سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: در جهان امروز سبک زندگی (Lifestyle) بسیار مهم شمرده میشود؛ مجموعهای از منشهای ذاتی ما و همچنین روشهایی که برای ادامه حیات برگزیدهایم. بحث سبک زندگی در بسیاری از سخنان رهبر فرزانه و از جمله بیانیه گام دوم انقلاب مطرح شده و مورد توجه قرار گرفته است. ایشان در مهر ماه ۱۳۹۱ در جمع پرشور جوانان خراسان شمالی سؤالات مهمی را در این خصوص مطرح نموده، آسیبشناسی آنها را خواستار شدند. در پاسخ به این مطالبه اساسی هر هفته یکی از این سؤالات را مطرح کرده، به بررسی پاسخ آن میپردازیم. تاکنون به ۱۵ سؤال پرداختهایم و امروز شانردهمین پرسش را مورد طرح و بررسی قرار میدهیم: «چرا در بعضى از شهرهاى بزرگ، خانههاى مجردى وجود دارد؟ این بیمارى غربى چگونه در جامعه ما نفوذ کرده است؟»
خانههای مجردی و اجارهای یا لانههای فساد؟
یکی از معضلات اجتماعی عصر حاضر پدیده ناهنجار «خانه مجردی» است که اخیراً در تهران و شهرهای بزرگ شکل گرفته و تمایل برخی جوانان متمول و خوشگذران نیز به گسترش آن دامن زده است.
این نماد غیربومی که سالهای مدید پاشنه آشیل فرهنگ غربی تلقی شده و به مرور وارد فرهنگ ایرانی- اسلامی ما شده است، در برخی موارد نیز به پاتوق معتادان و مجرمان تبدیل شده و از این رهگذر هزینههای گزافی را به جامعه تحمیل کرده است.
امید است بیان چنین مباحثی نخبگان جامعه را برانگیزد که فکری کنند و طرحی نو دراندازند.
فقدان ضوابط مشخص برای اجاره خانههای مجردی از یک سو و پرداخت وجوه قابل توجه برای اجاره این خانهها از سوی دیگر برخورد با این لانههای فساد را پیچیدهتر کرده است.
برخی گزارشها حکایت از آن دارد که مالکان این خانهها، فضاهای داخلی این منازل را در ازای شبی ۵۰ تا ۱۰۰ هزار تومان به افراد معتاد و مجرم و... اجاره میدهند به طوری که در برخی خانهها ۲۰ تا ۳۰ اتاق مجزا ایجاد کرده و در هر اتاق نیز بین ۵ تا ۱۰ نفر حضور دارند.
افراد در این فضاها اقدام به مصرف و قاچاق موادمخدر، مالخری، اعمال منافی عفت و دیگر اقدامات مجرمانه میکنند. رفت و آمد چنین افرادی با مقاصد خلاف میتواند اسباب تخریب فرهنگی محلهای را فراهم ساخته، سوهان روح اهالی منطقهای شود فارغ از آنکه در همسایگی آنان خانوادههای عفیف و آبرومند زندگی میکنند. در کنار مراعاتها و همدلیها، چارهجویی برای حل این معضلات از مسئولیتهای خطیری است که باید به دلمشغولی مهم خانوادهها تبدیل شود. بنابراین خانوادهها را مخاطب قرار داده، توجه آنان را به توصیههایی جلب میکنیم.
فضای خانه پدری را گرم و صمیمی کنیم
جوان سرتاسر شور و سرزندگی و بالندگی است! ممکن است والدین همچو او پرنشاط و قبراق نباشند، اما اگر میخواهند پای او را به خانه بند کنند، باید محیط خانه را از روابط گرم و دوستداشتنی لبریز کنند.
هیچ جوانی نیست که از عشق و محبت خانه گریخته، به فضای سرد و بیروح بیرون پناه ببرد. همچنین هیچ جوانی بوی غذای آشپزخانه مادر را با بوی کهنگی غذای سرد بیرون معاوضه نخواهد کرد!
پس علت گریز فرزندتان از خانه پدری و انس با خانه مجردی را نخست در رفتار خود جستوجو کنید.
بزرگی میگوید اگر نزدیکترها جوانی را رها کردند، دورترها او را بلعیده، در آغوش میگیرند!
اگر ما آغوش خود را برای جوان خویش حتی اگر خاطی و عصیانگر باشد، باز نکنیم میدانید او ممکن است به آغوش چه کسانی پناه ببرد؟
خانه را پادگانی اداره نکنیم
با محیط پادگان همه ما کم و بیش آشناییم. در پادگان فرمانده مطرح است و فرمانبر؛ و آنچه بین افراد ردّ و بدل میشود فرمان است. هر که از فرمان تخطّی کند، متمرّد شمرده میشود و مجازات در انتظار اوست.
همچنین در پادگان دیسیپلین حاکم است و این یعنی همه چیز باید تحت کنترل باشد. اما اینجا خانه است و مسکن!
یعنی باید محل سکونت و راحتی باشد. باید جوان هرچه تنش و استرس دارد، اینجا تبدیل به طمأنینه و آرامش شود. امر و نهیها اینجا لطیف و مهربانانه است و پشت هر امر و نهی، خیرخواهی مشفقانهای نهفته است.
