کد خبر: 1021999
تاریخ انتشار: ۱۳ مهر ۱۳۹۹ - ۰۰:۲۹
۹ عامل مهم تربیت از منظر استاد‌شهید‌مرتضی مطهری (ره)
محمد صادق عبداللهی
سرویس دین و اندیشه جوان آنلاین: در تعلیمات اسلامی به عوامل و استعداد‌هایی از انسان برای اصلاح نفس و تربیت اسلامی توجه شده است که رعایت این عوامل و پرورش آن‌ها به تربیت انسان ایده‌آل و مطلوب اسلام می‌انجامد. استاد‌شهید‌مرتضی مطهری طی جلسات متعدد خود در انجمن اسلامی پزشکان به شکلی مبسوط به این عوامل پرداخته و آن‌ها را در چندین جلسه به بحث و گفتگو گذاشته است. حاصل این بحث اکنون در نیمه دوم کتاب «تعلیم و تربیت در اسلام» به همت انتشارات صدرا به چاپ رسیده و در دسترس علاقه‌مندان و تشنگان راه حقیقت است. آنچه در ادامه پیش رو دارید، گذری کوتاه به عوامل تربیت از نگاه استاد‌شهید بر‌اساس جلسات فوق‌الذکر است. در یک جمع‌بندی مختصر می‌توان گفت عوامل تربیت از منظر شهید‌مطهری عبارتند از: «عقل، اراده، عبادت، مراقبه و محاسبه، تفکر، معاشرت با صالحان و حب اولیاءالله، جهاد، ازدواج و کار.» البته این نکته در میان گفته‌های شهید مشهود است که برخی از موارد یاده شده را گاه هدف تربیت گرفته است که خود نیاز به پرورش دارند و باید برای تقویت آنان مرتباً کوشید و گاه عاملی برای تربیت انسان که از آن‌ها در مسیر انسان‌سازی استفاده می‌شود. فی‌المثال عقل هم خود ابزاری در دست انسان است که حکم غربال‌گر را دارد و راه را روشن می‌سازد و هم پرورش عقل، خود هدفی در تربیت اسلامی است. در هر حال طی آنچه در ادامه آمده است، تلاش می‌شود شاکله‌ای کلی از عوامل و ابزار‌هایی که تربیت‌کننده انسان، نه هدف، است، بررسی شود.

شهید‌مطهری تربیت را در اصل بر دوگونه می‌شمارند. گونه‌ای از تربیت را می‌توان «ساختن» یا «صنعت» نامید، در اینگونه از تربیت انسان همچون یک شیء فرض می‌شود که برای منظور یا منظور‌هایی پرورش می‌یابد. در واقع سازنده یا صنعتگر، هدف خاص خودش را دنبال می‌کند، اما در حالتی دیگر مکتب در خدمت انسان است و هدف از تربیت به سعادت رساندن و تکمیل خود انسان است نه اینکه منظور دیگری داشته باشد. در این حالت هدف از تربیت بیرون انسان نیست و دو چیز دنبال می‌شود؛ نخست استعداد‌های انسانی به انسان شناسانده شود و ثانیاً نظامی میان استعداد‌های انسانی برقرار شود تا کمترین و بلکه هیچ‌گونه افراط و تفریطی بر انسان حکم نراند و «هر نیرو و استعدادی حظ خودش را ببرد و به بقیه تجاوز نکند.» در اینجا بحث از عوامل تربیت مطرح خواهد شد. عواملی که به انسان کمک می‌کنند ضمن شناخت کامل و جامع استعدادهایش، آن‌ها را چنان تربیت کند که عقل بر آنان حکمفرما و در پی آن تعادل برقرار شود. از نظر شهیدمطهری این عوامل عبارتند از:

۱- عقل

مطابق آنچه شهید‌مطهری بیان داشته است، اسلام یک دین طرفدار عقل است که به نحوی شدید روی این استعداد تکیه کرده است و نه‌تن‌ها مانند برخی از کشیشان مسیحی با عقل مبارزه نکرده، بلکه از آن کمک و تأیید خواسته است. شهید استناد به حدیثی از امام حسین (ع) دارد که حجت خدا بر انسان را دو حجت ظاهر و باطن برمی‌شمارد که حجت ظاهر انبیا هستند و حجت باطن عقل انسان. شهید بر‌اساس روایات اسلامی عقل را نیرو و قوه تجزیه تحلیل می‌داند که غربال‌کننده، تجزیه و تحلیل‌کننده و سنجش‌گر خوب و بد است و به انسان یاری می‌رساند در مسیر زندگی خوب و بد را تفکیک کرده و خوب‌ترین را انتخاب کند. شهید‌مطهری در توضیح چگونگی بهره از عقل بر پایه حدیثی از امام جعفر صادق (ع) اشاره می‌فرمایند که نباید به تنهایی به عقل اکتفا کرد، بلکه عقل باید توأمان به علم باشد؛ چراکه عقل یک حالت غریزی و طبیعی دارد که هر کسی از آن بهره‌ای دارد، اما علم، عقل را تربیت می‌کند و آن را پرورش می‌دهد. شهید بیان می‌کنند که توأمانی علم و عقل آنقدر مهم است که در روایات اسلامی گاهی به علم «عقل مسموع» یعنی عقل اکتسابی و به عقل «علم مطبوع» یعنی عقل فطری، گفته و تأکید شده که عقل مسموع و علم سمعی و اکتسابی آن وقت مفید است که علم و عقل مطبوع و آن علم فطری به کار بیفتد.

