کد خبر: 1026232
تاریخ انتشار: ۱۷ آبان ۱۳۹۹ - ۲۲:۴۱
عشق به جهاد و خدمت در سیره سردار شهید سیدابراهیم کسائیان
اگر بخواهیم لیستی از سرداران بزرگ دفاع مقدس تهیه کنیم به یک لیست بلندبالا خواهیم رسید که نام‌های بزرگی در آن به چشم خواهد خورد. سردار شهید سیدابراهیم کسائیان نیز یکی از اسامی خواهد بود که در طول دفاع مقدس بار‌ها به نامش برمی‌خوریم و شرح رشادت‌هایش پیش چشمان‌مان می‌آید. اخلاص، توانمندی و شجاعت شهید کسائیان در حدی بود که ایشان را به عنوان یکی از بزرگ‌ترین فرماندهان دفاع مقدس می‌شناسیم.
آرمان شریف

سرویس ایثار مقاومت جوان آنلاین: سیدابراهیم از همان نخستین روز‌های پیروزی انقلاب اسلامی نقش مهمی را در تأمین امنیت زادگاهش که یکی از شهر‌های شمالی بود، برعهده گرفت. او یکی از مؤسسان کمیته انقلاب اسلامی و از مؤسسان بسیج و سپاه شهرستان سوادکوه بود و فعالیت‌های زیادی در این شهر داشت.


پس از آنکه جنگ تحمیلی شروع شد، سیدابراهیم تلاش بسیاری جهت رفتن به جبهه کرد، منتها به خاطر نقش مهمی که در پشت جبهه داشت با اعزامش موافقت نمی‌شد، اما ابراهیم را یارای ماندن نبود و هر طور بود باید خودش را به جبهه می‌رساند. روح بلند سید برای رفتن به جبهه آرام نبود و به عنوان یک بسیجی گمنام، عازم جبهه‌های غرب شد و برای اولین بار به کردستان رفت و در پاوه و نوسود حضور داشت که در آنجا مجروح و در بیمارستان پاوه بستری شد.


سلحشوری و شجاعت سیدابراهیم، مورد توجه فرماندهان قرار گرفت و مجدداً از او خواستند به عضویت سپاه درآید و این بار او به عضویت سپاه لشکر حضرت رسول (ص) استان تهران درآمد و در کنار فرمانده رشیدش، حاج‌احمد متوسلیان و یار دیرینه و قهرمانش، شهید بزرگوار حاج‌ابراهیم همت به مبارزه علیه دشمن پرداخت. توانایی‌ها و شجاعت و ایمانش او را تا معاونت طرح و برنامه لشکر ۱۰ سیدالشهدا رسانده بود.


سیدابراهیم در بیشتر عملیات‌ها با مسئولیت فرمانده گردان یا محور، حضوری فعال و تلاشگر می‌یابد. در عملیات خیبر شجاعتی وصف‌ناشدنی از خود بروز می‌دهد. در عملیات والفجر مقدماتی، والفجریک و والفجر ۴ توان بالای نظامی و مدیریت نظامی خود را به نمایش می‌گذارد و با رشادت تمام، به هدایت نیرو‌ها می‌پردازد. در مورد فعالیت‌های دوران دفاع مقدس ابراهیم، برادرش می‌گوید: «ابراهیم یک بار در راه نوسود به پاوه زخمی شد. گویا ضدانقلاب برای دستگیری ایشان کمین گذاشته بود چراکه او مسئول پایگاه بود، اما پیشمرگان کرد او را از کمین نجات می‌دهند. مدتی در بیمارستان پاوه بستری بود. در عملیات والفجر مقدماتی یک نارنجک کنارش منفجر می‌شود که صورت و تنش پر از ترکش می‌شود. به خاطر این مجروحیت، مدتی در بیمارستان بستری شد.»


همرزمانش به یاد دارند که شهید همت چقدر از مجروحیت سید غمگین شد و با چه سرعتی خود را به او رساند تا او را به پشت خط انتقال دهد. برادرش درباره ارتباط سیدابراهیم با حاج‌ابراهیم همت می‌گوید: «زمزمه‌های عارفانه ابراهیم، انسان را به اوج می‌برد و خستگی را از تن آدم بیرون می‌کرد. تواضع و فروتنی ابراهیم در برابر فرمانده‌اش «حاج‌همت»، برایم جالب و مثال‌زدنی بود. نفوذ معنوی و روحی شهید همت بر همه رزمندگان اسلام جلوه‌ای خاص داشت...»


آوردگاه‌های والفجر مقدماتی، ۴ و ۸، بدر، خیبر و مُسلم ا‌بن‌عقیل، از جمله میادین حضور ابراهیم به‌شمار می‌رود. ناگفته نماند او در عملیات خیبر و والفجر مقدماتی نیز مجروح و در بیمارستان تهران بستری شد. برادرش «جلیل» در این خصوص اذعان می‌دارد: «وقتی از این مسئله مطلع شدم، از اهواز به اصفهان رفتم. پدرم نیز همزمان از سوادکوه آمد و با هم به بیمارستان رفتیم. وقتی به آنجا رسیدیم، متوجه شدیم که جمعی از خانواده‌های شهدا برای دیدار از مجروحان به بیمارستان آمدند و با تک‌تک آن‌ها دیدار می‌کنند. وقتی به برادرم سیدابراهیم رسیدند، از او خواستند خواسته‌اش را بگوید؛ او هم در جواب خانواده‌های شهدا گفت فقط سلام مرا به تمامی خانواده‌های شهدا برسانید.»
سیدابراهیم در ۱۹/ ۱۰/ ۱۳۶۵ با حضور در عملیات کربلای ۵، در سمت مسئول محور لشکر ۱۰ سیدالشهدا در شلمچه، به خیل یاران شهیدش پیوست. شهید کسائیان، در بخشی از وصیتنامه‌اش به زیبایی تمام می‌گوید: «شیطان اگر بگذارد راه خدا را برویم، این راه آن‌قدر لذت‌بخش جلوه می‌دهد و مرده متحرک را زنده و پاک می‌کند. یک لحظه خالص در راه خدا بودن بیش از سال‌ها لذت دنیا ارزش دارد بخصوص موقعی که خون از بدن انسان جاری می‌شود، انسان احساس می‌کند که آسوده می‌شود و خدا از او راضی است و پدرم رضایت خدا چقدر خوب است.»

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار