تلاشهایشان برای دو باشگاه پرسپولیس و استقلال قابل توجه است، چه وقتی که در چهره هوادار افراطی فراموش میکنند که به چه دلیل صندلیهای ساختمان خیابان بهارستان را اشغال کردهاند و دغدغههایشان میشود ثبات ترکیب، حفظ آرامش یا مشکلات مالیاتی سرخابیهای پایتخت و جلسه پشت جلسه با پیشکسوتان این دو باشگاه میگذارند و چه زمانی که به درستی ذرهبین میگیرند روی فسادهای مالی این دو باشگاه و وزیر ورزش را برای پاسخگویی به آنها احضار میکنند و اولتیماتوم میدهند برای توضیح و اصلاح بلبشویی که به راه افتاده است. البته باید هم اینگونه باشد؛ هر کدام از این تیمها ۳۰، ۴۰ میلیون هوادار دارند که بسیاری آنقدر مطالبهگر هستند که پشت ساختمان مجلس یا حتی وزارت ورزش تجمع میکنند و برای حل مشکلات تیم های شان شعار میدهند. باید هم به این همه مطالبهگری پاسخ مثبت داد و کاری کرد برای جلب رضایت این تعداد هوادار.
هر اندازه که مطالبهگری مجلس در خصوص فساد مالی پرسپولیس و استقلال و همچنین زیر سؤال بردن وزیر به عنوان رئیس مجمع این دو باشگاه قابل تحسین باشد، به همان اندازه نیز نگاه نابرابر و ناعالانه آن به سایر رشتهها و مدالآوران المپیکی قابل نقد است.
بدون تردید مجلس باید در مقابل رقمهای کلانی که در فوتبال، به خصوص در دو تیم سرخابی هزینه میشود حساسیت به خرج دهد، اما قرار نیست این حساسیت تنها در فوتبال خلاصه شود و فرصتی برای برانداز مشکلات دیگر رشتهها نباشد، آن هم به این دلیل که هواداری ندارند تا مشکلاتشان را فریاد بزند و بابت عدم حمایت از آنها مقابل مجلس تجمع کند.
آری، هواداری ندارند که برایشان یقه پاره کند یا مقابل مجلس شعار بدهد، اما روی سکو که میروند دل ۸۰ میلیون نفر را شاد میکنند و لبخند رضایت روی لبانشان مینشانند، حتی اگر هیچ یک از عنوانها و مدالهایشان بهانهای نشود برای ایجاد تجمعهای اعتراضی که چرا باید با کمترین امکانات خود را مهیای مسابقات مهم و بزرگ کنند یا چرا پاداشهایشان باید سالها عقب بیفتد و وقتی هم که پرداخت میشود، چون نمک باشد بر زخم کهنه آنها.
زوم کردن روی فساد در فوتبال و تأکید به بررسی مدیریت سرخابیهای پایتخت و دیگر باشگاههای فوتبال بیتردید اتفاق خوبی است، اما همه وظیفه نمایندههای مردم در ساختمان خیابان بهارستان رتق و فتق اوضاع سرخابیها و به دست آوردن دل هواداران آنها نیست. وظیفه مجلس فراتر از این حرفهاست، وظیفه اصلی مجلس رسیدگی به کلیت ورزش است، اما آیا تا به امروز هیچ یک از نمایندههای مردم که برای حل مشکلات آنها راهی ساختمان بهارستان شدهاند پای درددل و مشکلات یکی از المپیکیها نشستهاند؟ آیا فرصتی دست داده تا نگاهی به شرایط و نحوه تمرینات مدالآوران و قهرمانان المپیک داشته باشند یا حتی سؤالی از وزیر در خصوص حقوق و پاداشهای اندک المپیکیها پرسیدهاند که چرا شرایط باید به گونهای باشد که دخل و خرج مدالآوران و قهرمانان المپیکی ایران که برای سربلندی و افتخار ۸۰ میلیون ایرانی تلاش میکنند نباید با هم بخواند و همیشه باید هشتشان گرو نهشان باشد؟!
مجلسیها که طی هفتههای اخیر چندین جلسه با پیشکسوتان دو باشگاه پرطرفدار پایتخت داشتند آخرین بار چه زمانی پای درددل پیشکسوتان و قهرمانان سایر رشتهها نشستهاند و گامی برای حل مشکلات آنها برداشتهاند؟ اصلاً چرا راه دور برویم، در همین اتفاقی که چند روز قبل رخ داد و در ماجرای پرداخت پاداشهای سال ۹۷ که ۲ میلیون به ازای هر سکه بود، در حالی که رقم واقعی هر سکه حداقل ۱۵ میلیون تومان بود، هیچ یک از نمایندگان مجلس که این روزها در تکاپوی آرام کردن اوضاع و هواداران پرسپولیس و استقلال هستند، وزیر را فراخواندند برای پاسخگویی به دلیل این دیرکرد و چرایی پرداختی متفاوت که نارضایتی تمام مدالآوران و قهرمانان را به دنبال داشت و جویای احوال آنهایی شدند که برای پاداشهای خود برنامهریزی کرده بودند، اما به وقت دریافت آن چنان سرخورده شدند که بسیاری دیگر حتی نایی برای اعتراض و مطالبه حق خود نیز نداشتند؟!
مجلس تنها نماینده هواداران پرسپولیس و استقلال نیست که تمام هم و غمشان در حوزه ورزش حول اوضاع این دو تیم چرخ میخورد. از مجلس انتظار میرود نگاهش کلیتر باشد و دغدغهاش تنها رشتههایی نباشد که هوادارانشان برای گرفتن مطالباتشان مقابل ساختمان خیابان بهارستان به صف میشوند، چشمشان باید المپیکیها را هم که در سختترین شرایط و با کمترین امکانات برای به اهتزاز درآوردن پرچم پرافتخار ایران بر فراز آسیا تلاش میکنند، ببیند. ورزشکارانی که هرگز آنطور که باید و شاید نه حمایتی از آنها صورت میگیرد و نه شرایط مناسبی برای آمادهسازیشان فراهم میشود و دستآخر نیز با وجود آنکه دل ۸۰ میلیون نفر را شاد میکنند تنها به این دلیل که هواداری ندارند تا اوضاع را برایشان شلوغ کند یا برای گرفتن مطالباتشان قشونکشی کند و فریاد حقطلبی سردهد، مشکلاتشان دغدغه نمایندههای مجلس نمیشود برای احضار وزیر یا جلسه گذاشتن با پیشکسوتان برای حل و فصل مشکلات پرتعدادشان.