کد خبر: 1021123
تاریخ انتشار: ۰۶ مهر ۱۳۹۹ - ۰۲:۵۹
نگاهی به مستند «کلاشنیکف‌های امریکایی»
زمانی که یک کارگردان برای ارائه اسنادی از یک واقعه مهم در تاریخ معاصر اقدام به تولید مستند می‌کند، بزرگ‌ترین مسئله این است که روایت او امکان دارد مورد نقد یا تکذیب جریانات مختلف سیاسی قرار بگیرد و حتی روایت ماورای آن روایت مطرح شده به میان بیاید. این مقدمه کوتاه به این جهت ذکر شد که داوود مرادیان در مستند «کلاشنیکف‌های امریکایی» درست در نقطه بعدی روایت یکسری اسناد تاریخی ایستاده است و در واقع او می‌خواهد روایت‌هایی را مطرح کند که در وهله اول نفی‌کننده روایت‌های کذب باشد و از طرف دیگر با استناد به اسنادی دیگر حقیقت را برای مخاطب واکاوی نماید.
وحيد شاهی
سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: مرادیان خود در تعریف نام مستندش می‌گوید: «کلاشنیکف یک سلاح روسی است و کشور‌های عربی دارای دو شکل حاکمیتی بودند و هستند؛ یا زیر یوغ کشور‌هایی مثل عربستان و امارات هستند یا زیر چکمه آزادیخواهان چپ‌گرایند. آنان عمدتاً به شوروی نزدیک بودند. از کسانی که در این زمینه خودش را جا انداخت و با سلاح‌های روسی به ایران حمله کرد، صدام بود، اما جالب است بدانید صدام از ۱۵ سالگی عضو کددار سازمان اطلاعات امریکا بود. بعد از مرگ جمال عبدالناصر، امریکایی‌ها دنبال این بودند که رهبر انقلابی جهان عرب از آدم‌های خودشان باشد، بنابراین جنگ صدام علیه ایران تبدیل به جنگ قادسیه صدام شد. در اینجا و بنا بر اسناد خود امریکایی‌ها ثابت می‌شود صدام عامل امریکاست نه شوروی...». با این تعریف از نامگذاری مستند می‌توان دریافت زاویه دید مستندساز در اصل بیان تصویری از نقشه‌ای وسیع‌تر از یک جنگ هشت ساله است؛ جنگی که هنوز هم پس از گذشت ۴۰ سال از آغاز آن نکات ناگفته‌ای دارد که بخشی بر گردن سیستم رسانه‌ای و هنری داخلی است و بخشی هم بر گردن انحرافاتی که رسانه‌های معاند در مسیر واکاوی جنگ مطرح می‌کنند.

همواره نقش امام خمینی (ره) در جریان رهبری ایران اسلامی به ویژه در دوران جنگ مهم‌ترین نقطه اتهام‌افکنی‌های جریانات معاند بوده است، حال آنکه بخشی از مستند «کلاشنیکف‌های امریکایی» به مسئله جدایی بحرین از ایران در دوران پهلوی می‌پردازد و یادآور یک مسئله کمتر شنیده شده در همان دوران از امام می‌شود؛ جایی که صدام با توجه به ضعف رژیم پهلوی به فکر جدایی جزایر سه‌گانه می‌افتد و از امام که آن روز‌ها در عراق تبعید است، می‌خواهد به عنوان مرجع عالیقدر شیعه ایرانی با او همصدا شود، اما پاسخ امام همان پاسخ و دیدگاهی است که در دوران جنگ نیز بر آن پابرجا بوده است و آن حفظ تمامیت ارضی ایران در سایه اسلام است، امام خمینی (ره) در پاسخ به صدام می‌گوید: «ما برای یک وجب از خاک میهنمان مذاکره نمی‌کنیم.»

از جمله نکات دیگر حائز اهمیت در این مجموعه مستند نشان دادن چهره‌هایی از حکومت پهلوی است که متأسفانه طی ۴۰ سال گذشته آن طور که باید به خیانت‌های آنان در همراهی با صدام پرداخته نشده است؛ چهره‌هایی که هیچ‌گاه برایشان نه مردم مهم بوده‌اند و نه ملیت و خاک کشور؛ افرادی که چه در رژیم پهلوی و چه در دوران جمهوری اسلامی حاضر بودند هر باجی بدهند، اما خودشان بر سر کار باشند.

از طرف دیگر نکته قابل تأمل این است که صدام حسین التکریتی همواره به عنوان فردی تصویر شده که به دنبال کشورگشایی و قدرت خود در منطقه بوده، اما واقعیت این است که او از جوانی تحت آموزش دوره‌های مختلف از سازمان سیا و همچنین سرویس امنیتی انگلیس قرار می‌گیرد و وقتی در بخشی از مستند می‌بینیم صدام حسین در جایگاه وزیر دفاع جلسه‌ای با سران حزب بعث برگزار می‌کند و آنجا نام خائنین به خویش یا بهتر بگوییم خائنین به ایالات متحده را می‌برد و جلوی در سالن سلاخی‌شان می‌کند، بلافاصله می‌آید و برای مردم سخنرانی می‌کند و سایه‌ای از ترس در میان مردم عراق به راه می‌اندازد، از طرف دیگر صدام هیچ گاه نمی‌توانست بیش از ۱۷ کشور عربی چه به لحاظ مالی و چه به لحاظ نیروی انسانی به میدان جنگ با ایران اسلامی بیاورد، مگر با حمایت اربابان غربی و امریکایی خود که او را پشتیبانی می‌کردند. «کلاشنیکف‌های امریکایی» با نقاط قوت و ضعفی قابل بررسی و نقد است، بار دیگر به ما یادآور شد که تا چه میزان از مستندنگاری مسئله‌محور به دور هستیم و نیاز است که بازنگری جدی در روند اقدامات رسانه‌ای در رابطه با جنگ داشته باشیم و آن تولید آثار مستند و سینمایی است که می‌تواند بهترین راه ممکن برای ایجاد ارتباط با مخاطب عام و خاص باشد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار