشور باشیم. با وجود اینکه دیری است شکافهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی عمیق در این کشور زبانه میزند، اما هیچگاه به این شدت خود را نشان نداده بود. براساس آمار وبسایت «Poverty USA» بیش از ۱۷ میلیون امریکایی در فقر مطلق به سر میبرند و بیش از ۹۳ میلیون نفر نزدیک به خط فقر هستند و با استناد به توئیت برنی سندرز، بیش از نیم میلیون بیخانمان و ۱۵ میلیون کودک فقیر در جامعه امریکا در حال زندگی هستند. این دسته مسائل، عامل مهمی در مشارکت گسترده شهروندان این کشور در انتخابات ریاست جمهوری اخیر بود. تعداد آرای بالا و نزدیک دو نامزد گویای این جامعه دوپاره است. پذیرفتنی است که ایالات متحده نیز مانند بسیاری از کشورها دارای شکافهای سیاسی و اجتماعی باشد، اما با این تفاوت که هر چه میگذرد، بر عمق و شدت این شکافها افزوده و مدیریت آنها ناممکنتر میشود. بهعنوان مثال، شکاف نژادی و به دنبال آن خشونت علیه سیاهپوستان، سرخپوستان، افراد لاتینتبار و مکزیکیها، آسیاییها، یهودیان و امریکاییهای ایتالیاییتبار نهتنها پایان نیافته، بلکه بر شدت آن افزوده شده است. به این ترتیب، در زمینه اجتماعی - هویتی در عرصه داخلی ایالات متحده، شاهد گسست و شکاف فراگیری هستیم که با قتل «جورج فلوید» تشدید شده و تاکنون ادامه داشته است.
در تاریخ امریکا، همواره نژادپرستی نهادینه بوده، بهگونهایکه از زمان کشف قاره، تلاش برای از بین بردن ساکنان بومی آن، رواج بردهداری و به تبع تبعیض گسترده علیه رنگینپوستان ادامه داشته است. اکنون به سبب این تبعیضهای عریان، زنجیرهای از شورشها و اعتراضات مرگبار در جریان است که نتیجه آن انتقادهای گسترده از برخورد پلیس و تصمیم برخی ایالتها به حذف آن، از بین رفتن گسترده اموال عمومی، مرگ دهها تن و به آتش کشیده شدن پرچم ایالات متحده به دست شهروندان امریکایی است. در کنار حمایت ترامپ از تبعیض نژادی و نابرابریها، سخنان گاه و بیگاه علیه برخی ادیان و فرهنگها نیز باعث فزونی اعتراضهای اجتماعی در امریکا شده است.
این شرایط، اما در هنگام انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده به نحو عریانی خود را در عرصه سیاسی نشان داد. حامیان چنین وضعی که عمدتاً از مناطق روستانشین بودهاند و مخالفان آن که غالباً در شهرها سکونت دارند. حامیانی که به نفع ترامپ و جمهوریخواهان رأی دادند و مخالفانی که بایدن و دموکراتها را در وضعیت فعلی راه چاره میپندارند.
اقدامات و سخنان ترامپ در بحبوحه انتخابات بر این بحران بیش از پیش افزود. از مدتها پیش دونالد ترامپ حامی کاهش آرای پستی، محدود کردن صندوقهای رأیگیری در محلههای فقیرنشین و منع رأیگیری برای زندانیان بوده است. او با تشویق گروههای نژادی سفیدپوست و حمایت از رادیکالهای نژادپرست مسبب ایجاد خشونت و فضای رعبآوری میان مردم ایالات متحده شد؛ رسانههای منتقد و مخالف را به باد انتقاد گرفت و از وضعیت اضطراری گاه و بیگاه برای تضعیف آزادیهای مردم استفاده کرد و اکنون نیز شکست در انتخابات را به بهانه تقلب نمیپذیرد. این وضعیت باعث نگرانی بسیاری در امریکا شده و احتمال درگیریهای مسلحانه پراکنده پس از انتخابات را دامن زده است.
بیدلیل نبوده است که در تاریخ ایالات متحده، برای نخستینبار رسانههای تصویری سخنان یک رئیسجمهور را برای اصلاح قطع کنند، چه رسد به اینکه پخش آن را متوقف کنند. این وضعیت به جایی رسید که غولهای رسانهای طرفدار ترامپ همچون «فاکس نیوز» و «نیویورک پست»، با دیدی انتقادی به سخنان ترامپ پرداخته و از او دوری جستهاند. نیویورک پست که تا پیش از انتخابات، گزارشهای تندی علیه «بایدن» و فعالیتهای پسر او در اوکراین منتشر کرده بود، اما اینک از بایدن حمایت و از سخنان ترامپ در مورد تقلب در انتخابات انتقاد کرده است. همه این رسانهها از تشدید دوقطبی شدن جامعه ایالات متحده و افزایش شکافهای اجتماعی در هراسند.
در این وضعیت رسانههای امریکا سعی بر آن دارند با جلوه دادن وجود ابردموکراسی و انتخابات سالم در این کشور، طعم شکست را به ترامپ بقبولانند و او را از تفکر تقلب در انتخابات دور نمایند، اما عوامگرایی ترامپ باقی خواهد ماند و طی سالهای پیش رو عجیب نخواهد بود که نفوذ قابلملاحظهای بر انتخابات پیش رو داشته باشد. به وضوح، بسیاری از طرفداران ترامپ، «جو بایدن» را بهعنوان رئیسجمهور ایالات متحده نخواهند پذیرفت و خود ترامپ نیز بعید به نظر میرسد شکست را بپذیرد. این واقعیت که بسیاری از امریکاییها با وجود رخدادها و سابقه چهار سال گذشته، دوباره به ترامپ رأی دادند، نشان میدهد که چه رفتاری در ایالات متحده پذیرفته شدنی است؛ این موضوع برای کشوری که خود را مهد دموکراسی و حقوق بشر میداند! ویرانگر است و دیگر فرقی نمیکند چه کسی در کاخ سفید قرار داشته باشد.