سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: چگونه است ما برای درمان بیماریهایی که بدانها مبتلا میشویم حتی یک بیماری خیلی جزیی، به پزشک مراجعه میکنیم و طبق دستورش روند درمان را تا بهبودی کامل پیش میگیریم، اما برای دردهای درونی که مبتلایشان شدهایم، کاری نمیکنیم و قدم از قدم برنمیداریم و گاهی حتی اصلاً خودمان را بیمار نمیدانیم؟ نزدیکترین فرد به ما، پدر و مادر، همسر، فرزندان و... هستند. اگر ما دچار این عارضه بدخویی و بدخلقی باشیم هزاران بار با کلام و گفتارمان آزردگی خاطر آنان را فراهم میآوریم. گاهی بر سر پدر و مادر پیرمان که این زمان بیشترین نیاز را به ما دارند فریاد کشیده و دلشان را میشکنیم، با وجود پیری و ناتوانیشان و اگر چنانچه دچار بیماری و مشکل خاصی بوده و نیاز به مراقبت دائم داشته باشند، آنان را مزاحم زندگی و به عنوان یک گرفتاری و مشکل به حساب آوریم و بسیاری موارد دیگر از بداخلاقیهایمان با والدین.
خداوند متعال هوای پدر و مادر ما را دارد و پس از اطاعت از خودش، اطاعت از والدین را بر ما واجب ساخته است تا جایی که دوست ندارد و نمیپسندد خارج شدن حتی کلمهای همچون «اف» از دهان ما را. باید سپاسگزار پروردگار بود که به ما عمر بخشیده و تا این زمان زنده و سلامت نگهمان داشته، درست زمان پیری پدر و مادرمان. در این زمان با جان و دل آماده خدمتگذاری باشیم و فرصت و نعمت به دست آمده را غنیمت بزرگی بشماریم و آن را کمارزش تلقی نکرده و به سادگی از دست ندهیم. میتوان زبان به شکرش همیشگی ساخت و این گونه گفت: «خداوندا! شکرگزار تو هستم که به من نعمت سلامتی دادهای، الحمدلله به خاطر نعمتهای بیشمارت. اینکه کارهایشان را خودم میتوانم انجام دهم، اینکه خداوند این وظیفه و مسئولیت را بر عهده من قرار داد و این قطعاً توفیقی از جانب پروردگارم است.» هر کاری که برایشان انجام میدهی، از کوچکترین تا بزرگترین آن، حتی بابت هر لقمه غذایی که به دست خودت به دهان پدر یا مادر پیرت میگذاری خدا را شاکر باش. البته یک موقعی اگر پدر و مادری بدخو و بداخلاق باشند، آیا بدخلقی و بیحوصلگی آنها ما را هم وادار به عکسالعملی از جنس رفتار آنان میکند؟ یا در مقابلشان سکوت اختیار کرده و بر مهربانی و محبت خود میافزاییم؟
خداوند بندههایش را به شیوههای مختلف مورد امتحان و آزمایش قرار میدهد. ممکن بود اگر جور دیگری آزمایش و امتحان شده بودیم، سربلند بیرون نمیآمدیم. چه بسا که رد میشدیم. اگر مادر در کنارت نبود، اگر تنهای تنها میخواستی کارهای پدر را انجام دهی، آن موقع وضعیت چگونه بود؟ الحمدلله که مادر در کنار تو است و پا به پای تو در مراقبت از پدر میکوشد. یا زمانهایی که برای درس و کلاس میروی یا کار دیگری برایت پیش میآید، خیالت راحت است که در غیاب تو مادر هست و جای هیچ گونه نگرانی وجود ندارد. هرچند خودش هم به خاطر مراقبت از پدر و وضعیت جسمی که دارد توان و انرژیاش تقلیل یافته، اما همچنان تکیه گاه محکم و استواری است. پس خوب بنگریم. کمی تامل کنیم و ببینیم آخر مگر رفتار توام با خوشخویی و خوشرویی با والدین مان هزینهای میخواهد؟ یا هزینه بردار است؟ یا چیزی به ازای آن از ما کسر میشود؟ به قول سهراب سپهری: «چشمها را باید شست جور دیگر باید دید.»