۲- اراده

اراده در منظر استاد‌شهید از آن دسته عواملی است که هم خود باید پرورش یابد و هم استعداد و عاملی بسیار مهم در مسیر تربیت اسلامی است. شهید، اراده را قوه اجرایی عقل می‌شناسد و اعتقاد بر آن دارد که میل‌های آدمی باید تحت حکومت اراده و در نتیجه عقل باشد. ایشان بر‌اساس حدیثی از امام علی (ع) انسان با اراده را همچون سواری می‌داند که مرکبش رام است و اختیار مرکب را در دست دارد. استاد‌شهید اراده را نیرویی برآمده از عقل می‌داند و آن را از میل که برآمده از طبیعت انسان است، تفکیک می‌کند و معتقد است: «میل از نوع کشش و جاذبه است که اشیای مورد‌نیاز، انسان را به سوی خود می‌کشند و به هر اندازه که میل شدید‌تر باشد، اختیار از انسان مسلوب‌تر و انسان در اختیار قدرتی بیرون از خود است. برعکس اراده که یک نیروی درونی است. انسان، با اراده خودش را از تأثیر نیرو‌های بیرونی خارج و مستقل می‌کند. اراده هر مقدار که قوی‌تر باشد، بر اختیار انسان افزود می‌شود و انسان بیشتر مالک خود و سرنوشت خود می‌گردد.»

البته ذکر این نکته مهم می‌نماید که شهید کارکرد علم و عقل را تنها در روشن ساختن مسیر و کار اراده را حکومت بر میل‌ها می‌داند، اما آنچه تعیین‌کننده مسیر و ضامن اجرایی عقل و اراده می‌شود، «ایمان» است که توضیحات افزونی می‌طلبد و از چارچوب این نوشته فراتر است.

۳- عبادت

استاد‌شهید همچون بسیاری از روانشناسان نیایش و پرستش را به‌عنوان حسی اصلی در انسان پذیرفته است و آن را حسی می‌داند که اگر بنا شود تربیت کاملی برای ایجاد انسان کامل یا نیمه کامل رخ دهد، نمی‌توان از آن غفلت کرد. از نظر شهید‌مطهری اگر انسانی به دنبال تربیت خود، فرزندان یا افراد دیگر به تربیت اسلامی است، باید به مسئله نیایش، دعا و عبادت اهمیت وافر دهد؛ چراکه عبادت صرف‌نظر از اینکه خود پرورش‌دهنده یک حس اصیل انسانی است، تأثیر بسیار زیادی بر سایر نواحی انسان دارد. البته شهید تأکید دارند که این پرورش حس عبادت باید به معنای واقعی باشد، وگرنه «چهارتا خم و راست شدن به صورت نماز که انسان خودش هم نمی‌فهمد چه می‌کند و اصلاً نمی‌فهمد که حال یعنی چه، مناجات یعنی چه، راز و نیاز یعنی چه، منقطع شدن به حق یعنی چه و اینکه لحظاتی بر انسان بگذرد که در آن لحظات اصلاً انسان چیزی از غیر خدا به یادش نیاید، یعنی چه، این عبادت نیست و نیز انسان فقط دهانش را یک ماه رمضان هر روز از صبح تا غروب ببندد، این عبادت نیست. پس قطعاً این حس باید در ما پرورش پیدا کند تا یکی از ارکان تربیت اسلامی در ما پیدا شود.» شهید تأثیرات عبادت را در کتاب آزادی معنوی به صورت مبسوط‌تری ادامه می‌دهند. در مجموع از جمیع فرمایشات ایشان می‌توان نتیجه گرفت عبادات نه‌تن‌ها آرام‌کننده بخشی از حس‌های اصیل و نیاز‌های عمیق انسانی است و ازاین‌رو آرام‌بخش تلاطمات روحی انسان و ارتقای معنوی و عرفانی اوست، بلکه تقویت‌کننده ایمان و اراده آدمی نیز است و از همین جهات در مسیر تربیت اسلامی بسیار حائز اهمیت می‌باشد.

۴- مراقبه و محاسبه در امتداد عامل سوم یعن
 
ی «عبادت» شهید‌مطهری «مراقبه و محاسبه» را از دیگر عوامل تربیتی می‌داند که مختص تعلیم‌وتربیت‌های دینی و مذهبی است و در تعلیم‌وتربیت‌های غیر‌مذهبی راهی ندارد. در واقع انسان با مراقبه‌ای که در امتداد عبادت پیش می‌آید از خود حساب‌کشی کرده و کار‌های یومیه خود را می‌سنجد تا کار‌های خوب از بد تفکیک شده و از کار‌های بد استغفار و توبه کند. شهید «مراقبه» را بر اساس آنچه علمای اخلاق می‌گویند مادر همه مسائل اخلاقی دانسته و مراقبه انسان از خود را تعبیر به بازرسی می‌کنند که همیشه با انسان است و جزئیات اعمال و رفتار او را تحت نظر دارد، بنابراین مراقبه چیزی است که انسان باید همیشه به همراه داشته باشد. «محاسبه» نیز مطابق تعریف شهیدمطهری ترازویی است که سبکی و سنگینی اعمال انسان را می‌سنجد. همچنین شهید پیش‌شرط مرحله «مراقبه» و «محاسبه» را مشارطه، به معنای شرط کردن انسان با خود به جهت رعایت یکسری موازین، ذکر می‌کند و مرحله پسینی «محاسبه» را، معاتبه به معنای ملامت کردن خود و معاقبه به معنای عقوبت‌کردن خود بیان می‌کند.

۵- تفکر

تفکر در اندیشه شهید‌مطهری از عوامل اصلاح و تربیت نفس در تعلیمات اسلامی است و آنطور که در احادیث آمده به مثابه عبادت است. شهید بر‌اساس آیات قرآن، برای تفکری که ارزشی به مانند عبادت دارد، انواعی ذکر می‌کند که عبارتند از: تفکر در عالم خلقت برای معرفت و شناسایی خدا و در واقع کشف عالم برای شناختن خدا، تفکر در تاریخ برای عبرت گرفتن از سرنوشت و سرگذشت اقوام و ملل و سوم تفکر انسان درباره خود و به‌ویژه درباره اعمال، رفتار و ارزیابی کار‌های خود است که چیزی شبیه به محاسبه‌النفس می‌نماید. شهید تأکید دارند که تفکر باید برای آدمی به نوعی عادت بدل گردد تا انسان به‌گونه‌ای شود تا جدای از آنکه پیش از انجام هر کاری و اتخاذ هر تصمیمی روی آن کاملاً فکر کند در هر شبانه روز «ولو چند دقیقه هم که شده است، به خودش مجال بدهد که درباره خودش فکر کند و درباره کار‌هایی که باید در مورد آن‌ها تصمیم بگیرد، بیندیشد.»

۶- معاشرت با صالحان و حب اولیاءالله

از نظر شهیدمطهری مجالست با صالحان و نیکان آثار نیک فوق‌العاده‌ای دارد تا حدی که پیغمبر اکرم (ص) فرمود: «هر کسی به دین دوستش است» بنابراین انسان باید در معاشرت و انتخاب دوست بسیار دقت کند؛ چراکه همنشین بد تأثیرات ناخودآگاهی را در جهت منفی دارد. شهید تأکید دارند که نباید خیال کرد تأثر از همنشین انتخابی است، بلکه این امری اجتناب‌ناپذیر است و انسان هر آنچه هم که بخواهد مانع آن شود، باز هم کم و بیش تأثیر خواهد پذیرفت و از همین رو انسان باید آنطور که حضرت عیسی (ع) فرمودند با کسی مجالست کند که دیدن او انسان را به یاد خدا اندازد و سخنش بر علم انسان بیفزاید و عملش ترغیب‌کننده انسان به کار خیر باشد.

شهید‌مطهری همچنین ذیل این عنوان بیان می‌دارند که در معاشرت حالتی وجود دارد که تأثیر آن فوق‌العاده است و آن، پیدا شدن حالت ارادت است، به‌گونه‌ای‌که شیفتگی و ارادت به یک شخص معین، بالاترین و بزرگ‌ترین عامل در تغییر انسان است. شهید‌مطهری ارادت را از مقوله محبت و شیفتگی می‌داند که در صورتی که انسان شیفته انسانی کامل شود، فوق‌العاده تحت‌تأثیر او قرار خواهد گرفت و از همین رواست که در اسلام تأکید بر محبت اولیای الله و حب امیرالمؤمنین شده و محبت هر کاملی بزرگ‌ترین عامل اصلاح تربیت است.

