سرویس سیاسی جوان آنلاین: به گزارش مهر، محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام روز گذشته در آیین افتتاحیه نظام جمعسپاری و نخستین فراخوان جمعسپاری دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام با محوریت تدوین سیاستهای کلی برنامه هفتم توسعه کشور، اظهار داشت: امروز نیازمند یک اراده ملی سوم برای اداره کشور هستیم. اولین اراده ملی در ایران در سالهای ۵۶ و ۵۷ شکل گرفت و نسل اول انقلاب در کنار امام توانست کار بزرگی انجام دهد و در عالم سیاست راهی نو به نام جمهوری اسلامی را به وجود آورد. وی عنوان کرد: دومین اراده ملی برای آزادسازی سرزمینهای اسلامی بود که قدرتهای بینالملل، صدام حسین را تحریک کردند و او به پنج استان وارد شد و در اینجا نسل دوم، دومین اراده ملی را شکل داد و اقتدار ایران را بازگرداند. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه در گام دوم انقلاب در آستانه شکلگیری یک اراده ملی سوم توسط نسلهای سوم و چهارم انقلاب در حوزه اقتصاد، فرهنگ و محورهای هفتگانه رهبری در بیانیه گامدوم هستیم، گفت: سومین اراده ملی ایران باید به دست نسل سومیها صورت گیرد.
رضایی خاطرنشان کرد: ما در آستانه تحولات جدید در کشور هستیم و نحوه اداره، سیاستگذاری کشور و برنامهریزیها باید متحول شود، در غیر این صورت مسیرهای منفی در فرهنگ و اقتصاد ادامه مییابد.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: روندهای مثبت انقلاب در حوزه سیاست، دفاع و امنیت است و این تحولات بدون بسیج اندیشمندان امکانپذیر نیست. باید بسیجی از اندیشکدهها و نخبهها و پژوهشگاهها در مؤسسات فرهنگی وکسب وکارها صورت گیرد. تا تحول در بخشهای فکری و اندیشهای شکل نگیرد، تحولی در فرهنگ و اقتصاد صورت نخواهد گرفت. وی بیان کرد: دومین مسئله، تحول در دولت است. امروز دیوانسالاری و نحوه حکمرانی در اقتصاد و فرهنگ بزرگترین مانع پیشرفت کشور است و این را باید تغییر داد. اگر نیروهای انقلاب میگفتند باید شاه را ساقط کنیم، اگر نیروهای دفاع مقدس میگفتند باید صدام را ساقط کنیم، شما باید یک دولت نو و یک تنظیم رابطه جدید میان دولت و نظام و دولت با مردم پیدا کنید. رضایی با بیان اینکه همه جوانان باید خود را نماینده نظام و انقلاب بدانند، افزود: همه باید حس انقلابی در خود شکل بدهند و به صحنه و میدان بیایند، منتها هم در چارچوب نظریهپردازی و اندیشهورزی و هم در چارچوب مطالبهگری به گونهای که خود را نماینده انقلاب و ملت ایران بدانند. این کشور و این نظام متعلق به هیچ گروه خاصی نیست.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به اینکه نزدیک ۲۰ سال است که بحث اقتصاد مقاومتی از سوی مقام معظم رهبری مطرح شده است، تصریح کرد: سند اقتصاد مقاومتی قبل از بحرانهای اقتصادی، ابلاغ شد، اما هنوز روی زمین است و قانونش نوشته نشده است. بعضی از مسئولان کشور نمیدانند این چه سند مهمی است. تنظیم رابطه دولت با بالادست و تنظیم رابطه دولت با مردم مهمترین تحولی است که باید صورت بگیرد. اگر در ساختار دولت، دیوانسالاری دولت، روش حل مسائل در دولت، چگونگی ارتباط با نخبگان، چگونگی ارتباط با کسب و کارها اصلاح نشود، همان قدمهای منفی در فرهنگ و اقتصاد ممکن است ادامه پیدا کند. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: دومین گام بعد از اینکه اراده ملی در کشور با پیشگامی جوانان و مطالبهگری شما شروع شود، تحولات در دولت است. این دولت حجم و هزینههای وسیعی دارد و هر اندازه با فساد مبارزه شود، اگر دولت درست نشود، مجدداً فساد از گوشه و کنار دیگری سر در میآورد. این تحول چگونه باید صورت بگیرد؟ روی بخشهای تحول دولت باید فکر کنید و به ما پیشنهاد دهید.
وی ادامه داد: مسئله سوم که مسئله روز و عملیاتی ماست، مسئله سیاستهای کلی برنامه هفتم است و ما انتظار داریم به عنوان اولین برنامه گام دوم به ریلگذاری جدید در فرهنگ و اقتصاد تبدیل شود.
رضایی خاطرنشان کرد: چطور باید جلوی راههای رفته اشتباه را گرفت و روی راههای نو چطور باید سرمایهگذاری کرد؟ زمان ما محدود است. درست است یک سال دیگر وقت داریم، اما به دلیل اینکه سیاستهای کلی چند ماه قبل از برنامهنویسی باید به دولت ابلاغ شود و برنامه هفتم برنامه مهمی برای ماست، حداکثر ما باید بتوانیم تا تیر ماه سال آینده سیاستهای کلی را از مسیر اندیشگاهی و بخشهای داخل مجمع بگذرانیم و خدمت رهبر انقلاب ارائه کنیم و ایشان تصویب کنند تا دولت بعد بتواند آذر ماه آن را به مجلس بدهد و مجلس هم آن را ظرف سه ماه تصویب کند تا در سال ۱۴۰۱ به نتیجه برسد. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام تصریح کرد: ممکن است به دلیل تغییرات دولت و مجلس تأخیری در برنامه داده شود، زیرا دولتی میرود و دولتی میآید و ممکن است لازم باشد از مقام معظم رهبری وقت بگیریم. چند اشکال وجود دارد؛ یکی از مسائلی که باید در دولت به آن فکر کرد، جزیرهای برخورد کردن در مورد حل مسائل است. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: در غالب برنامههای کشور باید دو یا سه وزارتخانه کنار هم و به صورت مشترک و قرارگاهی کار کنند، اما کشور فاقد چنین سیستمی است. مسئله دیگر تمرکزگرایی فوقالعادهای است که در مرکز وجود دارد و نبودن اختیارات در استانها. استانها هنوز مساویالاختیار هستند و قدرت برنامهریزی ندارند. به استانها اختیار داده نمیشود تا تحولی صورت گیرد. ما اگر بخواهیم مردم را وارد اقتصاد کنیم با این دولت متمرکز نمیشود.
رضایی با بیان اینکه مسئله دیگر فاصله بنگاهداری با زندگی مردم است، گفت: در مناطق محروم به شهرکهای اقتصادی که میروید، میبینید سرمایهگذاری عظیمی صورت گرفته که به دلیل استفاده از امکانات دولتی، رانت ایجاد شده است. کنار کارخانهها سرمایهگذاری عظیم شده و در مقابل جوانها درگیر اعتیاد هستند، در حالی که میلیاردها پول آمده که از امتیازات دولتی در آنجا استفاده شود. وی تصریح کرد: صنعت و دولت جزیرهای شدهاند و نتیجه آن این شده که اگر این جزیرهای شدن از بین نرود و میان زندگی مردم و صنعت، فناوری، اداره دولتی صورت نگیرد، ممکن است بنگاههای بیشتری ایجاد شود، اما روز به روز فقر، تبعیض و بیعدالتی بیشتری را شاهد باشیم.