سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: نیاز اقتصادی در حد اداره حداقلی زندگی: عاملی که در شهرهای بزرگ وجود دارد این است که بین هزینههای خانوار و حقوق دریافتی، رابطهای وجود ندارد و برای گذران زندگی در عصر حاضر با مخارج و تورم سنگین، یک حقوق جوابگو نیست و در این شرایط است که زن و مرد مجبور میشوند برای تأمین حداقل هزینههای زندگی، هر دو شاغل باشند.
نیاز اقتصادی برای ایجاد زندگی مرفه: برخی زنان با اینکه ضروریات زندگی از سوی مرد خانه تأمین میشود، اما برای تشکیل یک زندگی بهتر از نظر اقتصادی؛ حاضرند شغلی خارج از منزل داشته باشند.
احساس نیاز به استقلال اقتصادی: برخی دختران به دلیل شاغل بودن در خانه پدری؛ احساس استقلال میکنند و دیگر نمیتوانند برای هزینههای شخصی در زندگی مشترک دستشان در مقابل همسرشان دراز باشد. زیرا حس مستقل بودن و حس اعتماد به نفس را از دست میدهند؛ پس ترجیح میدهند که برای تعلق اقتصادی به همسر نداشتن؛ همچنان شاغل باشند و درآمد مجزا و استقلال مالی خود را حفظ کنند. البته که بعضی نیز معتقدند اگر زندگی مشترکشان به بنبست رسید؛ درآمدی برای پس از طلاق نیز داشته باشند که در آن هنگام دیگر نمیتوانند به کسی اتکا کنند.
احساس حضور در جامعه و پرستیژ اجتماعی: برخی از زنان نمیتوانند حضور دایمی در خانه را تحمل کنند و دوست دارند هم پای مردان در اجتماع حضور داشته باشند. یا برخی زنان که فقط به واسطه چشم و همچشمی با دوستان دوران تحصیل یا افراد فامیل؛ به شغلی خارج از منزل روی میآورند.
پاسخگویی به نیاز جامعه: از سوی دیگر دختران نسل جدید با نسل قبلی خود تفاوتهای زیادی در سطح تحصیلات و اشتغال و درآمدزایی و مستقل بودن دارند. در دهههای قبل دختران در دانشگاهها به ندرت دیده میشدند، اما امروزه درصد بیشتر قبولیهای کنکور و دانشگاهها را دختران تشکیل میدهند.
به طوری که سطح تحصیلات دختران نیز بالاتر از پسران جامعه شده است. با تغییر در جهان و رشد تکنولوژی تقریباً تمام نسلها عوض شدهاند و دختران و زنان به لحاظ بلوغ اجتماعی و فکری، حسابی قد کشیدهاند.
در نتیجه جامعه به زنان متخصص برای توسعه نیاز دارد زیرا یک نیروی کارشناس میتواند حدوداً دو نیروی غیرکارشناس و اپراتور را نیز با خود به سرکار ببرد. همچنین نمیتوان این مسئله را نادیده گرفت که برخی از کارها باید به عهده زنان باشد. مثل معلمی برای دختران، پزشک زنان و زایمان و... نقطه ایدهآل آن است که شغلهای زنانه را زنها به عهده بگیرند و این به نفع جامعه است.
بنابراین با توجه به وضعیت هزینهها در شهرهای بزرگ و حجم جامعه آماری زنان تحصیلکرده و همچنین نوع تربیت در خانه پدری، طبیعی است که امروزه زنان کمتر در خانه میمانند و بیرون از محیط خانواده، از رشته و تخصصشان استفاده میکنند و به این دلایل ذکر شده است که یک زن شاغل میشود. اما از میان این دلایل فقط نیاز اقتصادی در حد اداره حداقلی زندگی و پاسخگویی به نیاز جامعه میتواند دلیل خوبی برای کار کردن زن باشد. البته به این نکته نیز باید توجه داشت که اگر حضور زن در محیط بیرون از خانه به گونهای شد که نتوانست به وظایف خود در محیط خانه عمل کند رفاه اقتصادی برای خانواده آرامشی را به ارمغان نخواهد آورد. حتی اگر از زنان بپرسیم بین یک خانواده خوب و همسر و فرزند داشتن یا یک شغل و سرمایه داشتن کدام را انتخاب میکنید؟ قطعاً ۹۰ درصد زنان تشکیل خانواده و داشتن همسر را انتخاب میکنند. زیرا در ذات وجودی زن مهر و محبت و عشق ورزی نهفته است.
مادر رکن اصلی صمیمیت در خانواده است. او برای اینکه بتواند مدیریت عاطفی خانه را به عهده بگیرد نیاز به آرامش و فراغت خاطر دارد. به فرموده حضرت امام خمینی: «این مادر که بچه در دامن او بزرگ میشود بزرگترین مسئولیت را دارد و شریفترین شغل در عالم بزرگ کردن یک بچه و تحویل دادن یک انسان به جامعه است.»
از سویی در جامعه امروزه پدران بسیاری از تأمین نیازهای اقتصادی خانواده عاجز هستند. زیرا بسیاری از زنان که بیضرورت و برای رفاه بیشتر به سرکار میروند فرصت اشتغال و کسب درآمد مردانی را گرفتهاند که وظیفه اصلی آنها تأمین مایحتاج زندگی است. چه بسیار زنانی که کارشان زنانه نیست و آن کار از عهده مردها به بهترین شکل ممکن بر میآید.
با بر عهده گرفتن این کارها توسط مردان به جای زنان؛ چرخه اقتصادی جامعه نه تنها دچار مشکل نمیشود بلکه به صلاح جامعه نیز هست و زن و مرد در جایگاه خودشان قرار میگیرند.
در تمام مطالب ذکر شده در باره اشتغال زنان در عین حال بر خانهداری و ایفای نقش مادر بودن و ایجاد مهر و محبت در منزل برای فرزندان تأکید کردیم، اما در هر صورتی در ابتدای مسیر مشترک؛ زن و شوهر باید به توافقات اولیه برسند و حتی در مورد اینکه چه شغلی را زن به عهده بگیرد نیز باید صحبت کنند. زیرا برابر با ماده ۱۱۱۷ قانون مدنی، شوهر میتواند زن را از حرفه یا صنعتی که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیت خود یا زن باشد، منع کند.
زوجین پس از آنکه به اشتراک نظر در مورد شاغل یا خانهدار شدن زن رسیدند (که اگر در ابتدای مسیر زندگی مشترک هستند چه بهتر که در عقدنامه نیز ثبت کنند که مرد اجازه کار به همسر را میدهد یا خیر) باید در مورد نحوه خرج کردن حقوق زن نیز به توافق برسند. زیرا زن میتواند هرگونه تصرفی در اموال خود انجام دهد و اجازه شوهر لازم نیست. شوهر نمیتواند به حقوق زن چشمداشتی داشته باشد، چون متعلق به زن است و مرد خودش به او اذن کار داده است.
در هر صورت فراموش نکنیم زنان در زندگی مشترک اول یه همسر هستند، دوم مادر و همکاری و یاوری در تأمین مالی و معیشتی، در اولویت آخر است.