کد خبر: 1018587
تاریخ انتشار: ۱۹ شهريور ۱۳۹۹ - ۰۱:۳۰
جامعه شناسان نگاهی متفاوت با مروجان خودیاری دارند
پس‌انداز کن و کمتر خرج بتراش تا بتوانی با پول‌هایت سرمایه‌گذاری کنی و به وقتش، زندگی‌ات را بسازی. این توصیه‌های خودیاری لابد به گوش شما هم خورده است، نقل قول‌هایی از زاکربرگ یا وارن بافت، که راه و رسم «خود ساخته‌شدن» را یاد می‌دهند. مرشدان خودیاری، همگی می‌خواهند «خود» ما را تغییر دهند و تغییری چشم‌گیر در زندگی افراد به وجود بیاورند، اما جامعه‌شناسان نظری دیگری دارند. آنچه می‌خوانید مقاله کریگ شیملیس (Craig Schamelis) مدرس دانشگاه آزاد برلین در این زمینه است که با ترجمه فاطمه زلیکانی در وب‌سایت ترجمان منتشر شده و با اندکی تلخیص در ادامه می‌آید.
سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: سال گذشته با دختر ۱۳ ساله‌ای درباره دانش گفتگو می‌کردم. در جمع دوستانم و خانواده بودم و داشتم می‌گفتم «دانش غیر از اطلاعات و از آن ارزشمند‌تر است» که سرش را از تلفن همراهش بلند کرد تا در گفتگو شرکت کند. او با من مخالف بود. هوشش مرا تحت تأثیر قرار داد و متعجب بودم که چگونه مانند یک متخصص علوم اجتماعی وارد بحث شده است. بنابراین، با دقت گوش می‌دادم، او اصرار داشت بین اطلاعات و دانش تفاوتی وجود ندارد و هر دو آن‌ها یکی هستند، اما مطمئناً این‌گونه نیست. تفاوت اطلاعات و دانش مانند تفاوت کتاب‌های «خودیاری» و نگاه موشکافانه علوم اجتماعی است. کتاب‌های خودیاری، همانند اطلاعات، مجموعه‌ای از داده‌های غیرمستقیم هستند. استفاده از آن‌ها مانند آن است که افراد واقعیت‌های ناآزموده بی‌شماری را تجربه کنند. حال آنکه، علوم اجتماعی، همانند دانش، از داده‌های جمع‌آوری شده و از روش‌هایی استفاده می‌کند که افراد بسیاری در طول زمان آن‌ها را پدید آورده‌اند. دانشِ برآمده از علوم اجتماعی فرضیه‌هایی را مطرح می‌کند که برای پژوهش‌های بیشتر به کار می‌آیند، مانند زمانی که جامعه‌شناسان «خود» را بخشی از جهانی می‌دانند که در آن معانی وجه نمادین دارند و سپس تغییرات آن جهان را بررسی می‌کنند. هستی‌شناسی شاخه‌ای از فلسفه است که به پرسش‌هایی در باب وجود و این همانی می‌پردازد. بنابراین، به تعبیر فلسفی، جامعه‌شناسان تحقیقات خود را با شواهد و نظریه‌های هستی‌شناسانه آغاز می‌کنند چراکه پیش از هر چیز لازم است بدانیم «خود»، از منظر اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و روانشناختی چه معنایی دارد و بعد برای اصلاح آن نسخه تجویز کنیم. برای مثال، بیایید به کتاب‌های خود‌یاری در حوزه کاری نگاهی بیندازیم. ریچارد بولز در کتاب همچنان پرفروش خویش با نام چتر نجات تو چه رنگی است؟ (۲۰۲۰) (که نخستین‌بار در سال ۱۹۷۰ چاپ شد) به مخاطبان جویای مسیر شغلی می‌گوید از خودشان بپرسند: «من که هستم؟.» وی با نقل تجربه‌های شخصی و حکایت‌ها و داستان‌های اخلاقی، به خواننده کمک می‌کند به این پرسش پاسخ دهد و با انگیزه‌دادن به خواننده او را راهنمایی می‌کند. ناگفته نماند که او کشیش بود و این راهنمایی‌ها بیشتر به موعظه می‌ماند. او به‌درستی بیان می‌کند نباید خودمان را با شغلمان تعریف کرده و باید عمیق‌تر به مسائل نگاه کنیم، اما اشکال کار آنجاست که بولز فرد و مفهوم خود را از بافت جامعه جدا می‌کند. چنین رویکردی لاجرم رنگ‌و‌بوی قومی و بومی به خود می‌گیرد. برای مثال، روانشناسی اجتماعی نشان می‌دهد مفهوم فردیت از قومی به قومی دیگر فرق می‌کند. آسیایی امریکایی‌ها، در قیاس با امریکایی‌هایی که اصالت اروپایی دارند، کمتر رفتار‌های خودنمایانه از خود بروز می‌دهند. این در حالی است که بی‌میلی به بروزدادن برخی رفتار‌های فردی می‌تواند نشان‌دهنده آن باشد که فرد به ویژگی‌های اجتماع و جامعه، در سطح کلان آگاه‌تر است. امیل دورکیم و جورج هربرت مید، از جامعه‌شناسان قرن بیستم، معتقدند «خود» برآیند مجموعه‌ای از نیرو‌های اجتماعی است که فرد را احاطه می‌کند. حال‌آنکه، کتاب‌های خود‌یاری به «خود»‌ی کمک می‌کنند که بیرون از بافت اجتماعی قرار دارد. این امر، دقیقاً در تضاد با پژوهش‌های علوم اجتماعی است. بولز در یکی از تمرین‎های کتابش از خوانندگان می‌خواهد گلی با هفت گلبرگ ترسیم کنند و در هر گلبرگ یکی از ویژگی‌های خودشان را بنویسند. وی معتقد است این نوع خود‌آگاهی سبب می‌شود رضایت فرد از خویش افزایش یافته و عملکرد او در شغل و محیط کار بهبود یابد. اما اشکال آنجاست که این تمرین‌ها ابداً تأثیر عوامل اجتماعی را نمی‌سنجند. مجموعه مستند «از هفت سالگی به بعد» (۱۹۶۴) محصول انگلستان نشان می‌دهد، وقتی آنچنان که باید به مفهوم طبقه اجتماعی توجه نمی‌کنیم، تعریف «خود» دستخوش چه تغییراتی خواهد شد. در این مجموعه، ۱۴پسربچه مدرسه‌ای از طبقات مختلف اقتصادی انتخاب شدند. سازندگان این مجموعه مستند هر هفت سال یکبار از آن‌ها فیلم گرفتند و با آن‌ها درباره زندگی‌شان مصاحبه کردند. فیلمبرداری از سال ۱۹۶۴ آغاز شد. در آن زمان پسر‌بچه‌ها هفت‌ساله بودند. آخرین قسمت این مجموعه در سال ۲۰۱۹ ساخته شد. شرکت‌کنندگان این مستند حالا دیگر ۶۳‌ساله بودند. آنچه می‌بینیم بیش از آنکه محصول ویژگی‌های فردی این افراد باشد، متأثر از مشکلات آنهاست، از مسیر‌هایی که در زندگی انتخاب کردند، از موفقیت‌های مالی آن‌ها که همگی متأثر از طبقه اجتماعی بود که به آن تعلق داشتند. با گذشت بیش از ۵۰ سال، هیچ یک از این افراد از طبقه‌ای که به آن تعلق داشتند فراتر نرفت، اما این افراد غافل از تأثیرگذاری طبقه اجتماعی، زندگی خویش را به‌گونه‌ای روایت می‌کردند که گویی تصمیمات شخصی آن‌ها تنها عامل تأثیرگذار زندگی‌شان بود. لویس ووداستاک، پژوهشگر حوزه رسانه و ارتباطات که کتاب‌های خود‌یاری را مطالعه کرده است، معتقد است: «روایت‌هایی که درباره «خود» مطرح می‌شود... همانقدر که تأثیر ساختار‌های اجتماعی را انکار می‌کنند، قدرت و مسئولیت بی‌اندازه‌ای را نیز بر شانه‌های فرد قرار می‌دهند.» آنتونی رابینز در کتاب غول درونت را بیدار کن (۱۹۹۱) توصیه می‌کند به مفهومی به نام «مرکب‌کردن» فکر کنیم. مرکب‌کردن یک استراتژی برای پس‌انداز و به معنای سرمایه‌گذاری مجدد بر سود است. اگر قرار باشد یک متخصص علوم اجتماعی به موضوع پس‌انداز بپردازد، احتمالاً نخست به گرایش‌های ملی یا ویژگی‌های جمعیت‌شناسی توجه می‌کند. مطالعات علوم اجتماعی اغلب به تفاوت‌های میان فرهنگی یا تفاوت‌های انتقالی می‌پردازد. واقعیت آن است فرهنگ جامعه است که تعیین می‌کند فرد پس‌انداز کند یا نه. برای مثال، امریکایی‌ها، در مقایسه با دیگر ملت‌ها، کمتر پس‌انداز می‌کنند. برخی اقتصاد‌دانان دلیل این امر را فرهنگ مصرف‌گرایانه امریکایی‌ها می‌دانند؛ فرهنگی که در آن نیاز‌ها باید فوراً برآورده شوند. بنابراین، به‌راحتی می‌توان تصمیم‌گیری برای پس‌انداز را به آینده موکول کرد. ممکن است رابینز استدلال کند اگر افراد بیشتری این کتاب را خوانده بودند، تعداد بیشتری استراتژی مرکب‌کردن را اجرا می‌کردند. در مقابل، می‌توان یک متخصص دانشگاهی علوم اجتماعی را تصور کرد که از در نصیحت وارد می‌شود و صرفاً به حقایقی درباره پس‌انداز اشاره می‌کند. تعجبی ندارد که کتاب‌های خود‌یاری جذابیت بیشتری دارند؛ آن‌ها این حس را در شما ایجاد می‌کنند که شخصاً انتخاب‌های زندگی مالی و شغلی‌تان را کنترل می‌کنید. پرسش بولز، «چتر نجات تو چه رنگی است؟» صرفاً به جنبه‌های فردی تصمیم‌هایی اشاره می‌کند که برای تغییر شغل یا شروع شغل جدید به آن نیاز داریم، اما متخصصان علوم اجتماعی مایلند بدانند چه شرایطی رنگ چتر‌های نجات را تعیین می‌کند؛ باید بدانیم چرا چتر نجات قرمز یا سیاه یا سبز است؛ می‌خواهیم بدانیم چه نیرو‌هایی ما را مجبور می‌کنند، بپریم؛ می‌خواهیم بدانیم کدام تغییرات فرهنگی، تاریخی، اجتماعی و اقتصادی در طول زمان رخ داده‌اند که به ظهور افرادی منجر شده است که به چتر نجات نیاز دارند و اینکه چگونه این شرایط در حال تغییر‌ند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار