سرویس ورزشی جوان آنلاین: بالا رفتن عجیب و غریب ارقام پیشنهادی بازیکنان و مربیان داخلی به دلیل بسته شدن درهای فوتبال ایران روی خارجیها، دستاورد قابل پیشبینی قانونی امتحانِ پس داده و البته شکست خوردهای است که فوتبال ایران پیش از این نیز تجربه آن را داشته است و به گفته واعظ آشتیانی، مدیرعامل سابق استقلال باید توسط هیئتمدیره باشگاهها مدیریت شود و وضع و تصویب این قوانین نه قانونی است و نه حرفهای، خصوصاً که پیشتر نیز شاهد پیامدهای مخرب و منفی آن بودهایم!
قرار بود استفاده نکردن از بازیکن و مربی خارجی به لحاظ مالی کمکی برای فوتبال ما باشد، اما این روزها شاهد پیشنهادهای عجیب و غریبی هستیم که نشان میدهد این قانون نتیجه عکس داشته است!
واقعیت این است که وضع چنین قانونی از لحاظ حرفهای درست نیست و غیرقانونی است؛ چراکه باشگاهها توسط هیئتمدیره و مجمعهایی که دارند اداره میشوند و این دخالت در امور باشگاههاست. فدراسیون میتوانست به لحاظ شرایط اقتصادی و نوسانات ارزی توصیه کند که تا آرام شدن اوضاع، باشگاهها از جذب بازیکن و مربی خارجی خودداری کنند، اما گذاشتن قانون آن هم وقتی پیشتر تجربه آن را داشتیم و نتیجهاش را هم دیدیم، منطقی نیست. فدراسیون در گذشته هم تجربه وضع چنین قوانین شکستخوردهای را داشته که یا کسی اجرا نکرده یا قیمتها را سرکش بالا برده است. در واقع فدراسیون برای فرار از مسئولیت به سمت وضع قوانینی میرود که میداند، نمیتواند بر آن نظارتی داشته باشد و این هیچ توجیهی ندارد.
در هر صورت این قانون وضع شده است و حالا شاهد اعداد و ارقام غیرمنطقی هستیم. برای نمونه سعادتمند میگوید به ما پیشنهادهای ۱۳- ۱۲ و ۱۵ میلیارد تومانی شده و با یک حساب سر انگشتی ساده میتوان گفت هر بازیکن ۱۰ میلیارد روی مبلغ پیشنهادی خود گذاشته و این مسئله اوضاع را به شدت به هم ریخته است!
متأسفانه باشگاههای ما که به طور عمده نیز دولتی یا شبه دولتی هستند، هیچ هماهنگی و همدلی با هم ندارند. بهترین کار این است که مجامع این باشگاهها تکلیف کنند و سقفی را در نظر بگیرند تا تیمها براساس بودجهای که دارند بسته شوند. مثلاً برای بهترین بازیکن ۲ میلیارد تومان در نظر بگیرند که همین هم است و بهترین بازیکن فوتبال ایران امروز بیش از ۲ میلیارد نمیارزد. از سوی دیگر باشگاهها با هم هماهنگ، متحد و همدل باشند تا بازیکنانی که قصد دارند از این شرایط سوءاستفاده کنند، تیرشان به سنگ بخورد و این قیمتهای غیرواقعی که هیچ منطقی در آن وجود ندارد، شکسته شود، وگرنه این لجامگسیختگی ادامه خواهد داشت.
مسئله اینجاست که به دلیل نبود نظارت، عقد قراردادهای نجومی برای مدیرانی که خوب میدانند، فردا روز نه قرار است پاسخگو باشند و نه کسی یقه آنها را بابت اشتباهات محرزشان میگیرد، کوچکترین دغدغهای ایجاد نمیکند!
متأسفانه در فوتبال ما افرادی وجود دارند که یدککش نام مدیر هستند، اما آنچه را که نمیدانند مسائل مربوط به مدیریت و بودجه و در عین حال چگونه هزینه کردن است و، چون نمیدانند، به دنبال داستانها و واژههای بیمعنایی مانند ترکاندن بمب و گرفتن ماهی قزلآلا و چنین تعابیر بیمحتوایی هستند که در گذشته به کرات شاهد آن بودیم. درحالیکه تنها راه برخورد و مقابله با این بلبشو و آشفتهبازار گذاشتن سقف از سوی خود باشگاهها و همدلی آنها برای ایستادن مقابل ارقام غیرمنطقی که بازیکنان و مربیان پیشنهاد میدهند، است، اما مشکل اینجاست که نظارتی وجود ندارد و اگر هم داشت، شاهد این پیشنهادها و عقد قراردادهایی نبودیم که هیچ منطقی در آن نیست، اما اگر همه دست به دست هم بدهند، اطمینان داشته باشید که نتیجهای مثبت را شاهد خواهیم بود.
مسئله اینجاست که فدراسیون تجربه چنین قانونگذاریهایی را داشته است. پیشتر با ممنوع شدن استفاده از دروازهبان خارجی قیمت گلرهای داخلی سربه فلک گذاشت، اما امروز آقایان باز هم سراغ همان قانون امتحان پس داده و شکست خورده رفتهاند.
فدراسیون فوتبال مدتهاست که به لحاظ مدیریتی فشل و ناکارآمد است و صرفاً یکسری مسابقات برگزار میکند که آن هم با، اما و اگرها و مسائل متعدد است. درحالی که اگر این سقف و محدودیت در جذب بازیکن و مربی خارجی را باشگاهها تعیین کنند و همه متعهد شوند که هر مدیری بیش از مثلاً ۲ میلیارد تومان برای بهترین بازیکن که ملیپوش هم است، ندهند و مجامع و هیئتمدیرههای باشگاهها عملکرد مدیران خود را زیر ذره بین ببرند و با متخلفان در این راستا برخورد کنند، شاهد این آشفته بازار نخواهیم بود، اما نه فقط فدراسیونی قانونمند نداریم که مسائل را اصولی پیش ببرد که هیئتمدیرهها هم جنبه تشریفاتی دارند و میتوان گفت همه مسائل دست به دست هم دادند تا امروز شاهد چنین هرج و مرجی در اعداد و ارقام پیشنهادی باشیم.
یعنی اگر به جای فدراسیون هیئتمدیرهها چنین قانونی وضع کنند، شاهد این لجامگسیختگی نخواهیم بود؟
مهمترین مسئله این است که فدراسیون وظیفه وضع چنین قانونی را ندارد و خود مدیران باشگاهها و مجامع آنها هستند که باید ببینند توان خرید بازیکن یا مربی را دارند یا خیر. از سوی هیئتمدیرهها مسئولیت دارند در صورت خرج نابهجا از سوی مدیرعامل و ریخت و پاش غیرمنطقی سریعاً موضوع را به اطلاع رئیس مجمع برسانند و آن مدیر باید در هیئت مدیره مورد مؤاخذه قرار بگیرد. در واقع مدیرعامل باید بر اساس بودجهای که در نظر گرفته شده بازیکن جذب و هزینههای باشگاه را تأمین کند، اما مشکل اینجاست که در فوتبال ایران هیئتمدیرهها جنبه فرمالیته دارند و کارآمدی ندارند و حتی مجامع باشگاهها هم فرمالیته هستند و همه اینها از این مسئله نشئت میگیرد که هیچ نظارتی وجود ندارد. اگر یک نظارتی بر عملکرد هیئت مدیرهها و حتی مجامع باشگاههای ما که به طور عمده دولتی هستند، بود هیچ مدیری این قصور را انجام نمیداد که بیش از بودجهاش هزینهتراشی کند، اما وقتی هیچ نگرانی برای پاسخگو بودن ندارد، باید هم شاهد چنین اتفاقاتی باشیم؛ ضمن اینکه وقتی بدون بررسی و کارشناسی تصمیمی اتخاذ شود، بحث سوءاستفاده از آن هم به وجود میآید.
در شرایط اقتصادی امروز جامعه که نوسانات ارزی به هیچ عنوان قابل پیشبینی نیست، جذب مربی و بازیکن خارجی منطقی به نظر نمیرسد، اما به واسطه قانون جدید حالا شاهد ارقام پیشنهادی عجیبی هستیم، بهطوریکه حرف از رقم ۵۰ میلیاردی برای یک مربی به میان آمده است. یعنی یک سوم رقم قرارداد ننگین ویلموتس. با این شرایط آیا فرقی است بین جذب مربی و بازیکن داخلی یا خارجی، وقتی به واسطه نبود نظارت، حیف و میل بیتالمال همچنان به قوت خود باقی است؟
درست است. اگرچه در فضای حرفهای چنین چیزی مقدور نیست، اما در شرایط فعلی که نرخ ارز دقیقهای جابهجا میشود، برای باشگاهها جذب بازیکن و مربی خارجی مقرون به صرفه نیست و هرگونه خریدی در این راستا اشتباه است و آن پولی که قرار است به بازیکن و مربی خارجی داده شود را میتوان در آکادمیها و برای بازیکنان مستعد هزینه کرد تا در چنین شرایطی به جای جذب بازیکنانی که به دنبال ماهیگیری از آب گل آلود هستند، باشگاهها از داشتههای شخصی خود استفاده کنند. ضمن اینکه در صورت قوی بودن آکادمیها، باشگاهها میتوانند از ترانسفر بازیکن نیز بهره مالی ببرند، اما در خصوص مربیانی که در این شرایط قیمتهای آنچنانی میدهند هم صراحتاً میگویم مربیان ما با توجه به دانشی که دارند بیش از ۲ میلیارد تومان نمیارزند؛ یعنی بهترین آنها بیش از ۲ میلیارد ارزش مالی ندارد و اگر باشگاهی قصد پرداخت چنین ارقامی را به مربیان دارد، باید هم با آن باشگاه و هم با آن مربی برخورد جدی شود.