سرویس سیاست جوان آنلاین: به کارگیری این کلیدواژه در دوران دونالد ترامپ نیز رونق تمامی به خود گرفته است تا جایی که رئیسجمهور این کشور در کنار سایر مقامات به کرات از این لفظ استفاده کرده و حتی در برهه زمانی این کشور تلاش کرد تا با اعزام ناوهای هواپیمابر خود به منطقه خاورمیانه اینگونه القا کند که در صورت عدم پذیرش شروط این کشور، تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران و منافع عینی و کلی کشورمان را مورد هدف قرار میدهد؛ ادعایی که هیچ گاه به مرز تحقق نیز نرسید و کماکان در ادامه آن رویکرد تبلیغاتی و نمایشی تلاش میشود سایه جنگ و تهدید نظامی علیه کشورمان حفظ شود.
اتاق فکر کاخ سفید همان تصورات و نگرشی را به طرف ایرانی دارد که دولت باراک اوباما داشت مبنی بر اینکه با ایجاد هراس و ترس در طرف مقابل میتواند حداقل بخشی از اهداف خود را محقق ساخته و دولت کشورمان را وادار به عقبنشینی در برابر شروط و خواستههایی کند که در قالب مذاکرات جدید عینیت پیدا میکند.
طی ماههای اخیر از دونالد ترامپ تا مایک پمپئو و سایرین تلاش کردهاند از چنین لفظ و ادبیاتی استفاده کنند، به عنوان نمونه، برایان هوک نماینده سابق ویژه امریکا در امور ایران که امروز یکی از مشاوران ارشد کاخ سفید به شمار میآید با تأکید بر اینکه «گزینه اقدام نظامی علیه برنامه هستهای ایران هنوز روی میز است!» از تمایل مقامات کاخ سفید برای اقدام نظامی علیه ایران خبر میدهد. به گزارش تایمز آو ایزرئیل، «برایان هوک» در مصاحبهای با کانال ۱۳رژیم صهیونیستی گفت: «گزینه نظامی [علیه برنامه هستهای ایران]همچنان روی میز است». وی با تأکید بر اینکه کاخ سفید تمایل دارد جهت جلوگیری از دستیابی تهران به سلاح هستهای دست به اقدام نظامی زند، مدعی میشود: «ما روشن کردهایم ایران هرگز به سلاح هستهای دست نمییابد. مردم اسرائیل و مردم امریکا و جامعه بینالمللی باید بدانند که رئیسجمهور ترامپ هرگز به آنها [ایران]اجازه نخواهد داد که به تسلیحات هستهای دسترسی پیدا کنند.»
صهیونیستها آتش بیار دائمی معرکه
در همین زمینه ران ادلیست، نویسنده مشهور صهیونیستی که همانند سایر صهیونیستها علاقه زیادی جهت ترغیب کاخ سفید برای حمله به ایران دارند، در یادداشتی که در روزنامه صهیونیستی «معاریو» منتشر کرد، نوشت: ادعای امریکا این است که تهران تا پایان سال جاری میلادی ظرفیت دستیابی به مواد رادیواکتیو را پیدا خواهد کرد، البته در حالی این مسئله مطرح میشود که امریکا هیچ دلیلی برای اثبات این مدعا در اختیار ندارد.
نویسنده در ادامه مینویسد: «ایرانیها منتظر نتایج انتخابات امریکا هستند. با استناد به آنچه در روزنامه نیویورک تایمز منتشر شده، سرویسهای اطلاعاتی به این نتیجه رسیدهاند که مسئولان ایرانی خویشتنداری را بهترین راهکار برای ضربه زدن به ترامپ در انتخابات پیش رو تشخیص دادهاند. رهبران ایران به این اعتقاد رسیدهاند که ایالات متحده و اسرائیل در حال انجام عملیات امنیتی علیه کشورشان هستند و بر این باورند که چنین اقداماتی میتواند تهران را وادار به واکنش کند؛ اتفاقی که منجر به انجام تهاجم نظامی از سوی ایالات متحده یا اسرائیل خواهد شد.» وی همچنین ادعا میکند با اینکه ایران اطمینان دارد اسرائیل در انفجار نطنز دست داشته است، اما ترجیح میدهد فعلاً هیچ طرفی را در این رابطه متهم نکند.
در این مقاله همچنین آمده است: «رئیسجمهور امریکا اخیراً الیوت آبرامز را به سمت هماهنگکننده فعالیت علیه ایران منصوب کرده است. همانگونه که در تمامی انتصابهای سابق رئیسجمهور امریکا شاهد بودیم، انتصاب آبرامز واکنشی به سرویسهای اطلاعاتی امریکا بود که معتقدند ایران در انتظار انتخابات ایالات متحده، از هر نوع واکنشی در مقابل اقدامات تحریکآمیز سر باز میزند، با این حال آبرامز یکی از جمهوریخواهان کهنهکار محسوب میشود که دچار سندرم دشمنی با ایران است و شاید بتوان او را از تندروترین یهودیانی توصیف کرد که در واشنگتن پرسه میزند.»
نویسنده در پایان تحلیل خود تلاش میکند حمله نظامی به ایران را از محتملترین گزینههای پیش روی مقامات امریکا بخواند، بدون اینکه دلایلی عقلانی و به صرفه از نظر اقتصادی، سیاسی و نظامی برای غرب برشمرد: «هر چه احتمال پیروزی جو بایدن نامزد دموکراتها افزایش پیدا میکند، یأس در صفوف بلوک ترامپ گستره بیشتری مییابد، خطر اجرای گزینه حمله به پایگاههای ایران در طول خط ساحلی در خلیجفارس نیز شدت میگیرد (به خصوص که ایالات متحده یک ناو هواپیمابر را هم چند روز پیش به این منطقه اعزام کرد)، در حالی که از سوی دیگر احتمال همکاری اسرائیل در این عملیات هم بیشتر میشود.»
ادعای تکراری «گزینههای نظامی روی میز»
نگه داشتن ایران زیر سایه جنگ و تهدید به زعم غربیها منجر به آن خواهد شد که اولویتبندی جمهوری اسلامی ایران در عرصه منطقهای و بینالمللی به هم ریخته و به ناچار تن به برخی مطالبات بینالمللی نظام سلطه داده و پای میز مذاکرات جدید بنشیند، با همین تفکر و تصور بود که در آستانه شروع مذاکرات هستهای از سال ۹۲ به بعد بارها باراک اوباما و سایر مقامات کاخ سفید از لفظ «همه گزینهها روی میز است» استفاده کردند تا جایی که بارها رهبر معظم انقلاب در سایه انفعال برخی دولتمردان پاسخ متناسبی به لفاظیهای غربیها دادهاند. ایشان در هنگامه مذاکرات هستهای که امریکاییها بعد از هر نشستی که با تیم مذاکره کننده کشورمان داشتند از لفظ «همه گزینههای نظامی روی میز است» استفاده میکردند، میفرمایند: «امروز هم مثل قبل، آنها از گزینههای نظامی روی میز حرف میزنند در حالی که میخواهند ذهن ما را از جنگ واقعی یعنی نبرد اقتصادی منحرف کنند و به نبرد نظامی سوق دهند تا مسئولان کشور از تمرکز بر عرصه پیشرفت اقتصادی و توجه به جنگ فرهنگی غرب با ملت ایران، باز بمانند.»
آنچه در برهه کنونی بسیار اهمیت دارد آن است که مسئولان و مقامات ارشد کشورمان محاسبات دشمن را که بر اساس این پیشفرض شکل گرفته است با تدبیر و عمل انقلابی و جهادی به هم بریزند و ضمن رسیدگی و تمرکز بر مرتفع کردن مشکلات اقتصادی و معیشتی پیام ضعف و ناتوانی را در حوزههای مختلف به سمت غرب مخابره نکنند.