سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: اجرای سیاستها و برنامهها تنها با ساز و کار سازمانی و ساختاری محقق نمیشود. فعالیتهای ترویجی و گفتمانسازی در ابعاد مختلف یکی از مهمترین لوازم اجرای سیاستهاست. گاهی اوقات سیاستها و برنامهها با وجود آنکه نوشته میشوند، اما، چون از پشتوانه تبلیغاتی و گفتمانی برخوردار نیستند، هیچگاه اجرایی نمیشوند. نمونههای متعددی از اجرای ناموفق این سیاستها به واسطه ضعف در گفتمانسازی وجود دارد. از سوی دیگر نمونههای موفقی هم وجود دارد که به دلیل گفتمان شدن آن موضوع، اهداف در شرایط بسیار خوبی محقق شدند.
مثال اول در این خصوص در زمینه پیشرفت علمی است. بدون شک رشد علمی چشمگیر و کمنظیر کشور در حوزه علم و فناوری نتیجه گفتمانسازی و فعالیتهای ترویجی انجام شده به ویژه توسط رهبری معظم انقلاب بوده است. دستگاههای مختلفی همچون شورای عالی انقلاب فرهنگی، معاونت علمی ریاست جمهوری، شورای عالی عتف و وزارت علوم از جمله نهادهایی هستند که در نتیجه گفتمانسازی انجام شده و تبیین ابعاد و ضرورت جهش علمی در کشور برای پیشرفت و تعالی، در به ثمر رسیدن این دستاورد سهیم بودهاند.
نمونه موفق دوم، گفتمانسازی در حوزه حمایت از تولید ملی است. پرچمدار گفتمانسازی برای حمایت از تولید ایرانی، مقام معظم رهبری هستند که در بیانات مختلف و در ابعاد گوناگون به معرفی ضرورت حمایت از تولید ملی و تثبیت آن در ذهن مخاطبان (بنا بر نوع مخاطب) اقدام نمودند. نتیجه این فعالیتها، راه افتادن کمپینهای مختلف تلویزیونی و رسانهای در حمایت از تولید ملی برای شهروندان، توجه بیشتر سیاستگذاران و مجریان به مقوله حمایت از تولید ملی، اهتمام تولیدکنندگان و سرمایهگذاران به حمایت از تولید ملی شد که تغییرات رفتاری خوبی را نیز به جا گذاشت که البته هنوز هم ادامه دارد.
موضوع آسیبهای اجتماعی، از جمله موضوعاتی است که با وجود اینکه در فهرست مهمترین مسائل کشور قرار دارد، اما همچنان گفتمانسازی و فضای ترویجی مناسبی برای آن اتفاق نیفتاده است. البته طبیعی است که جنس این موضوع با دو موضوع گفته شده تا حدودی متفاوت است، اما کارکردها و پیامدهای ممتاز توجه به آن بر ضرورت ایجاد فضای تبلیغی و گفتمانی برای حل این مسئله، تأکید میکند. گفتمان شدن آسیبهای اجتماعی در کشور، عزم ملی در دولت و اقشار مختلف مردم برای حل این مسئله را به دنبال خواهد داشت.
گفتمانسازی، سیاستگذاران و مجریان را برانگیخته خواهد کرد که اسناد و سیاستهای بالادستی و قوانین موجود را دقیقتر اجرا کنند، مردم را ترغیب خواهد کرد که نسبت به پیشگیری از ابتلای خانواده خود به این آسیبها اقدام کنند و اگر توان دارند در قالب تشکلهای مردمنهاد، دستگیر همنوعان و هموطنان خود باشند، جامعه علمی و دانشگاهی را بیدار خواهد کرد که به تحلیل علمی و دقیق این موضوع بپردازند و مددیار و کمککننده به سیاستگذار و قانونگذار باشند، رسانهها و شبکههای اجتماعی را فعالتر خواهد کرد که آموزشها و هشدارهای لازم برای پیشگیری و درمان افرادی که مبتلا به این آسیبها شدهاند را منتشر کنند.
کوچکنمایی و ناچیز انگاشتن مسئله آسیبهای اجتماعی و بدتر از آن کتمان و انکار آن، اولین عامل رشد مضاعف آن خواهد بود. پنهان کردن درد توسط فرد بیمار، او را ممکن است تا نزدیکی مرگ ببرد. اگرچه در حال حاضر مسئولان بیش از گذشته به مسئله آسیبهای اجتماعی توجه کردهاند، اما بدون فعالیتهای گفتمانسازی و ترویجی، نباید انتظار بهبودی چشمگیر داشت. اگر چه آنچه گفته شد به معنای سیاهنمایی، اغراق و بزرگنمایی در این حوزه هم نیست. بلکه دادن اطلاعات لازم و به اندازه به افراد مختلف (منطبق بر بخشبندی مخاطبان) به منظور انجام سهم خود در کنترل این موضوع است.
*پژوهشگر مسائل اجتماعی