کد خبر: 1020600
تاریخ انتشار: ۰۱ مهر ۱۳۹۹ - ۲۱:۵۹
داوود عامری
دفاع مقدس یکی از فراز‌های مهم و تأثیر‌گذار در تاریخ ملت ایران است که هنوز با وجود مطالب خوبی که درباره آن گفته و نوشته شده است، ناگفته‌های زیادی در مباحث تاریخی دارد. واقعیت این است که ما با وجود اسناد و مدارک تاریخی، هنوز یک کتاب مرجع درباره جنگ و به خصوص علل و عوامل شروع آن نداریم تا اهل تحقیق و هنرمندان هنگام پرداختن به موضوع تاریخ دفاع مقدس بتوانند از آن به عنوان یک مرجع قابل اتکا بهره‌برداری کنند. لازم به تأکید است که در مسئله تاریخ و تاریخ‌نویسی، مخصوصاً در مورد موضوعی مثل دفاع مقدس، از آنجا که بسیاری از اسناد، شخصیت‌ها و افراد هستند، هر چقدر از نظر گذر زمانی فاصله با زمان وقوع موضوع پیدا کنیم، بیشتر با امکان تحریف و همچنین از بین رفتن منابع مواجه خواهیم شد، لذا لزوم تدوین تاریخ دفاع مقدس در ابعاد مختلف تحلیلی، توصیفی و تطبیقی، یک ضرورت انکارناپذیر است. در این خصوص رهبر معظم انقلاب نیز در یکی از فرمایشات خود فرمودند: «ابعاد گوناگونی در مسئله دفاع مقدس هست که هنوز ناگفته است، هنوز تحقیق نشده است، هنوز کار نشده است، بکر مانده است.»

تأکید مقام معظم رهبری بر اینکه هنوز دفاع مقدس ناگفته‌های بسیارى دارد نشان می‌دهد که لازم است به این موضوع بیش از پیش پرداخته شود تا نسل‌هاى آینده با ایثار و فداکارى ملت ایران و رزمندگان و فرماندهان دفاع مقدس بیشتر آشنا شوند. همانطور که به صورت مصداقی نیز اشاره کرده‌اند، یکی مربوط به علل و عوامل شروع جنگ است که در این یادداشت تلاش می‌کنم به برخی از موارد و با هدف یادآوری برای پرداخت جدی‌تر اهل تحقیق که در ابتدا نیز تأکید بر آن شد، مطالبی تقدیم کنم. تردیدی نیست که منظور از ناگفته‌ها درباره دفاع مقدس، اسرار نظامى نیست که نباید هم گفته شود مگر در جای خود با مجوز و توسط متخصصان و مسئولان. اما ناگفته‌هایى از آن دوران و بعد از آن هنوز هم وجود دارد که شایسته است، مورد توجه قرار گرفته و روی آنها، پژوهش در خوری انجام شود.

به عنوان یک مصداق و با تأسی از مطالب رهبر معظم انقلاب در خصوص علت‌شناسی جنگ تحمیلی علیه ایران، مطالبی تقدیم می‌گردد.

۱. اولین دلیل شروع جنگ را در تحلیل غلط نظام سلطه و دولت‌های منطقه از قدرت نظامی ایران می‌توان جست‌وجو کرد. برای اینکه بتوانیم در این خصوص تحلیل دقیقی ارائه دهیم، ابتدا لازم است مروری داشته باشیم به نظام بین‌الملل حاکم بر جهان در زمان پیروزی انقلاب اسلامی.

اگر چه جنگ ۱۹ ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و چند روز پس از آن اتفاق افتاد که صدام پیمان الجزایر را در برابر دوربین‌های تلویزیونی بغداد پاره کرد و در نطقی با تأکید بر مالکیت بر اروند و ادعای تعلق جزایر ایران به اعراب، تصمیم گرفت جنگ را در زمین، هوا و دریا علیه ایران آغاز کند، اما در شرایط دوقطبی آن روزگار بدون توافق ابرقدرت‌ها، امکان حمله صدام به ایران بسیار غیرمحتمل به نظر می‌رسید. انقلاب اسلامی در زمانی به پیروزی رسید که جهان تابع یک نظام دوقطبی بود و کشور‌های مستقل توانایی لازم برای تأثیرگذاری بر روابط قدرت در جهان را نداشتند، بنابراین در چنین شرایطی یکی از شعار‌های اساسی انقلاب ایران و رهبری آن، «نه‌شرقی و نه غربی بود»، حتی ایران انقلابی الگویی متفاوت و جدا از روش‌های حاکمیتی در جهان را معرفی کرده بود که به مذاق هیچ یک از قدرت‌های حاکم در آن شرایط خوشایند نبود. این روند برخلاف نظم پذیرفته‌شده و مدیریت عرصه بین‌المللی بود، لذا عملاً در نظام دوقطبی، ایران انقلابی یک روند جدیدی را در عرصه نظم جهانی ارائه می‌کرد که با نظم پذیرفته‌شده در بین قدرت‌های موجود همخوانی نداشت، از این رو هیچ قدرتی حاضر به حمایت از ایران نبود. این شرایط به زعم دولتمردان آن روزگار به، تنهایی در جهان زور و قدرت تعبیر می‌شد، لذا هر دو قدرت بزرگ تمایل داشتند این صدای آزادیخواهانه، استقلال‌طلبانه و برخلاف نظم موجود که می‌توانست موجد حرکت‌های آزادیخواهانه بسیاری در اقصی نقاط جهان شود، به نوعی در نطفه خفه سازند.

۲. دومین دلیل را در خصوص علت‌شناسی شروع جنگ تحمیلی می‌توان در برآورد و تحلیل غلط نظام سلطه از تغییرات فرهنگی به خصوص فرهنگ دفاعی کشور جست‌وجو کرد. آن‌ها محاسبات خود را روی نیرو‌های رسمی انجام داده بودند و هنوز مجال آن را نیافته بودند از فرهنگ دفاعی و قدرت بسیج عمومی کشور به رهبری امام (ره) برآورد درستی داشته باشند، لذا پس از ناکامی‌های فراوان نظام سلطه و امریکایی‌ها در فتنه‌های داخلی، صدام را بهترین گزینه برای حمله به جمهوری اسلامی ایران می‌دانستند.

۳. نگرانی نظام سلطه از بیداری اسلامی در منطقه و الگو‌گیری کشور‌های آزادیخواه در اقصی نقاط جهان در کنار شکست طرح‌های براندازی نظام جمهوری اسلامی با استفاده از محاصره اقتصادی و سیاسی که از سوی امریکا در جهان پیگیری می‌‏شد و شکست این کشور در عملیات صحرای طبس پس از اشغال لانه جاسوسی امریکا و ناکامی در تجزیه کردستان، هیئت حاکمه این کشور را در سال ۱۳۵۹ به سمت تجربه راه‌حل نظامی تمام‌عیار سوق داد، لذا با توجه به شرایط آن روز جهان و وجود موازنه قدرت بین شرق و غرب که مانع از اقدام یک‌جانبه امریکا می‌گردید، دلیل دیگری بود که در حمله صدام به ایران اسلامی نقش مؤثری داشت.

از سوی دیگر افکار عمومی جهانیان که با فعالیت‌های امام خمینی (ره) در فرانسه و حوادث پس از انقلاب، با مسائل ایران و مظلومیت و حقانیت این ملت آشنا شده بود، نوعی همدلی با مردم ایران داشت و از این جهت شرایط برای توجیه لشکرکشی مستقیم امریکا فراهم نبود و شرایط سیاسی و وضعیت متزلزل رژیم‌های حاکم در حاشیه خلیج فارس نیز اجازه چنین اقدامی را نمی‌داد. انتخاب عراق به‏ عنوان آغازگر جنگ، انتخابی بسیار حساب شده بود. این کشور متحد شوروی و بلوک شرق نیز شناخته می‌‏شد و درگیر شدن عراق با ایران به ‏طور طبیعی شوروی را در حمایت از صدام در کنار امریکا و اروپا قرار می‌داد و تنش‌های احتمالی را منتفی می‌ساخت. عراق دومین کشور از لحاظ نیرو و تجهیزات نظامی در منطقه و کشوری ‏نفت‌خیز بود و در صورت لزوم می‌‏توانست تا مدت‌ها با ثروت ملی خود و کمک دولت‌های مرتجع منطقه بدون تحمیل هزینه‌‏ای مستقیم بر امریکا و صهیونیست‌ها و بدون نیاز به حضور سربازان امریکایی و اروپایی جنگ علیه ایران را اداره کند.

۴. عامل مهم دیگر در کیش شخصیتی صدام نهفته بود. او خود را سردار جهان عرب و قهرمان خودساخته می‌پنداشت و تجهیزات نظامی که در رقابت‌های شرق و غرب برای آمادگی کشور‌های تحت قیمومیت هر یک از قدرت‌ها برای جنگ‌های نیابتی در اختیار او قرار گرفته بود، توهم قدرت بلامنازع به وی می‌داد.

۵. در کنار این مسائل باید به ضعف پاسخگویی مناسب به تحرکات قبل از جنگ به صدام و قدرت‌های مداخله‌گر نیز اشاره کرد. این عامل را می‌توان در حوزه‌های دیپلماتیک و همچنین عدم نمایش قدرت واقعی انقلاب، پس ازپیروزی جست‌وجو کرد. در واقع ما شاید آنچنان که شایسته بود از وضع کشور و استحکام دفاعی خود به دیگران پیام‌های شفاف و روشنی ارسال نکردیم.

این نکات بخشی از علت‌شناسی جنگ تحمیلی علیه ملت بزرگ ایران است که در چارچوب تاریخ تحلیلی دفاع مقدس هر کدام جای فراوانی برای پرداختن دارد. در کنار این باید به تاریخ توصیفی جنگ نیز اشاره کرد که روایت راهبردی از حوادث را همسو و هماهنگ می‌کند و ضرورت انکارناپذیری است، ولی به رغم اقدامات زیادی که انجام شده، بعد از ۴۰ سال هنوز یک تاریخ توصیفی مرجع از دفاع مقدس که جامع و مانع باشد و صاحبنظران این حوزه بر آن توافق داشته باشند، نداریم و گاهی شاهد روایت‌های متفاوت بلکه متناقضی از حوادث دفاع مقدس هستیم که بدین روال خطر تحریف این مقطع بزرگ از تاریخ انقلاب اسلامی را تهدید می‌کند.

نکته دیگری که باید به آن اشاره کنیم، تاریخ‌نویسی تطبیقی است که روایت ما را در کنار روایت‌های دیگران در جهان و دشمن قرار می‌دهد تا نگاهی جامع‌تر به این رویداد حماسی تصویر شود و بتوان از آن درس‌های گوناگون گرفت و تجربه آموخت.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار