تولیدکنندگان باید در جهت تحقق رونق و جهش در تولیداتشان، در کنار حمایت همهجانبه دولت، نهادها و آحاد جامعه، محصولاتی باکیفیت، پرمزیت و متنوع تولید کنند. باید با طراحی و تدوین برنامههای استراتژیک در تولید کالاهای داخلی به سمت فعالیتها و برنامههای فرآیندمحور برویم تا راهبردهای دستیابی به اهداف را به شکلی بهینه عملیاتی کنیم.
نکته ابتدایی و گام اول این است که محصولات ما باید در تمامی صنایع از لحاظ ویژگیهای محصول، کیفیت، طراحی، تنوع، نام تجاری، بستهبندی، اندازه، خدمات قبل و بعد از فروش و ضمانتنامهها دارای استاندارد و قابلیتهای بهروز باشد. کیفیت، نقش راهبردی قاطعی برای حفظ مزیت رقابتی و افزایش مشتریان داخلی و خارجی دارد. معمولاً مشتریان با توجه به برند یا نام تجاری محصول قیمت، ضمانتهای محصول و حتی برآورد از پولی که یک شرکت برای تبلیغات خرج میکند درباره کیفیت یک محصول استنباط شخصی دارند، اما نکته مهم این است که یک شرکت موفق باید طعم کیفیت را قبل از خرید از طریق تبلیغات جذاب و اثربخش، ارائه اطلاعات دقیق از محصول در وبسایت، مزیت آن نسبت به محصول رقبا، شکل برطرف کردن نیاز مشتری توسط محصول و حین خرید از طریق برخورد حرفهای و مناسب، پاسخگویی دقیق به سؤالات مشتریان، برطرف کردن نگرانی آنها جهت خرید کالا و ایجاد اطمینان و اعتماد، خوشقولی در ارسال محصول و بعد از خرید از طریق پاسخگویی سریع به شکایات و متعهد بودن شرکت در خدمات پس از فروش به مشتریان بچشاند. تولیدکنندگان موفق و حرفهای با هوشمندی دریافتهاند که مشتریان امروز نتایج و مزایای حاصل از محصولات و خدمات آنها یا بهبودی را که محصولاتشان در زندگی مشتریان و مصرفکنندگان ایجاد میکنند، میخرند. نکته مهم دیگر این است که محصولات ما در داخل باید به قدری تنوع داشته باشد که پاسخگوی همه سلیقهها و با هر توان مالی باشد.
در گام دوم باید محصولات ما نسبت به کالاهای مشابه رقبای داخلی و خارجی، از قیمت رقابتی برخوردار باشد تا برای مشتری و مصرفکننده داخل و خارج جذابیت ایجاد کند. نکتهای که در ارتباط با کیفیت و قیمت یک محصول بسیار مهم است، ارزش ادراک شده مشتری است، یعنی منافعی که از خرید یک کالای ایرانی به مشتری میرسد باید نسبت به قیمت و هزینه آن برابر یا بیشتر باشد. هر چقدر این منافع و مزیتها بیشتر شود، افزایش رضایت و طول عمر مشتری نیز بیشتر میشود. در نتیجه خرید مشتریان داخلی و خارجی از کالاهای ایرانی افزایش مییابد.
وقت و زمان برای مردم مؤلفه بسیار ارزشمندی است، لذا در گام سوم، قابل دسترس بودن و توزیع محصول باید به بهترین شکل صورت پذیرد.
ما در مبحث مکان توزیع به این موضوع مهم در دنیای تجارت امروز میپردازیم که محصولات ما چگونه به دست مشتریان یا مصرفکنندگان برسد. باید شبکههای توزیع، پوشش، بازارهای جغرافیایی، حمل و نقل و پشتیبانی بسیار مناسبی را برای کالاهایمان در نظر بگیریم.
گام آخر در این فرآیند چهار مرحلهای، مبحث ترویج است. در دنیای پررقابت امروز که در هر صنعتی صدها یا هزاران نام تجاری وجود دارد، مبحث ترویج از اهمیت بسزایی برخوردار است. ترویج یعنی تولیدکننده به مخاطبان، مشتریان و همه کسانی که میتوانند به طور بالقوه و بالفعل مشتری کالای او باشند اعلام هویت کند؛ لذا برای تحقق این هدف بهترین ابزارهای ترویج؛ تبلیغات اثربخش، روابط عمومی، چاشنیهای فروش، فروشندگان ماهر و بازاریابی مستقیم است.