خانه مجردی پناهگاه ناامنی است برای جوانی که از نظارتهای دائمی پدر و مادر خسته شده، از گیر دادنهای بیهوده به ستوه آمده است. هیچ عاقلی از مأمنی آسوده به دخمهای ناامن پناه میبرد؟
امنیت روانی و جنسی جوان را برقرار کنیم
یکی از درسهای بزرگ ویروس کووید ۱۹ پاسداشت امنیت و آرامش است. کرونا به ما آموخت که هیچ جایی برای تأمین امنیت همچو خانه نیست. در دوره کرونا ما از هرچه ناامنی است، به خانه پناه میبریم. در خانه غذای امن میخوریم، در کمال امنیت استراحت میکنیم و از امنیت و سلامتی خود و عزیزان خویش پاسداری میکنیم.
اما تاکنون اندیشیدهاید که کرونا درباره امنیت جنسی نیز به قدر کافی ما را هوشیار کرده است؟
میدانید که در این دوره پرملال جوانان کمتر سراغ روابط آزاد جنسی رفتهاند؟ آیا میدانید که آنان تا چه حد از رفتارهای پرخطر فاصله گرفتهاند؟
گزارشهایی که از گوشه و کنار به ما میرسد، حاکی است بخشی از جوانان برای تأمین بیدغدغه نیازهای جنسی خود به خانه مجردی پناه میبرند. اکنون که از کرونا به قدر کافی آموزش گرفتهایم، وقت آن است که برای تأمین امنیت روانی و جنسی جوان اولاً از دامن زدن به شهوات آلوده از طریق شبکههای ماهوارهای و... به صورت جدی بپرهیزیم، ثانیاً شرایط ازدواج آسان را که به یمن آن امنیت جنسی جوان برآورده میشود، فراهم کنیم.
از حکیم فرزانه آیتالله جوادی آملی حکایت شده است که گروهی از برنامهریزان فرهنگی نزد ایشان آمده، از مشکلات جوانان سخن میگفتند. از فراهم نبودن شغل، بیخیالی و بیتفاوتی، مسئولیتنشناسی، بیحرمتی به پدر و مادر و... هرکه هرچه میگفت، ایشان میفرمودند که شرایط ازدواج جوانان را فراهم کنید!
یکی گفت ما هرچه میگوییم، شما حرف خودتان را میزنید...
آیتالله جوادی آملی به نکته نغزی اشاره کردند که شما ازدواج جوانان را تسهیل کنید، بقیه چیزها خود به خود فراهم میشود!
برای جوان شغل تدارک ببینیم
بیکاری سرمنشأ بسیاری از مشکلات و معضلات جوانان است. جوان بیکار و علّاف علاوه بر تحمیل هزینههای مادی و معنوی بر جامعه عزت نفس خود را از دست داده، ممکن است به هر کاری دست بزند. وی همچنین خانواده را دستخوش نابسامانی کرده، خود نیز از شرایط نامساعدی رنج میبرد.
پناه بردن چنین جوانی به دخمه خانه مجردی معضلات او را چند برابر کرده، گاهی نیز شرایط جرم و گناه او را فراهم میآورد.
اکنون در نظر بگیرید که وی از شغل آبرومندی برخوردار شده، فرصت سر خاراندن نداشته باشد؛ آیا اساساً مقدور است که با وجود خستگی کار و دغدغه معاش و... او بتواند در خانه مجردی برای خود غذا درست کند، لباسهای خود را بشوید یا به سایر امور خود رسیدگی کند؟
او در چنین شرایطی به خانوادهای دلسوز نیاز دارد که تنهاییاش را به بهترین وجه ممکن پر کند، در انجام کارهای شخصی کمکش کند، هنگام بیماری تیمارش کند و هنگام غم و اندوه دلداریاش دهد.
فردی که به هر دلیل به ازدواج سفید- زندگی مشترک بدون ازدواج- رو آورده بود، چندی پیش میگفت مبتلا به کرونا شدم. به محض اینکه همسر غیرقانونیام خبردار شد، مرا رها کرد و رفت!
گفتم مگر خودتان «همباشی بدون مسئولیت» را قبول نکرده بودید؟ چه دلیلی دارد که او خودش را به خاطر کسی که نسبت به او مسئول نیست، به خطر اندازد؟!
لحظهای از آگاهیبخشی دست برنداریم
سقراط حکیم فیلسوف بزرگ یونان میگفت تا جان در بدن دارم از آگاه ساختن شما به آنچه باید بدانید، دست برنمیدارم!
این امر را دستکم نگیرید. جوانان را علّامه دهر ندانید و لحظهای از خیرخواهی آنان غافل نشوید.
اینجانب در طول سالها فعالیت حرفهایام در ارتباط با جوانان، بسیاری از آنان را دیدهام که در برابر توصیههای دوستانه دیگران سر تعظیم فرود آورده و آن را به گوش جان شنیدهاند. از ارتباط دوستانه با جوانان غفلت نکنیم و نکاتی را که در سرنوشت آنان دخیل است، به آنها یادآوری کنیم.
* عضو هیئت علمی
پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی