سرویس حوادث جوان آنلاین: ۷اردیبهشتسال۹۷، مأموران پلیس پایتخت از مرگ مشکوک زن ۳۸ساله به نام الهه در یکی از بیمارستانهای شهر باخبر و راهی محل شدند. با حضور مأموران در محل پدر سالخورده آن زن که در محل حضور داشت مدعی شد دخترش با خوردن قرص برنج خودکشی کرده است. دو دختر مقتول هم که در محل حاضر بودند به مأموران گفتند: مدتی قبل مادرمان با مردی به نام سیامک آشنا شد. سیامک از مادرم خواسته بود پدرمان را به قتل برساند. من و خواهرم از رابطه پنهانی مادرمان با سیامک اطلاع داشتیم، اما هرگز به پدرمان حرفی نزدیم. آن مرد برای مادرمان وکیل هم گرفتهبود تا از پدرمان جدا شود. مادرم تحت فشارهای روحی خودکشی کرد. بعد از این توضیحات، جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و مشخص شد زن جوان بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردن به قتل رسیده است. به این ترتیب پرونده با موضوع قتل عمد در دستور کار قرار گرفت و با توضیحات دو دختر مقتول، شوهر الهه به عنوان مظنون به قتل بازداشت شد، اما جرمش را انکار کرد.
دفاع پدر مقتول
با گذشت ۱۱ماه از حادثه این بار پدر ۷۰ساله الهه به پلیس آگاهی رفت و خودش را قاتل معرفی کرد. او به مأموران گفت: دخترم برای ازدواج با سیامک میخواست از شوهرش جدا شود، اما من راضی نشدم تا اینکه سیامک تماس گرفت و مرا تهدید کرد. او اصرار داشت برای ازدواج با دخترم مرا راضی کند. از شنیدن حرفهای مرد جوان عصبانی شدم به همین خاطر به خانه دخترم رفتم و با او صحبت کردم، اما فایده نداشت و با هم درگیر شدیم. آنجا بود که از شدت عصبانیت او را خفه کردم. با اقرارهای مرد سالخورده مأموران در روند تحقیقات دریافتند پدر مقتول زمان قتل در محل حادثه نبوده است، بلکه برادرش علی ۲۵ساله آنجا حضور داشته است.
قاتل اصلی
با بدست آمدن این سرنخ، علی بازداشت شد. او در روند بازجوییها سرانجام به قتل خواهرش اعتراف کرد و گفت: قصد ازدواج داشتم به همین خاطر پدرم قتل را گردن گرفت تا زندگیام از هم نپاشد. حالا حقیقت را میگویم من قاتل هستم. او در شرح ماجرا گفت: روز حادثه به خانه الهه رفتم تا در مورد زندگیاش با او صحبت کنم. من تازه نامزد کرده بودم. به او گفتم اگر طلاق بگیری آبروی خانوادهمان میرود. همانجا حلقهام را به او نشان دادم و گفتم تازه یکماه است حلقه دست کردهام بهخاطر من و دخترانت تصمیم عاقلانه بگیر. متهم ادامه داد: هرچه تلاش کردم الهه را از تصمیم اشتباهش منصرف کنم بیفایده بود، او گفت این ماجرا به من ربطی ندارد و میخواهد از شوهرش جدا شود. سپس شروع به داد و فریاد کرد. این رفتار باعث شد با او درگیر شوم و در آن درگیری او را هل دادم و دستم را جلوی دهانش گرفتم. الهه مشکل تنفسی داشت به همین خاطر یکباره از نفس افتاد.
با اقرار متهم، پدر مقتول به اتهام اخفای ادله جرم و تلاش برای نجات قاتل روانه زندان شد. پسر جوان نیز به پزشکی قانونی معرفی شد تا اینکه کارشناسان اعلام کردند علی به افسردگی مبتلا است و قبلاً نیز چند بار در بیمارستان بستری شده است. همچنین اعلام کردند امکان درمان او در زندان وجود ندارد. به این ترتیب پسر جوان با قرار وثیقه آزاد شد سپس با درخواست گذشت از سوی اولیایدم روز گذشته از جنبه عمومی جرم در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه قرار گرفت.
محاکمه
بعد از اعلام رسمیت جلسه پسر جوان گفت: باور کنید با انگیزه قتل به خانه خواهرم نرفتم. فقط بهخاطر غیرت و آبروی خانوادهام میخواستم زندگی او را حفظ کنم، اما ناخواسته این حادثه تلخ رقم خورد. زمان حادثه یکماه بود که نامزد کرده بودم. در این مدت نامزدم مرا درک کرده و با من زندگی میکند، نگرانم اگر به زندان بیفتم او را هم از دست بدهم. در آن سال دانشجو بودم، اما نتوانستم درسم را ادامه بدهم. در یک مغازه فرش فروشی هم مشغول کار شدم، اما آنجا هم بهخاطر ویروس کرونا جمع شد. پشیمانم و از دادگاه تقاضا دارم در مجازاتم تخفیف قائل شوند.
متهم درباره اتهام پدرش نیز گفت: بعد از قتل به خانه پدرم رفتم، اما حرفی نزدم. آنها نمیدانستند الهه را من کشتهام تا اینکه شوهر خواهرم به اتهام قتل بازداشت شد. این شد که تصمیم گرفتم حقیقت را به پدرم بگویم. پدرم نیز بخاطر اینکه زندگیام از هم نپاشد قتل را گردن گرفت. در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.