نکته مهمی که تولیدکنندگان جهت حفظ و توسعه بازار خود باید همواره به آن توجه داشته باشند این است که اگر تولیدکننده کالای خوبی تولید کند، قیمتش مناسب باشد و سیستم توزیع آن خوب عمل کند، اما از ترویج مناسب برخوردار نباشد، مانند آدمی است که در تاریکی ایستاده و برای دیگران دست تکان میدهد و تنها خودش است که میداند چه کار میکند و دیگران متوجهش نمیشوند، در این صورت به اهداف تجاری خود نخواهد رسید. تولیدکنندگان و صادرکنندگان ما باید به فرهنگها، خردهفرهنگها و آداب و رسوم قومیتهای مختلف در داخل و بازارهای بینالملل احترام بگذارند تا بتوانند نسبت به نام تجاریشان اعتماد و وفاداری ایجاد کنند.
برخی از شرکتهای خارجی شب ولادت امام رضا (ع) یا آغاز ماه مبارک رمضان در وبسایت خود یا در تبلیغات مختلف به شیعیان دنیا تبریک میگویند. این امر نشانه درایت و دانش آنهاست که موجب میشود ارتباطشان با شیعیان قویتر شود تا بتوانند سهم بازار و فروش خود را افزایش دهند.
بزرگترین تولیدکنندگان دنیا سطوح کیفی کالا را به سه سطح تقسیم میکنند: سطح اول که هسته و بخش اصلی محصول است، مزایای اصلی محصول را دربر میگیرد، مانند ساعت که وظیفه اصلیاش نشان دادن دقیق زمان است. اما آیا تنها همین یک مزیت در ساعت مچی مشتری امروز را راضی میکند؟ خیر. مشتریان امروز علاوه بر وظیفه اصلی، وظایف دیگری هم از یک کالا انتظار دارند. در اینجا وارد لایه دوم کالا (بدنه یا محصول واقعی) میشویم که ویژگیها، طرح کالا، کیفیت، نام تجاری و بستهبندی در این لایه قرار میگیرد؛ بنابراین مشتری ساعت در کنار زمان دقیق، انتظاراتی مانند نشان دادن تاریخ، دمای بدن و ظاهر زیبا را نیز از محصول توقع دارد. در سطح سوم که به آن پوسته یا مزایای تکمیلی نیز میگویند مشتری به دنبال خدمات پس از فروش، گارانتی، وارانتی، نصب و راهاندازی است. در کشورهای توسعهیافته تلاش میکنند که محصولاتشان حتماً از سطوح سهگانه ذکر شده برخوردار باشند؛ لذا ما نیز باید در تمامی صنایع، محصولاتی با کیفیت، پرمزیت و متنوع تولید کنیم تا نیازها و خواستههای مشتریان به شکل کامل مرتفع شود.
یکی از مؤلفههای حیاتی بازار هر صنعتی که تولیدکنندگان ما باید برنامه ویژهای را برای آن طرحریزی کنند تا به سبب آن حمایت از کالای ایرانی و جهش تولید بیشتر در جامعه نمود پیدا کند، شاخص بسیار مهم، خدمات پس از فروش است. خدمات پس از فروش رمز و کلید حفظ و رضایت مشتریان است. صرفنظر از هرگونه کالای باکیفیتی که وارد بازار میشود، اگر همراه آن خدمات پس از فروش مناسب ایجاد و ارائه نشود، مشتری در خریدهای بعد به سراغ تولیدکنندگان دیگر میرود؛ لذا هیچ تولیدکنندهای قبل از فراهم آوردن ابزارهای کامل خدمات پس از فروش مانند قطعات یدکی و نیروی متخصص جهت تعمیر و دیگر موارد، نباید کالای خود را به بازار عرضه کند. محصول باکیفیت، فروش حرفهای و خدمات پس از فروش سه عنصر جداییناپذیر در بازار هستند.
نکته حائز اهمیت اینجاست که مطالب فوق زمانی در قالب یک برنامه و در صحنه عمل اثربخش میشوند که به شکل فرآیندی (مرحله به مرحله) صورت بگیرند. فرآیندمحور بودن برنامههای مدیران شرکتهای تولیدی و تجاری موجب هدفمند و منسجم عمل کردن، نظم و دقت در انجام امور، رعایت تقدم و تأخر فعالیتها و استراتژیهای عملیاتی، جلوگیری از دوبارهکاری، حذف فعالیتهای اضافه، استفاده بهینه از زمان، چابکی در عملیات، بهبود عملکرد و بهرهوری، تقویت روحیه آیندهگرایانه و در نهایت ایجاد زنجیره ارزشی که هر مرحله ارزشی به مرحله قبل میافزاید و آن را اثرگذارتر میکند خواهد شد. تسریع در تحقق این برنامه به شکل صحیح و جامع ملزم به آن است که ضمن حمایتهای همهجانبه دولت از تولیدکنندگان داخل، مسئولین کشور در تمامی حوزهها، جهت حمایت از کالاهای داخلی که باید امروز دغدغه همه آنها باشد برنامههای دقیق و هدفمندی را تنظیم و اجرا کنند.