۲۳۹، ۲۳۰، ۲۱۰، ۲۵۱ و ۲۷۲؛ اعدادی است که به طور قطع برای برخی از افراد جامعه و مسئولان دیگر ترسناک نیست. حتی شاید کرونا دیگر برای این برخی محلی از اعراب نداشته باشد که اگر داشت نوع نگاه و تصمیمها برای مقابله با این ویروس چموش تغییر میکرد.
کرونا در موج سوم هر روز در حال ثبت رکورد جدیدی در آمار مبتلایان و جانباختگان است. روز گذشته آمار جانباختگان به بالاترین حد خود از ابتدای شیوع کرونا (۳۰ بهمن ۹۸) تا به دیروز رسید؛ انشاءالله که امروز رکورد جدیدی ثبت نشود! با این حال به نظر میرسد کرونای منحوس هرچقدر در حال تلاش برای ثبت رکورد است، در عوض برای برخی افراد و مسئولان این رکوردها دیگر هیچ جذابیتی ندارد و بدون توجه به جان باختن بیش از ۲۰۰ هموطن در روز به زندگی عادی خودشان ادامه میدهند.
هنوز در شهر افرادی بدون توجه به رعایت پروتکلهای بهداشتی، ماسک نمیزنند و فاصلهگذاری اجتماعی را رعایت نمیکنند، هنوز برخی مشاغل که محلی برای تجمع افراد میشوند در حال فعالیت هستند، هنوز حمل و نقل عمومی که بیشترین سهم در انتقال ویروس را دارد بدون افزایش ناوگان و نوسازی در حال فعالیت است، هنوز برخی در حال تدارک مقدمات سفر برای تعطیلات پیش رو هستند، هنوز حمل و نقل هوایی بدون توجه به ویروس کرونا در حال ارائه خدمات است، هنوز مشاغل اداری با تمام ظرفیت در حال فعالیت هستند و هنوز برخی مسئولان برای در امان ماندن از ویروس کرونا با تبعیت از عقل، قرنطینه را تنها برای خودشان لازم دیدهاند و همچنان این مردم هستند که باید پاسوز تصمیمهای دیرهنگام و اتخاذ نشده شوند.
همانطور که از اظهارات مدیران حوزه سلامت کشور مشخص است، کلانشهر تهران در وضعیت فوق قرمز است. برخی از آمارها گویای وضعیت اسفناک پایتخت ایران است تا جایی که حدود نیمی از جانباختگان در روز مربوط به پرجمعیتترین شهر کشور هستند. علاوه بر این ظرفیت بیمارستانها در حال تکمیل شدن است تا اندازهای که اورژانس بیمارستانها بیماران غیرکرونایی پذیرش نمیکنند. کادر بهداشت و درمان در حال فرسایش است و نیاز به تزریق نیروی تازه نفس است. اعتبار مورد نیاز برای مقابله با کرونا نهتنها به بخش سلامت نرسیده که برای مسائل مهمتر هزینهشده، پرستاران در حال مهاجرت هستند و در این شرایط تنها اقدام جدیدی که برای مدیریت کرونا اتخاذ شده جریمه افراد و اصناف متخلف است. تصمیمی که خود محل مناقشه است و معلوم نیست چقدر میتواند جلوی شیوع کووید ۱۹ را بگیرد!
در شرایطی که بسیاری از مشکلات فوق دست به دست هم داده تا ایران در صدر کشورها از نظر آمار جانباختگان کرونا در قاره آسیا باشد، لازم است تا برخی مسئولان به برخی از پیشنهادهای مدیران حوزه سلامت نگاه ویژهای داشته باشند. ۳۱ شهریور ماه پس از اوج گرفتن دوباره بیماری کرونا و در شرایطی که دورکاری کارمندان لغو شده بود، دکتر زالی به ستاد ملی کرونا پیشنهاد دورکاری مجدد کارمندان را داد. پیشنهادی که ۱۵ مهرماه دوباره از سوی دکتر زالی و محسنی بندپی استاندار تهران مطرح شد. در این پیشنهاد علاوه بر لزوم دورکاری مجدد کارمندان، افزایش عوارض بزرگراهی و جرایم رانندگی و پرداخت هزینههای درمانی مسافرانی که مبتلا به کرونا میشوند، برای کاهش سفرهای غیرضروری بین شهری و استانی مطرح شد.
با وجود دوراندیشی مدیران نظام سلامت کشور، ستاد ملی کرونا انگار با فرارسیدن فصل پاییز و سرد شدن هوا به خواب زمستانی رفتهاست. بد نیست به برخی از مدیران ستاد ملی کرونا یادآوری کنیم که کشور تحت شدیدترین و ظالمانهترین تحریمها است، به حدی که حتی واکسنهای آنفلوآنزا وعده داده شده هنوز وارد کشور نشدهاند. در چنین شرایطی آیا بهتر نیست مسئله پیشگیری بیشتر مورد توجه مدیران قرار بگیرد؟ آیا بهتر نیست در شرایطی که بسیاری از مشاغل میتوانند بهصورت دورکار و با یک سوم ظرفیت ارائه خدمات دهند که نتیجهاش کاهش بار مسافر حمل و نقل عمومی و تراکم جمعیتی در شهر است، دورکاری کارمندان بار دیگر در دستور کار قرا گیرد؟ آیا در شرایطی که برخی از افراد جامعه نشان دادهاند نسبت به رعایت پروتکلها بیتوجه هستند، بهتر نیست ضوابط سختگیرانهای برای مسافرتهای بین شهری تدوین شود؟ و آیا با وجود فرسایش کادر بهداشت و درمان و مهاجرت پرستاران بهتر نیست اعتبار تخصیص یافته هر چه سریعتر به بخش سلامت تزریق شود؟ و در پایان آیا در شرایطی که کشور از نظر اقتصادی به دلیل سوءمدیریت و تدبیر و نگاه به بیرون و نادیده گرفتن ظرفیت و توان داخلی در شرایط رکود و تعطیلی قرار گرفتهاست، بهتر نیست برای جلوگیری از فاجعه انسانی برخی از تعطیلیها اجرا شود؟