پلیس پایتخت طرحهای گستردهای را در برخورد با اراذل و اوباش اجرا کرده است. چند روز قبل سردار قاسم رضایی، جانشین فرمانده نیروی انتظامی با حضور در قرارگاه مبارزه با اراذل و اوباش تهران اعلام کرد: «طرح مبارزه با اراذل و اوباش باید تا زمانی که رضایت کامل مردم در این زمینه حاصل شود، ادامه پیدا کند، مبارزه با اراذل و اوباش مقطعی نیست و این مهم باید همواره در دستور کار باشد.»
به زعم تلاشهای صورت گرفته و اجرای طرحهای مستمر که پلیس با اجرای آن تلاش میکند میزان کنترل و تمرکز خود را روی رفتارهای ضد اجتماعی این افراد نشان دهد، همچنان شاهد بروز این پدیده ناهنجار در جامعه هستیم. اراذل و اوباش، افرادی هستند که رفتارهای ضد اجتماعی بروز میدهند، به راحتی از فرهنگ و قوانین تمرد میکنند و از آنجا که در ارتباط خود با جامعه دچار بههم ریختگی میشوند، دست به ارتکاب رفتارهای هنجار شکن مثل، عربدهکشی، درگیری، تعرض به حقوق دیگران، تعرض و مزاحمت برای نوامیس و رفتارهایی از این دست میکنند.
بیتوجهی دستگاههای مسئول به چرایی اختلالهایی که منجر به شکلگیری رفتارهای پرخطر در این افراد شده سبب بازتولید آنها در جامعه شده که ضرورت دارد نهادهای مسئول در این باره در کنار پلیس قرار گیرند و نسبت به رفتار افرادی که جمع آوری میشوند به وظایف قانونی خود عمل کنند. در صورتی که این دسته از افراد را محصول نابسامانیهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بدانیم، غفلت نسبت به ریشههای بروز این رفتارها و تلاش برای اصلاح آن خیلی زود منجر به بازگشت اوباش بازداشت شده به جامعه میشود.
از منظر جامعه شناسان دلیل بسیاری از رفتار این افراد، جامعه و خانواده هستند و زمانی که فرد موفق نشود رفتار خود را با محیط مطابقت دهد، اختلالهای موجود در شخصیت وی سبب میشود فرد با عدم مقبولیت نقش خود در جامعه مواجه شده و رفتار ضد اجتماعی را به نمایش بگذارد. آنگونه که اشاره شد و در شخصیت این دسته از افراد مشهود است، آنها رفتارهای ضد اجتماعی دارند و به راحتی حقوق دیگران را پایمال میکنند و در سازگاری اجتماعی خود به راحتی دچار بحران میشوند. زندگی کردن در یک خانواده بزهکار، بیتوجهی والدین، اعتیاد در خانواده، محرومیت و بیثباتی در خانواده از زمینههای سوق دادن این افراد به سمت اوباشگری است که آنها را به سمت انتقام از جامعه روانه میکند. در چنین وضعیتی جامعه در مواجهه با اشرار نسبت به موضوعاتی که منجر به گرایش آنها به سمت رفتارهای ضد اجتماعی شده توجه نشان نمیدهد و تنها خواهان برخورد با آنان است، بنابراین جولان چنین افرادی در جامعه انتظار از پلیس را برای جمع آوری و برخورد بالا میبرد، در حالی که در کنار برخورد با این افراد، توجه به چرایی گرایش افراد به شرارت و همگرایی حقیقی برای توجه و درمان پیوستهایی که مدام به شکلگیری این معضل منجر شده و میشود ضرورت دارد. تردیدی وجود ندارد که تشکیل قرار گاه مبارزه با اراذل و اوباش و مبارزه عملی که در این باره انجام شده گامی مؤثر در ایجاد امنیت خواهد بود، اما پیشگیری از بروز این رفتارهای ضداجتماعی، تلاش همه جانبه از سوی نهادهای اجتماعی و همراهی آنان در چنین قرارگاهی را میطلبد؛ چراکه همه سیستمهای اجتماعی در بروز این پدیده مؤثر هستند و درمان عملی آن نیز نیازمند همگرایی در این باره است.