۷- جهاد

عامل تربیتی دیگر از منظر شهید‌مطهری در اسلام، جهاد و به‌طور کلی شداید و مشقات، اعم از شداید اختیاری و غیراختیاری است. این نظر از آنجا طرح می‌شود که استاد‌مطهری انسان را دارای استعداد‌ها و ظرفیت‌هایی می‌داند که تنها با یکسری افعال خاص و مشقات و شداید شکوفا می‌شوند و جهاد یکی از عواملی است که این استعداد‌ها را شکوفا می‌سازد و از همین جهت است که امکان ندارد یک مؤمن مسلمان جهاد رفته با یک مؤمن مسلمان جهاد ندیده از نظر روحیه یکسان باشند و یقیناً مسلمان جهاد رفته به واسطه سختی‌های میدان جهاد شور ایمانی و ثبات بیشتری خواهد داشت؛ بنابراین کاری که از عوامل ساخته است از دیگر عوامل ساخته نیست.

۸- ازدواج

از نظر شهید ازدواج نیز همچون جهاد از عوامل خاصی است که برخی از ویژگی‌های انسان تنها با تحقق آن شکوفا می‌شود. به‌عنوان مثال شهید مطهری ازدواج را اولین قدمی می‌دانند که انسان از خودپرستی و خوددوستی به سوی غیردوستی برمی‌دارد. شهید در اهمیت عامل ازدواج توضیح می‌دهد: «تجربه‌های خیلی قطعی نشان داده است که افراد پاک مجرد برای اینکه بیشتر به اصلاح نفس خودشان برسند، به این عنوان و به این بهانه ازدواج نکرده‌اند و یک عمر مجاهده نفس کرده‌اند، اولاً اغلبشان در آخر عمر پشیمان شده‌اند و به دیگران گفته‌اند ما این کار را کردیم، شما نکنید و ثانیاً با اینکه واقعاً ملاّ بودند، در فقه و اصول مجتهد بودند، حکیم و فیلسوف بودند، عارف بودند، تا آخر عمر و مثلاً در ۸۰ سالگی باز یک روحیه بچگی و جوانی و یک خامی‌هایی در این‌ها وجود داشته است. مثلاً یک حالت سبکی خاصی که گاهی یک جوان دارد، میبینی همان حالت در این آدم ۸۰ ساله است و این نشان می‌دهد که یک پختگی است که جز در پرتوی ازدواج و تشکیل خانواده پیدا نمی‌شود، در مدرسه پیدا نمی‌شود، در جهاد با نفس پیدا نمی‌شود، با نماز شب پیدا نمی‌شود، با ارادت به نیکان هم پیدا نمی‌شود. این را فقط از همین‌جا باید به دست آورد، بنابراین هیچ وقت نمی‌شود که یک کشیش یا کاردینال به صورت یک انسان کامل در‌بیاید، اگر واقعاً در کاردینالی خودش صادق باشد.»

۹- کار

شهید‌مطهری کار را نیز از عواملی اساسی تربیت معرفی می‌کند که اگر از عوامل دیگر سازنده‌تر نباشد، نقش کم‌رنگ‌تری ندارد. شهید استدلال می‌کند که برعکس آنچه برخی تصور دارند که کار اثر و معلول انسان است، بنابراین گونگی کار تابع چگونگی انسان است، کار و انسان رابطه‌ای رفت و برگشتی دارند و بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند؛ به‌عبارت دیگر هم انسان سازنده، خالق و آفریننده کار خویش است و هم کار (و نوع کار) خالق و آفریننده روح و چگونگی انسان است. شهید‌مطهری استدلال می‌کنند که کار از نظر متمرکز ساختن قوه خیال و دور ساختن گناه، یاری رساندن به جهت شناخت دقیق و پرورش استعدادها، منطقی ساختن ذهن و تشخص بخشی و هویت‌آفرینی بر انسان مؤثر و از همین رو عاملی مهم در تربیت است.

نتیجه‌گیری

در آنچه گذشت تلاش شد عوامل نقش‌آفرین در مسیر تربیت انسان در تعلیم و تربیت اسلامی را از منظر شهیدمطهری مرور کنیم. آنطور که شهید خود می‌گوید: «انسان یک موجود عجیبی است. اشتباه است اگر ما خیال بکنیم فقط یک عامل در دنیا وجود دارد که انسان را اصلاح می‌کند. انسان قسمت‌های مختلفی دارد که هر قسمتش یک عامل اصلاح دارد.» بر این اساس برای تربیت انسان باید وجوه مختلف انسان را در نظر گرفت؛ و به تبع در‌خصوص تربیت جامعه نیز باید ویژگی‌های آن را احصاء کرد و عوامل متناسب با آن را برگزید تا از تکیه بر یک عامل و برنامه‌ریزی فرهنگی و تربیتی تک عاملی دوری کرد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر