کد خبر: 1021080
تاریخ انتشار: ۰۶ مهر ۱۳۹۹ - ۰۷:۴۵
مدعیان اصلاح‌طلبی پس از ۷ سال ناکامی نسخه اصلاحی پیچیدند
تلاش برای تغییر ساختار‌های انقلاب اسلامی یکی از کارکرد‌های ویژه جریان خوش‌بین به غرب در داخل کشور است؛ جریانی که تلاش و تمرکز برای مرتفع کردن مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم را مشروط به «پایان یافتن مناقشات سیاسی- امنیتی میان تهران-واشنگتن» می‌داند و کماکان بعد از گذشت هفت سال از روی کارآمدن دولت متبوعش، همچنان بر نظریه‌های «تغییر ساختار‌های انقلاب» استوار است.
سعيد همتي
سرویس جوان آنلاین:«تغییر ماهیت و هویت انقلابی نظام» یکی از اساسی‌ترین راهبرد‌های رویارویی با نظام جمهوری اسلامی ایران طی ۴۲ سال اخیر بوده است؛ هدفی که مستمراً در تحولات و رویداد‌های داخلی مورد تأکید و تمرکز قرار گرفته است و رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز نسبت به اهداف آن بار‌ها هشدار داده‌اند.

عباس عبدی از فعالان سیاسی در گفت‌وگویی که با یکی از رسانه‌های داخلی انجام داده است تلاش می‌کند در پاسخ به سؤالاتی مبنی بر اینکه چرا دولت متبوع وی فاقد کارایی لازم جهت حل مشکلات امروز کشور است، به صورت ضمنی و گاه به صراحت تأکید دارد این تغییر ساختار‌های کشور است که منشأ اصلی تحولات داخلی در زمینه بهبود اوضاع کشور است!

عبدی در بخشی از گفت‌وگوی خود می‌گوید: «متأسفانه در فضای دوقطبی همه فکر می‌کنند با حذف یک گروه، مملکت گل‌و‌بلبل می‌شود، اما بعد از تحمل هزینه‌های بسیار، وقتی این اتفاق می‌افتد، تازه معلوم می‌شود بدتر از قبل شده است. این اولین چیزی است که همه باید به آن برسیم. وقتی حذف را کنار بگذاریم، ادبیاتمان متفاوت می‌شود، نگاه‌مان و حتی تحلیلمان از رفتار‌های همدیگر هم متفاوت می‌شود. اجازه دهید نکته‌ای را بگویم. می‌توانیم خیلی از آدم‌ها را به عنوان ظالم معرفی کنیم، اما همیشه فکر کرده‌ام که می‌توانیم جور دیگری هم نگاه کنیم، به این معنا که آن‌ها هم به نحوی قربانی هستند. اگر این طور نگاه کنیم، کینه و نفرت از بین می‌رود و رفتار و نگاه‌مان به مسائل تا حدی متفاوت می‌شود. آن موقع تغییر شرایط برایمان اهمیت بیشتری پیدا می‌کند تا تغییر افراد.»

عبدی در ادامه بیان می‌کند: «بنابراین با تغییر جایگاه افراد، نمی‌توان تحول چندانی در جامعه ایجاد کرد. آنچه مهم است تحول در ساختار است. باید بگوییم این ساختار‌ها چیست؟ به نظرم بحث مفصلی باید در سه حوزه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی صورت گیرد. باید با تک‌تک این عوامل و تحولات آن‌ها آشنا شویم و به توافق برسیم و در این چارچوب عمل کنیم. این گفتگو مستلزم نگاه مشترک همه نیرو‌ها به برخی از اصول و ویژگی‌هاست.»

رابطه تغییر ساختار و استانداردسازی رفتار ایران

طبیعی است با توجه به اهداف، کارکرد‌ها و سبقه سیاسی جریان غرب‌زده داخلی می‌توان این برداشت را داشت که منظور واقعی از تغییر ساختار‌ها همان تغییر ماهیت انقلاب اسلامی به ویژه در رویارویی با نظام سلطه است که در رفتار و رویکرد‌های دستگاه سیاست خارجه متبلور خواهد شد. یکی از اساسی‌ترین مؤلفه‌هایی که باید در عرصه سیاست خارجه دچار تغییر ماهوی شود «استکبارستیزی» است که باید جای خود را با مفاهمه با کشور‌های غربی و استانداردسازی رفتار کشورمان با توجه به شاخص‌هایی که آن‌ها در عرصه هسته‌ای، دفاعی، امنیتی، موشکی، حقوق بشر و امثالهم برای جمهوری اسلامی ایران تعریف کرده‌اند، عوض کند.

تغییر ماهیت با مشروط کردن حل مشکلات

از وجوه بارز تغییر ساختار انقلاب اسلامی این است که تکیه بر ظرفیت‌های درونی را نفی و به جای آن بر توسعه روابط با غرب به هر قیمتی متمرکز شده و اساس اقدامات را به جای بی‌اثر کردن تحریم‌ها بر تعلیق آن‌ها با امتیازدهی به نظام سلطه ساماندهی کنیم. اینکه به صورت مکرر گفته می‌شود با مذاکره همه مشکلات کشور حل می‌شود، ناشی از همین نگاه است؛ نگاهی که تحریم را بهانه‌ای برای عدم تحقق شعار‌های انتخاباتی و تبلیغاتی خود کرده و کماکان تلاش می‌کند با این اهرم کشور را در مسیر تعدیل مواضع انقلابی قرار دهد. اگر چه تجربه هفت ساله دولت نشان می‌دهد تئوری مورد نظر مطرود و غیرقابل دفاع است، اما اصرار بر چنین گزاره‌ای برای مرتفع کردن مشکلات کشور نشان می‌دهد این نوع نگاه یک پروسه نیست و پروژه‌ای است برای مبارزه با ماهیت انقلاب و تغییر آن در طول سال‌های نه چندان دور.

رهبر معظم انقلاب نیز در آخرین دیدار هیئت دولت چنین تئوری‌ای را کاملاً منسوخ می‌دانند و می‌فرمایند: «اقتصاد کشور به هیچ‌وجه نباید به تحولات خارجی پیوند بخورد، زیرا این یک خطای راهبردی است. نباید برنامه‌ریزی اقتصادی برای کشور، معطل لغو تحریم‌ها یا نتیجه انتخابات فلان کشور شود. باید بنا را بر این گذاشت که تحریم‌ها به عنوان مثال تا ۱۰ سال دیگر ادامه دارد، بنابراین باید بر ظرفیت‌ها و امکانات داخلی تمرکز کرد، البته ممکن است آن‌ها تصمیماتی خوب بگیرند که در آن صورت از آن استفاده می‌کنیم، اما مسائل اقتصادی کشور نباید موکول به تحولات خارجی شوند.»

الگوی مخدوش امریکا

جریان مورد اشاره بار‌ها رابطه یک‌سویه با ایالات متحده امریکا را اساس توسعه و پیشرفت کشور معرفی کرده و تمام تمرکز خود در عرصه سیاست خارجه را تأمین مطالباتی که امریکا در قالب‌ها و به اشکال مختلف مطرح کرده است، گذاشته تا جایی که این باور برای افکار عمومی داخلی نهادینه شده که امریکا کعبه آمال بسیاری از سیاستمندان و سیاست‌ورزان متصل به این نحله فکری است.

رهبر معظم انقلاب در بخش دیگری از سخنان خود هم در این باره و در خطاب به اعضای هیئت دولت می‌فرمایند: «ارزش‌های بشری مانند سلامت، عدالت و امنیت از همه‌جا بیشتر در امریکا لگدمال می‌شود، فاصله طبقاتی در آنجا وحشتناک است، تعداد و نسبت گرسنگان و بی‌خانمان‌ها در امریکا از کشور‌های متعارف دنیا بیشتر است، طبق اعلام صریح رقبا در کارزار‌های انتخاباتی، یکی از هر پنج کودک امریکایی گرسنه است، ضمن اینکه ناامنی و آمار جنایت در امریکا بسیار بالاست. علاوه بر این مشکلات داخلی و مدیریتی، قتل، جنگ‌افروزی و ایجاد ناامنی جزو کار‌های رایجِ امروز امریکایی‌ها در سوریه، فلسطین و یمن و قبلاً در عراق، افغانستان و مناطقی مثل ویتنام و هیروشیماست.»

تغییر ماهیت؛ هدفی با چند دهه سابقه

توافق هسته‌ای تنها یکی از قطعات پازلی است که یک جریان داخلی برای هدایت کردن انقلاب به سمت تغییر ماهیت طراحی کرد؛ پازلی که قطعات موشکی، حقوق بشری و منطقه‌ای نیز دارد و در طول سال‌های آتی و با تشدید مشکلات اقتصادی کشور و ایجاد نارضایتی گسترده در مردم قابل اجرایی شدن است. جان ساورز رئیس پیشین سرویس اطلاعات خارجی انگلیس در مصاحبه با شبکه سی‌ان‌ان یک هفته بعد از امضای برجام می‌گوید: «ماهیت انقلابی‌گری ایران در دوره ۱۵ساله برجام تغییر می‌کند.» حال اگر چه اصل کارکرد برجام به زعم جریان غرب‌زده داخلی هموار کردن مسیر برای تغییر ماهیت انقلاب اسلامی است و بار‌ها نسبت به این مسئله اعتراف کرده‌اند، اما باید توجه داشت سابقه تلاش‌های جریان غرب‌زده داخلی برای تغییر ساختار‌های انقلاب اسلامی به دهه نخست انقلاب و به ویژه بعد از روی کارآمدن جریان تجدیدنظرطلب برمی‌گردد.

رهبر انقلاب در سخنرانی معروف خود در دانشگاه علم و صنعت در همین باره می‌فرمایند: «اگر ایستادگی در مقابل تجاوزطلبی‌های دشمن فراموش شود، اگر رودربایستی‌ها، ضعف‌های شخصی، ضعف‌های شخصیتی بر روابط سیاسی و بین‌المللی مسئولان کشور حاکم شود، اگر این مغز‌های حقیقی و این بخش‌های اصلىِ هویت واقعی جمهوری اسلامی از دست برود و ضعیف شود، ساخت ظاهرىِ جمهوری اسلامی خیلی کمکی نمی‌کند، خیلی اثری نمی‌بخشد و پسوند «اسلامی» بعد از مجلس شورا، مجلس شورای اسلامی، دولت جمهوری اسلامی، به تنهایی کاری صورت نمی‌دهد. اصل قضیه این است که مراقب باشیم آن روح، آن سیرت از دست نرود، فراموش نشود، دلمان خوش نباشد به حفظ صورت و قالب. به روح، معنا و سیرت توجه داشته باشید. تغییر سیرت، تغییر آن هویت واقعی، به تدریج و خیلی آرام حاصل می‌شود. توجه بعضی‌ها به این، غالباً جلب نمی‌شود... چشم بینای دانشجویان باید این مسئولیت را همیشه برای خودش قائل باشد.»
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار