خیانت اماراتیها در تمکین به فشار امریکا برای تن دادن به توافق با صهیونیستها را که ترامپ از آن به عنوان یک «توافقنامه تاریخی صلح» میان دو دوست بزرگ ایالات متحده در منطقه نام برده است، باید در راستای سیاستهای کلان امریکا در منطقه وباهدف پیشبرد راهبرد منطقهای امریکا موسوم به «طرح خاورمیانه بزرگ امریکا» و «معامله قرن» دانست که بعد از شکست در جنگهای ۳۳ روزه و ۲۲ روزه و شکست در جنگهای نیابتی در منطقه به محاق رفته بود. آنگونه که از این بیانیه برداشت میشود هدف اصلی از این توافق پیادهسازی طرح خاورمیانه جدید امریکا و مقدمهچینی برای تحولات ژئوپلیتیک در حوزه خلیج فارس و منطقه غرب آسیا به منظور نزدیکتر کردن هر چه بیشتر رژیم صهیونیستی به حوزه امنیتی پیرامونی نظام جمهوری اسلامی وشکست راهبرد منطقهای ایران و مهار جبهه مقاومت است.
اگرچه تلاش پمپئو در سفر منطقهای برای پیوستن دیگر کشورهای عربی به این توافق به نتیجه نرسید واین نشان دهنده افول زود هنگام آن همچون طرح معامله قرن ترامپ است، ولی پرواز مستقیم میان تل آویو وابوظبی از فراز عربستان، وانجام برخی تبادلات نشان دهنده اصرار امریکا بر بهره گیری از آن به عنوان یک پیروزی دیپلماتیک، به رغم شکستهای متعدد در سیاستهای منطقهای این کشور است
ترامپ و تیم افراطی همکار او در کاخ سفید در آستانه انتخابات ریاست جمهوری امریکا، تلاش دارند با اجرای این توافق به هر قیمت ممکن و با درگیر ساختن ظرفیتهای درونی کشورهای اسلامی و عرب با نیروهای مقاومت، هزینه امریکا و رژیم صهیونیستی را در مقابله با مقاومت برگردن کشورهای عربی نظیر عربستان وامارات بیندازند، نکتهای که به ویژه در سخنان دوروز پیش وزیر دفاع رژیم انگلیس برآن تأکید شده است. او با بزرگنمایی تهدید انصارالله وحزبالله برای کشورهای عربی تأکید میکند که ما با فروش تسلیحات به عربستان، امنیت این کشور را در برابر حملات یمنیها تأمین خواهیم کرد. البته روابط قوی دفاعی میان دو کشور تنها به فروش تسلیحات خلاصه نمیشود.
در این توافق علاوه برآنچه که اشاره شد اهداف دیگری نظیر کمک به پیروزی ترامپ در انتخابات آینده به عنوان یک موفقیت در عرصه سیاست خارجی امریکا، جلب حمایت لابی صهیونیستی، تقویت موقعیت نتانیاهو در دولت متزلزل رژیم صهیونیستی، به رسمیت شناختن دولت جعلی اسرائیل وعادیسازی روابط میان جهان عرب و رژیم جعلی صهیونیستی، به فراموشی سپردن آرمان فلسطین، فشار بر گروههای مقاومت و خالی کردن پشت آنها برای ترک جبهه مقابله با اشغالگری و نسلکشی رژیم صهیونیستی در فلسطین هدفگذاری شده است.
نوع و نحوه اعلام توافقنامه آنهم از سوی ترامپ، نشاندهنده جلوه دیگری از سلطه حاکمان کاخ سفید بر امیرنشین امارات بهعنوان یکی از گاوهای شیرده امریکا در منطقه است که ناچار است برای بقای حکومت لرزان خود، توان اقتصادی و دستاورد پیشینه حمایت کشورهای عربی از مقاومت فلسطین را هزینه خروج از انزوای رژیم صهیونیستی نماید. واین در حالی است که ناتوانی رژیم صهیونیستی در مقابله با نیروهای مقاومت فلسطین و حزبالله و شکست ائتلاف سعودی اماراتی در برابر انصارالله عملاً کارآمدی این نظامهای وابسته را به زیر سؤال برده است.
امارات با این توافق خود را به رژیم صهیونیستی و امریکا نزدیکتر کرده است تا سطحِ مصونیت خود را افزایش دهد و درعینحال، بر محاسبات ایران نسبت به خود و دیگر کشورهای منطقه خلیجفارس بهویژه عربستان سعودی اثر بگذارد. تصور آنها این است که از طریق این توافق و جلب حمایت بیشتر امریکاییها و خرید تجهیزات پیشرفتهتر قادر خواهند بود روند تحولات منطقه را علیه نیروی مقاومت تغییر دهند. تصور غلط در مورد رژیم صهیونیستی و اینکه این رژیم در پی صلح با کشورهای منطقه است، بعد دیگری از فشار و جنگ همه جانبه امریکا علیه کشورهای منطقه است و این در حالی است که این توافقنامه حتی میتواند زمینه سلطه رژیم صهیونیستی به جای امریکا بر این کشورها باشد.
این روندها نشانگر آن است که منطقه در حال ورود به دور جدیدی از تنش و چالش است که با هدف تضعیف هرچه بیشتر نیروهای مقاومت در حال شکلگیری است، این شرایط در عین حال واجد فرصتهایی برای نیروهای مقاومت است و از آن میتوان به دوران جدیدی از تاریخ مجاهدتهایی یاد کرد که البته لازمه آن هوشیاری بیشتر نیروهای جبهه مقاومت واتخاذ تدبیر هوشمندانهتر در ابعاد زیر است:
در حوزه سازمان وساختار لازمه این امر تقویت ارتباط و پیوند میان نیروهای جبهه مقاومت وتشکیل یک ائتلاف با همکاری هستههای این جبهه در کشورهای مختلف، کاهش اختلافات درونی در میان طیفهای مختلف نیروهای مقاومت به ویژه در میان گروههای فلسطینی، تسریع در تقویت زیرساختها و توان نظامی نیروهای جبهه مقاومت، کمک به نیروهایی که در خط مقدم مواجهه با جبهه استکبار به ویژه صهیونیستها درگیر هستند، میباشد.
اما فراتر از حوزههای عملیاتی و میدانی، ضرورت غلبه بر جنگ روانی و ادراکی دشمن است که برای تحکیم و تثبیت سلطه نیابتی امریکا علیه نیروهای مقاومت از طریق رژیم صهیونیستی و عربستان و امارات طراحی شده است. نیروهای مقاومت باید نشان دهند که تعیین کننده روند تحولات آتی منطقه و آرایش نیروها در حوزه اختیار و عمل آنها هستند و این باور شکل گرفته در ذهن امریکا و متحدانش مبنی بر اینکه بعد از شهادت سردار سلیمانی توانستهاند نیروهای مقاومت را تضعیف کنند و مدیریت تحولات منطقه را در اختیار بگیرند، باید ابطال شود.
رهبر معظم انقلاب اسلامی روز سهشنبه ۱۱ شهریور در ارتباط تصویری با وزیر، معاونان، مدیران و رؤسای وزارت آموزش و پرورش، اقدام دولت امارات متحده عربی در عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی را خیانتی به دنیای اسلام، جهان عرب و کشورهای منطقه و به مسئلهی مهم فلسطین خواندند و خاطرنشان کردند: البته این وضعیت دیری نخواهد پایید، اما لکه ننگ آن بر پیشانی کسانی که غصب کشور و آواره کردن ملت فلسطین را به بوته فراموشی سپردند و پای صهیونیستها را در منطقه باز کردند، باقی خواهد ماند. ایشان با ابراز تأسف از همکاری دولت امارات متحده عربی با اقدامات قساوتآمیز رژیم صهیونیستی و عناصر خبیث صهیونیست در هیئت حاکمه امریکا علیه مصالح جهان اسلام و منطقه، یاد آور شدند: امیدواریم اماراتیها زودتر بیدار شوند و این کارشان را جبران کنند.