سرویس حوادث جوان آنلاین: چند روز قبل به مأموران پلیس تهران خبر رسید چند پسر جوان در پارک نهجالبلاغه درگیری خونینی را رقم زدهاند. وقتی مأموران به محل حادثه که نزدیک یک تونل زیر زمینی است، رسیدند دریافتند لحظاتی قبل بین چهارپسر جوان از یک طرف و دو پسرجوان دیگر به خاطر آوازهخوانی درگیری صورت گرفته است که در جریان آن یکی از شرکتکنندگان در نزاع به شدت زخمی و روانه بیمارستان شدهاست.
مأموران پلیس در محل حادثه ضارب را که فرشید نام داشت همراه پسرداییاش و چند نفر از شرکتکنندگان در نزاع بازداشت کردند. بررسیهای بعدی حکایت از آن داشت که لحظه حادثه فرشید همراه پسرداییاش در حال تمرین آوازه خوانی بوده که پسر زخمی و سه نفر از دوستانش از راه میرسند و آنها را مسخره میکنند و درگیری شروع میشود. در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت به مأموران پلیس خبر رسید پسرزخمی بر اثر شدت جراحات و خونریزی شدید روی تخت بیمارستان فوت شده است. بنابراین تیمی از کارآگاهان ادارهدهم پلیسآگاهی به دستور بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران وارد عمل شدند.
قاتل در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و گفت: حوالی یکی از شهرهای اطراف تهران همراه خانوادهام زندگی میکنم. از آنجایی که به گفته دوستان و بستگانم صدایی خوبی دارم مدتی قبل تصمیم گرفتم تمرین آوازهخوانی کنم و در آینده خواننده شوم. من هر چند وقت یکبار همراه پسر داییام که در تهران زندگی میکند با هم تمرین آوازه خوانی میکنیم و دو نفری تصمیم داشتیم در آینده آلبوم مشترکی منتشر کنیم. ما گاهی در خانه خودمان و گاهی هم در بیرون تمرین آوازهخوانی میکنیم تا اینکه روز حادثه از خانهمان راهی تهران شدم و به خانه پسر داییام رفتم. پسرداییام گفت که پارک نهج البلاغه تونلی دارد که وقتی آنجا آواز میخوانی صدا به صورت اکو پخش میشود و به همین خاطر دو نفری تصمیم گرفتیم به پارک نهج البلاغه برویم و داخل تونل تمرین آوازهخوانی کنیم. وقتی وارد تونل شدیم من و پسر داییام هر دو شروع به آوازهخوانی کردیم که لحظاتی بعد چهار پسر جوان وارد تونل شدند و آنها هم شروع به آوازه خوانی کردند به طوریکه تمرین ما به هم خورد. ما به هم چپ چپ نگاه کردیم و بعد هم برای هم شروع به کریخوانی کردیم که آنها صدای ما را مسخره کردند و بعد با هم درگیر شدیم. پسر داییام با سه نفر از آنها درگیر شده بود و مقتول هم با من درگیر شد. او چاقو داشت و به من حمله کرد که چاقو را از دستش گرفتم و فرار کردم، اما او دنبال من میدوید و قصد داشت مرا بگیرد و بزند که برای ترساندش با چاقوی خودش ضربهای به طرفش پرتاب کردم که ضربه به رانش برخورد کرد و خونین نقش بر زمین شد. بعد از آن با اورژانس و پلیس تماس گرفتم و خودم را به مأموران پلیس معرفی کردم. وی در پایان گفت: من قصد قتل نداشتم و این حاثه هم اتفاقی بود و الان هم هنوز باور ندارم که پسر جوان کشته شده است. متهم در ادامه به دستور بازپرس جنایی برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.