سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: خبر درگذشت ماهچهره خلیلی را ابتدا پرستو صالحی اعلام کرد و بعد مشخص شد این بازیگر که برای معالجه در انگلستان به سر میبرد، بر اثر بیماری سرطان دار فانی را وداع گفته است. درگذشت خلیلی تنها چند روز پس از اینکه خسرو سینایی کارگردان صاحبنام سینما به خاطر ابتلا به کرونا درگذشت، دومین شوک سینمای ایران بود.
پس از اعلام درگذشت ماهچهره خلیلی، همکاران و دوستان سینمایی وی در متنهای متعددی از فقدان او ابراز تأسف کردند و رسانهها نیز به نوبه خود این مطالب را بازنشر دادند، اما آنچه کمتر درباره شخصیت وی مطرح شده است، منش فکری و رفتاری او در برخی سلبریتیهای وطنی بود.
در سالهای اخیر موضوع زایمان برخی از هنرمندان یا همسران آنها در خارج از کشور به بحث داغی تبدیل شده است.
اینکه برخی از اهالی سینما ترجیح میدهند فرزندشان را در خارج از ایران به دنیا بیاورند و از طریق نوزاد تازه به دنیا آمده مزایایی را دریافت کنند یا به قول خودشان فرزندی که به دنیا آمده به خاطر کسب تابعیت دوگانه از امتیازهای ویژهای برخوردار شود که نوزادانی که داخل ایران چشم به دنیا میگشایند از آن مواهب بیبهرهاند.
جنجالها بر سر حضور رامبد جوان و نگار جواهریان و نیز سام درخشانی و همسرش در کانادا برای به دنیا آمدن فرزندشان از نمونههایی بود که بیش از دیگران به آن پرداخته شد. در مقابل این رفتار سلبریتیها که نوعی خودتحقیری ملی شمرده شد، مرحوم ماهچهره خلیلی رفتاری کاملاً متضاد با مسلک غربزده سلبریتیها در پیش گرفت و برای وضع حمل به ایران آمد.
او که در برنامه «دورهمی» مهمان مهران مدیری بود، درباره به دنیا آمدن فرزندش در ایران، گفت: «خیلی از من سؤال میشود که چرا پسرم را در انگلیس به دنیا نیاوردم، همه میگویند پسرت میتوانست تابعیت و پاسپورت انگلیسی داشته باشد ولی من دوست داشتم پسرم در ایران به دنیا بیاید، دوست داشتم پسرم شناسنامه و پاسپورت ایرانی داشته باشد، اینها برایم خیلی مسئله مهمی بود، دلیلش شاید این بود که من ۲۰ سال از ایران دور بودم و حسرت این را داشتم تا در ایران باشم و همیشه خودم را ایرانی میدانستم و خودم هم ایران به دنیا آمدم.»
این بازیگر در پاسخ به این سؤال که آیا احساس خوشبختی میکنید، میگوید: بله شدیداً. این موضوع در همان زمان در روزنامه «جوان» بازتاب داشت. «جوان» اقدام خانم خلیلی را ستود و آن را با سخنان نیوشا ضیغمی که برای زایمان به خارج از ایران رفته بود، مقایسه کرد. ضیغمی برخلاف خلیلی دوست نداشت فرزندش پاسپورت ایرانی داشته باشد، چون فکر میکرد با داشتن پاسپورت ایرانی برای گرفتن ویزای سفر به کشورهای خارجی باید جلوی در سفارتخانهها گردن کج کرد!
درگذشت مرحوم خلیلی که در بازیگری و اخلاق و منش رفتاری بالاتر از بسیاری از سلبریتیها رفتار میکرد، جامعه هنری ایران را متأثر کرد.ای کاش افرادی که اکنون به دوستی و قرابت با این بازیگر افتخار میکنند، کمی نسبت به نزدیک شدن رفتارهای اجتماعی خود به آنچه این بازیگر فقید در عرصه عمل آن را به نمایش گذاشت، تلاش کنند. داشتن عرق ملی در حیطه هنر شاید در هالیوود و در میان فیلمسازانی مانند کلینت ایستوود یکی از اجزای جدا نشدنی برای فعالیت حرفهای باشد، اما هنوز در ایران هستند کسانی که این موضوع برایشان معنا نشده است.
هنرمندی که عرق ملی نداشته باشد نه تنها نمیتواند در اعتلا و تقویت فرهنگ ملی اثرگذار باشد بلکه برعکس روی فرهنگ مردم تأثیرات مخربی به جای خواهد گذاشت.
دو پاسپورتههایی که به خارج از کشور مهاجرت کردهاند و برای کار سینمایی به ایران سفر میکنند و حاضر نیستند فرزندانشان را نیز در ایران به دنیا بیاورند، چگونه میتوانند فیلمی با توجه به فرهنگ ایرانی- اسلامی بسازند؟ آیا آنها با مردم این کشور زندگی کردهاند و از تمایلات مردم ایران آگاهی دارند یا حشر و نشر با قشری خاص و درصد کمی از مردم ایران، آنها را به افرادی تبدیل کرده که میتوانند بالقوه تأثیری معکوس در فرهنگ ملی به بار بیاورند.