سرویس حوادث جوان آنلاین: سال۹۷ مأموران پلیس تهران از درگیری میان دو مرد میانسال در منطقه سعادتآباد باخبر و راهی محل شدند. اولین بررسیها حکایت از آن داشت که درگیری میان دو میوه فروش دورهگرد اتفاق افتادهاست که در آن درگیری یکی از آنها به نام جمال به خاطر آسیب به یکی از چشمانش به بیمارستان منتقل شده است.
تحقیقات در این زمینه ادامه داشت تا اینکه جمال در حالیکه چشم راست وی تخلیه شدهبود، از بیمارستان مرخص شد و از متهم که امیر نام داشت، شکایت کرد. او در توضیح گفت: «متأهل هستم و چند فرزند دارم. من میوهفروش دورهگرد هستم. هر روز صبح زود به میدان ترهبار میرفتم و بعد از خرید میوه، آنها را با چرخ دستی در منطقه سعادتآباد میفروختم. امیر هم در آن منطقه با خودروی وانتی که داشت میوه میفروخت. امیر همیشه اعتراض میکرد و میگفت کاسبی او را به هم زدهام به همین خاطر نباید در آن منطقه میوه بفروشم.»
شاکی درباره درگیری گفت: «آن روز امیر دوباره اصرار داشت بساطم را جمع کنم و به منطقه دیگری بروم. قبول نکردم و کار به درگیری کشید و در آن درگیری او با چوبی که روی آن یک میخ بود ضربهای به چشمم زد. بلافاصله به بیمارستان رفتم، اما آن ضربه باعث شد چشم راستم تخلیه شود.»
با طرح این شکایت امیر ۳۷ساله بازداشت شد. آن مرد مورد بازجویی قرار گرفت، اما جرمش را انکار کرد. با انکار متهم، اما با رصد دوربینهای مداربسته و شواهد و قرائن موجود، کیفرخواست علیه وی صادر شد و پرونده بعد از کامل شدن تحقیقات، روز گذشته روی میز هیئت قضایی شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران قرار گرفت. بعد از اعلام رسمیت جلسه از سوی قاضی کیخواه، شاکی در جایگاه قرار گرفت و با طرح شکایتش گفت: «تنها درآمدم میوه فروشی بود. حالا با داشتن چند فرزند و از دست دادن یکی از چشمانم گذران زندگیام برایم خیلی سخت شده است. حاضر به گذشت نیستم و درخواست قصاص دارم.»
در ادامه متهم درجایگاه ایستاد و گفت: «چند سالی است در منطقه سعادتآباد میوه فروشی میکنم. مدتی قبل از حادثه شاکی هم به آن منطقه آمد. من وانت داشتم و او با چرخ دستی میوه میفروخت. چند بار از او خواستم در منطقه دیگری کاسبی کند، اما قبول نکرد. این شد که روز حادثه وقتی به او اعتراض کردم شروع به فحاشی و به طرفم حمله کرد. قبول دارم با او درگیر شدم، اما ضربهای به صورتش نزدم.» در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد.