سرویس حوادث جوان آنلاین: ۲۰مردادماه امسال زنی به مأموران پلیس تهران خبر داد که خواهر ۶۰سالهاش ناپدید شده است. او گفت: خواهرم زنی ۶۰سالهاست که در محله نارمک زندگی میکند. او صاحبخانهای سهطبقه است که خودش در طبقه اول ساکن است و دو طبقه دیگر را اجاره داده و امورات زندگیاش را از راه گرفتن کرایه خانه میگذراند.
زن جوان گفت: از سه روز قبل هر چه با خواهرم تماس میگیرم، جواب نمیدهد و نگرانم که مبادا اتفاقی ناگوار برایش روی داده باشد. بعد از مطرح شدن شکایت تیمی از مأموران پلیس آگاهی راهی خانه زن ۶۰ساله شدند و بعد از گشودن در متوجه شدند که کسی در خانه حضور ندارد. در شاخه دیگری از تحقیقات کارآگاهان پلیس با مراجعه به بانک اطلاعات افراد ناپدید شده متوجه شدند ۱۷مردادماه مأموران پلیس جسد زنی میانسال را در حاشیه کارخانهای متروکه در رودبار قصران لواسان کشف و، چون هیچ اوراق هویتی همراه جسد نبود آن را به پزشکی قانونی منتقل کردهاند. از آنجا که احتمال میرفت جسد کشف شده متعلق به خواهر شاکی باشد، او با حضور در پزشکی قانونی هویت خواهرش را تأیید کرد. گزارش اولیه پزشکی قانونی حکایت از این داشت که زن میانسال به علت اصابت سر با جسم سخت به کام مرگ رفته است. بعد از کشف هویت زن میانسال پرونده با انگیزه قتل تشکیل شد و تیمی از کارآگاهان ادارهدهم پلیسآگاهی به دستور قاضی شفیعی بازپرس شعبه پنجم دادسرای امور جنایی در این باره تحقیق کردند.
در اولین گام مستأجران مقتول به عنوان اولین مظنونان پرونده تحت مراقبت پلیس قرار گرفتند. بررسیها در این باره نشان داد که مستأجر طبقهسوم که همراه خانوادهاش در آنجا زندگی میکند پیک موتوری است و از سه ماه قبل کرایهخانهاش عقب افتاده و چندبار در این باره با مقتول مشاجره داشتهاست، بنابراین به عنوان اولین مظنون بازداشت و روز گذشته به دادسرای امور جنایی منتقل شد.
مرد جوان مقابل بازپرس به ارتکاب قتل اقرار کرد و در شرح ماجرا گفت: من پیک موتوری هستم و از مدتی قبل در خانه مقتول مستأجر بودم و ماهانه ۲ میلیون تومان کرایه میدادم. به خاطر مشکلات مالی سه ماه بود که کرایه خانه را پرداخت نکرده بودم و صاحبخانه چندبار به من تذکر داده بود. او در شرح حادثه هم گفت: آن روز داشتم از خانه خارج میشدم که مقتول را مقابل در خانهاش دیدم. او از من خواست که کرایهاش را پرداخت کنم. گفت که هزینهزندگیاش را از راه اجاره خانه میگذراند و خواست که رعایت حالش را بکنم و کرایهاش را بدهم. سر این موضوع مشاجره کردیم و من عصبانی شدم و او را هل دادم که روی زمین افتاد. فکر میکردم که حالش بد شده و بلند میشود و به داخل خانهاش میرود برای همین توجه نکردم و از خانه خارج شدم. ساعتی بعد که برگشتم دیدم که همان جا افتاده و فوت شده است. خیلی ترسیدم و مانده بودم که با جسد چه کنم. جسد را به داخل آپارتمانش کشاندم و نایلون و چادر به دور آن پیچیدم. بعد در فرصت مناسب جسد را به خودرویی که داشتم منتقل کردم. پشت فرمان نشستم و به سوی لواسان رانندگی کردم. در رودبار قصران و حاشیه کارخانهای متروکه رها کردم و به خانه برگشتم. در این مدت دچار عذاب وجدان بودم و در این باره با کسی حرف نزدم. از کاری که کردهبودم، پشیمان بودم. متهم گفت: من قصد کشتن زن صاحبخانهام را نداشتم و حادثه ناخواسته اتفاق افتاد.
با اعتراف متهم به ارتکاب قتل وی به دستور قاضی در اختیار کارآگاهان ادارهدهم پلیسآگاهی تهران قرار گرفت.