سرویس فرهنگ و هنر جوانآنلاین: کرونا وضعیت سینمای ایران را به لحاظ اقتصادی بحرانی کرده است و این روزها خیلیها از راهکارها برای مقابله با این وضعیت حرف میزنند، اما واقعیت این است که سینمای ایران پیش از کرونا به شرایط بحرانی نزدیک شده بود و تنزل کیفیت آثار پیش و بیش از کرونا، سینمای ایران را تهدید میکرد.
تفاوت ابتذال با کرونا این است که اولی به شکلی تدریجی و چراغ خاموش تاروپود و هستی سینما را از بین میبرد، اما کرونا به شکلی عیان و بیپرده دمار از روزگار اقتصاد و معیشت سینماگران درمیآورد. مجید مجیدی نزدیک دو دهه پیش از صدای پای ابتذال در سینمای ایران به عنوان یک تهدید جدی سخن گفته بود ولی مسئولان سینمایی کشور نگرانی و دغدغه این فیلمساز بزرگ کشورمان را جدی نگرفتند و شد آنچه شد.
«بنیاد مستضعفان یا ستاد اجرایی فرمان امام (ره) میتوانند ۲۰۰ میلیارد تومان برای سر پا نگه داشتن سینما کمک کنند.» این جملهای است که سیدجمال ساداتیان بر زبان آورده و به زعم خود با تزریق این پول سینمای ایران موقتاً از بحران خارج میشود.
این تهیهکننده سینما درباره بحران کنونی سینما و راهکار برونرفت از آن، به باشگاه خبرنگاران جوان میگوید: با وجود دو فیلم قدرتمند «شنای پروانه» و «خوب، بد، جلف۲؛ ارتش سری»، سینماها موفق به جذب مخاطب چشمگیر نشدند. الان هم که این دو فیلم روی پرده نیستند و فیلم قدرتمند دیگری هم نیست، عملاً مشوقهایی که برای فروش فیلمها
(مثل بلیت نیمبها) در نظر گرفتند، به نتیجه نمیرسد، به خصوص که دستاندرکاران مقابله با کرونا در حوزههای مختلف، دوباره اخطارهایی مبنی بر تعطیلی سینماها دادهاند.
ساداتیان در مورد راهکار حمایت از اهالی آسیبپذیر سینما که راه ارتزاقی جز این کار ندارند، عنوان کرد: بحث سینما برای کشور جدی و کلیدی است و بحرانی که در آن و در دیگر شاخههای هنر حاکم شده، در بقیه صنوف اینقدر حاد نیست. نمیتوان برای حمایت فقط از دولت انتظار داشت، چون به مشکلات دولت کرونا هم اضافه شده است. اگر بخواهیم به عنوان یک معضل ملی به صنعت سینما و هنر نگاه کنیم، بهترین کار این است که بنیاد مستضعفان یا ستاد اجرایی فرمان امام (ره) ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیارد تومان برای سرپا نگه داشتن سینما کمک کنند. غیر از این هیچ کار دیگری نمیتوان برای حمایت از سینماگران کرد.
این تهیهکننده در ادامه صحبتهای خود عنوان کرد: بنیاد مستضعفان و ستاد اجرایی فرمان امام (ره) توان اقتصادی بالایی دارند و این مقدار برای آنها پولی نیست، البته اگر علاقهمند هستند سینمای ملی کشور سرپا بماند ولی اگر همه بخواهند نسبت به سرنوشت سینما بیتفاوت باشند، بحران عمیقتر خواهد شد و بخش اعظم سینما از رده خارج میشود و روز به روز به مشکلات افزوده میشود.
نگرانی جمال ساداتیان را میتوان درک کرد، اما نمیتوان این حقیقت تلخ را نیز نادیده گرفت که از بدبختیهای سینمای ایران یکی هم تهیهکنندههای آن هستند.
اگر سینمای ایران دستکم ۱۰ تهیهکننده حرفهای کاربلد، دلسوز و خوشفکر داشت به این حال و روز نمیافتاد. در این سالها که سینما بیش از هر چیز از نبود تفکر و ایده در متن و سوژه رنج برده است، ابتذال تا توانسته جولان داده و تقریباً صدا از هیچ کدام از تهیهکنندههای شاخص سینما بلند نشده است چرا که بعضاً خود در این آشفتهبازار محتوایی نقش داشتهاند ولی وقتی کار به اینجا رسید که کرونا مانند آن بچه، پادشاه لخت سینمای ایران را آشکار کرد و به همه نمایاند، عدهای به دنبال حل موضوع افتادند و گویی که مشکل اصلی فقط کروناست.
کرونا دشمنتر است یا...
فقط با نگاهی به انتخاب اسامی غیرمتعارف برای فیلمها توسط برخی سینماگران میشود از شرایط واقعی سینمای ایران و گرایشی که به سمت آن میرود آگاه شد و با خود گفت آیا دشمن اصلی این روزهای سینمای ایران واقعاً کروناست؟ و اصلاً شاید کرونا برخلاف آنچه ما میپنداریم در نهایت به سود سینمای ایران عمل کند و تأثیری مثبت داشته باشد. کرونا شاید سبب شود مدتی دست نگه داریم و به آنچه دارد بر سر سینما میرود عمیقتر فکر کنیم و شاید این فکر کردنها در میان فاصلهگذاریهای اجتماعی باعث شود راه چارهای برای این شرایط پیدا کنیم.
گفته میشود فیلمهایی با نامهای «خود فروش»، «عوضی»، «ریست»، «ماساچوست»، «شبی ۲ میلیون دلار»، «غریزه اصلی»، «مردهخور»، «لقاح»، «پوکر۴»، «تکخال»، «کمپلکس»، «خاک بر سری» در مقابل سد سازمان سینمایی قرار گرفتهاند و به همه آنها اخطار قطعی داده شده است که بعد از تغییر نام، مجوز اکران یا پروانه ساخت آنها تأیید خواهد شد، اما سؤال این است که آیا تغییر نام آثار تحولی در محتوای آنها پدید میآورد؟
سازمان سینمایی اعلام کرده است به عنوان تعداد زیادی از فیلمنامههای سینمایی ایراد گرفته و خواستار تغییر نام این آثار شده است، به این تهیهکنندگان اطلاع داده شده حتی اگر در ایام جشنواره هم فیلم آنها نمایش داده شده باشد، باید با تغییر نام، پروانه اکران دریافت کنند، اما آیا برای کیفیت نامطلوب آثار سینمایی هم فکری شده است؟
سازمان سینمایی عنوان کرده است: «ذائقهسازی و تغییر فرهنگ عمومی از مسیر تکرار برخی اسامی یا عادیسازی برخی رفتارها و گفتارها اتفاق میافتد و سینما میتواند علیه این جریان بایستد یا مسیر این تغییرات فرهنگی را هموار کند، چه در موضوع تخریب زبان فارسی و استفاده از کلمات بیگانه، چه در موضوع عادیسازی برخی رفتارهای غلط در جامعه یا عادیسازی منکرات باید این رفتار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را به فال نیک گرفت و برای تقویت و حمایت بیشتر، آن را تحسین کرد.»
باید به این رویکرد سازمان سینمایی پس از مدتها بیعملی و انفعال گفت سلمنا...، اماای کاش این سازمان به این اقدام حداقلی اکتفا نکند و در این کمتر از یک سال مانده به پایان دولت، تدبیری برای بحران سینما بیندیشد، هر چند به این تدبیراندیشی امیدی نیست.